فاش نیوز - شهید «محمدهادی حاجیرحیمی» از فرماندهان آموزش تاکتیکهای نظامی در دوران دفاع مقدس و بعد از آن بود که امروز همرزمانش داغش را بر سینه دارند و روایت میکنند از دغدغهاش نسبت به رشد جوانان در مساجد تا مهربانی به کودکان یتیم و اوتیسمی.
۱۳ فروردین و همزمان با سالروز شهادت امیرالمؤمنین (ع) بود که خبر آمد، جنگندههای رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق حمله کردند و سردار محمدرضا زاهدی و همرزم او سردار محمدهادی حاجیرحیمی و جمعی از مستشاران نظامی به شهادت رسیدند. فرماندهانی که پیش از این شناخته شده نبودند و بعد از شهادتشان بخشی از آنچه که هستند، دربارهشان بیان میشود.سردار شهید «محمدهادی حاجیرحیمی» از جمله فرماندهان توانمند در بخش آموزش تاکتیکهای نظامی بود. پاسداری که از سال ۱۳۵۹ وارد سپاه شد؛ با اینکه از سال ۱۳۸۹ بازنشسته شده بود، خدمتش را ادامه داد تا پایان راهش شهادت باشد.
حاجیرحیمی میگفت: اگر شهید نشویم ضرر کردیم«محمدرضا آرین» از همرزمان شهید حاجرحیمی است که در پادگان امام حسین(ع) کار خود را آغاز کرد. مسئولیت آموزش در لشکر ۲۷، لشکر ۱۰، بسیج تهران، سپاه ثارالله را بر عهده داشت و بعد از جنگ تحمیلی به کارهای علمی و پژوهشی پرداخت. او درباره آغاز رفاقت با شهید حاجیرحیمی میگوید: «سال ۵۹ باهم وارد سپاه شدیم و در پادگان امام حسین(ع) دوره آموزشی را پشت سر گذاشتیم. در زمان کادرسازی نیروها، من و حاجرحیمی را به عنوان مربی انتخاب کردند. در پادگان دوره مربیگری را گذراندیم و ابتدای کار دوره نقشهخوانی و تاکتیکهای نظامی را پشت سر گذاشتیم. بعد از آن همیشه باهم بودیم. گاهی ۳-۲ هفته باهم در پادگان میماندیم تا نیروها را آموزش بدهیم.»
آرین درباره روحیات شهید حاجیرحیمی بیان میکند: «در مدتی که باهم بودیم، میدیدم که او یک مدیر توانمندی است و روحیه شوق کار و خدمت را دارد. از همان ابتدا که وارد کار شد، قابلیتهایش بروز پیدا کرد. او در عملیات مطلعالفجر با سن کمی که داشت، مسئولیت گرفته بود. چند مرحله باهم به جبهه رفتیم. وقتی مسئولیتها پیش آمد فاصله کاری گرفتیم. او در اواخر جنگ تحمیلی مسئول آموزش لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) بود و بعد از آن و قبل از اینکه به سپاه قدس بپیوندد، مقطعی جانشین آموزش نیروی زمینی سپاه بود. وقتی حاجیرحیمی وارد سپاه قدس شد، توانمندیهایی داشت که رشد کرد. سال ۸۹ من و حاجیرحیمی بعد از ۳۰ سال خدمت باید بازنشسته میشدیم. اما او همچنان در میدان بود. یک وقتهایی به حاجیرحیمی میگفتم: بس است دیگر، به اندازه کافی توان گذاشتی و کار کردی! او با تواضعی که داشت، میگفت الان آنجا نیاز هست که بروم. از وقتی قضیه طوفانالاقصی پیش آمده بود، دیگر حاجرحیمی آرام و قرار نداشت. چون تجربه داشت و کار کرده بود، رفت. او میگفت پایان راه ما باید شهادت باشد و غیر از این باشد، ضرر کردهایم. حاجرحیمی به آرزویش رسید. البته او خیلی وقت پیش شهید شده بود اما جسم زمینیاش پیش ما بود.»
