تاریخ : 1392,شنبه 08 تير18:22
کد خبر : 21410 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

حقوق بازماندگان جنگ



هوشیار سلطانی فر - چگونه است که اگر رزمنده ای در جبهه ها به هر گونه مرگ طبیعی از دنیا می رفت یا کارمند دولت اگر برای مأموریتش پای از خانه بیرون نهد و به هر شکلی کشته شود٬ شهید است اما جنگ زده ای که در دوران جنگ زدگی اش فوت کرد٬ شهید نیست؟!

چگونه است که امروز اگر دوچرخه کسی را خراش بیاندازند یا شیشه خانه اش را بشکنند یا پروازش دقایقی به تأخیر افتد٬ خسارتش را مطابق قانون می گیرد اما خسارات فوق سنگین ملکی و مالی و آوارگی چند ساله مهاجران جنگی اسنان های خوزستان٬ ایلام٬ کرمانشاه٬ آذربایجان غربی و کردستان جبران نشد؟!

(کشور کوچک کویت٬ با تشکیل کارگروهی نیرومند و به کار گیری وکلای پرتوان بین المللی و پیگیری بی وقفه در دیوان لاهه و دیگر سازمان های جهانی٬ خسارات و غرامت مردمش را تا دینار آخر از عراق بازستاند اما مسؤولان ما نه تنها چنین زحمتی به خود ندادند (چون مردم زیان دیدند !) بلکه به عراق خسارت هم می دهند!)

چگونه است که یک تاجر ایرانی عازم تجارت در عراق٬ اگر در بمب گذاری های آن جا کشته شود٬ شهید است اما یک ایرانی در کشور خویش اگر پای بر مین های بازمانده از زمان جنگ بگذارد و جانش را از دست بدهد٬ شهید نیست؟!

چگونه است که اندکی فشار٬ اضطراب٬ گرما٬ سرما یا سروصدا باعث می شود تا کارکنان برخی مشاغل مشمول قانون سختی کار و بازنشستگی پیش از موعد بشوند٬ اما حداقل ۱۰ سال آوارگی و بازماندگی (مالی و شغلی و تحصیلی) و فقر و زجر و گرسنگی و هزینه و زیان و عوارض جبران ناپذیر و از دست رفتن دار و ندار جنگ زدگان هرگز در هیچ کجا به حساب نیامد؟!

چگونه است که برخی روحانیان و طلاب اگر چه دارای مشاغل و مناصب متعدد و درآمدهای چند میلیونی باشند (که اغلب هستند)٬ باز هم حقوق (شهریه) آنان را از بودجه دولت می پردازند و از بودجه دولت در شهرک های مهدیه قم و... برایشان خانه می سازند؟ آنان چه خدمتی به مردم کرده اند که پولش را نگرفته یا منافعش را نبرده باشند؟ کدام خطر یا ضرر را به جان خریده اند؟ مگر رزمندگان و جنگ زدگان که برای این کشور و مردم متحمل زحمت و سختی شدند و بار جنگ را بر دوش کشیدند و خون دادند، کمترند؟!
تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر را به یاد آورید. کدام یک از ایشان کوچک ترین اشاره ای به حقوق پایمال شده ایثارگران و بازماندگان جنگ داشت؟ در حالی که همانان برای جلب آراء جویندگان آزادی حجاب٬ چه ایثاری به خرج دادند...

سپاه٬ به جای آن که پیگیر اجرای قوانین حمایتی ایثارگران باشد و برای بیمه رایگان و حقوق آنان بکوشد٬ بیمه تأمین اجتماعی رزمندگان را با سه درصد زیر نرخ آزاد برقرار می کند! آن هم در روزگاری که حتی بیمه زنان خانه دار در اولویت مجلس و دولت است.

بنیاد شهید و امور ایثارگران٬ لایحه حمایت از ایثارگران را به زمین فوتبال میان مجلس و مجمع تشخیص مصلحت انداخته و خودش را خلاص کرده است تا ...

مجلس، بار مالی قانون حمایت از رزمندگان معسر را نیز فراتر از توان مالی کشور می داند!!
تصویب لایحه حمایت ناچیز از ایثارگران را نگه داشته اید برای آخرت؟!

و... ناگهان انگار فقط رزمندگانند که در این خاک٬ زیادی اند!

مقصر کیست؟ ما که حق خودمان را جدی نگرفتیم یا آنان که مطالبات ما را به شوخی گرفته اند؟!
اگر صاحبان اصلی انقلاب و بازماندگان جنگ٬ حقوق خود را جدی پیگیری می کردند٬ برخی مسؤولان کشور هرگز فراموش نمی کردند که ثروت بادآورده خود را وامدار چه کسانی هستند. اگر ما به حق خودمان می رسیدیم٬ خزانه دولت آن چنان سرریز نمی شد که عده ای بی آن که کمترین زحمتی برای ایران و انقلاب و جنگ کشیده باشند٬ برای مازاد بودجه نقشه بکشند و  اختلاس کنند!

روزی با غریبه ای در راه٬ گفت و گو می کردم. گفت: دروغ گوتر و دوروتر و ترسوتر از شما ایثارگران پیدا نمی شود!چرایش را پرسیدم. گفت: ادعا دارید که روزگاری برای دفاع از آب و خاک و جان و مال و ناموس مردم جنگیدید اما الان... راست می گفت.
در هنگامه ای که کشاورزان اصفهانی با دست خالی به نبرد با برخی قدرت های استان برخاستند و آب سرقت شده را به زاینده رود بازگرداندند؛

در جامعه ای که دختران