حاجیرحیمی میگفت اگر سپاه قدس مشغول نبودم، جوانان را جذب مسجد میکردمآقای لطفی همرزم شهید حاجیرحیمی بود. او در حالی که امروز داغ رفیق شهیدش را بر دل دارد، میگوید: «از سال ۱۳۶۱ با حاجیرحیمی در ارتباط بودیم. رفاقت ما از همان زمان شروع شد و حتی رفت و آمد خانوادگی داشتیم. او از نظر اخلاق، ادب و کردار یک آدم حسابی بود. حاجرحیمی چه در زمان جنگ تحمیلی و چه بعد از آن انسانیت داشت که این انسانیت را تا آخرین روزهای زندگی زمینیاش میدیدیم. به عنوان مثال حاجیرحیمی برای کسی که برایش چای میآورد، کرامت انسانی قائل بود و احترام میگذاشت.»وی درباره آخرین دیدار با شهید حاجیرحیمی بیان میکند: «هفته گذشته حاجرحیمی برای عیددیدنی به منزل ما آمد. ما در مسجد محله فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی داریم، حاجرحیمی وقتی در جریان کار ما قرار گرفت، گفت: اگر الآن مشغول کار در سپاه قدس نبودم، همین کار شما در مسجد را انجام میدادم و نوجوانان و جوانان را جذب میکردم و به آنها کمک میکردم رشد کنند. بعد هم مبلغی به حساب من واریز کرد و گفت: این مبلغ را برای آموزش قرآن خرج کنید. حتی یکی از دوستان حمایتهایی از کودکان یتیم و کودکانی که درگیر بیماری اوتیسم هستند، میکند که شهید حاجرحیمی یک هفته پیش مبلغی به حساب او هم واریز کرد تا کمکی به این کودکان شود. وقتی حاجرحیمی به سوریه میرفت، با من تماس گرفت و تأکید کرد که یک وقت کارهای آموزشی قرآن را فراموش نکنی.»لطفی ادامه میدهد: «حاجیرحیمی به ما میگفت دعا کنید شهید بشویم. اسفند ماه ۱۴۰۲ یادواره شهدای لشکر۱۰ را برگزار کردیم، سخنران مراسم حاجیرحیمی بود. حرفهایش نشان میداد که دیگر زمینی نیست او دلتنگ شهید حاج قاسم سلیمانی بود.»
تواضع مثالزدنی شهید حاجیرحیمیجعفر طهماسبی از رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهدا میگوید: «شهید حاجیرحیمی از اولین مربیان آموزش در سپاه بود که دوران دفاع مقدس نیروها را در پادگان امام حسین(ع) آموزش میداد. من به یاد دارم که در عملیاتها به فرماندهان، هدایت در شب و استفاده از قطبنما و دیگر مبانی نظری و آکادمیک را آموزش میداد. او حتی بعد از آموزش نیروها در پادگان نمیماند و همراه نیروها به میدان نبرد میآمد تا آموزش به صورت کامل و عملیاتی انجام شود؛ حتی در دوران دفاع مقدس به فراخور عملیاتها به فرماندهان جنگ هم کمک میکرد. امروز فرماندهان توانمند در سپاه همان نیروهای تحت آموزش شهید حاجرحیمی در دوران دفاع مقدس و بعد از آن در جبهه مقاومت هستند.»وی ادامه میدهد: «با اینکه شهید حاجرحیمی از حضرتآقا درجه سرتیپی گرفته بود، اما تواضع همیشگیاش را داشت؛ این طور نبود که به خاطر این درجه مغرور شود. وقتی هم در جمع پیشکسوتان دفاع مقدس حاضر میشد، کسی او را با عناوین سردار یا سرتیپ صدا نمیزد و به او حاجیرحیمی میگفتیم. این روزها هم که خبر شهادتش را شنیدیم دلتنگ آن تواضع و لبخندهایش هستیم.»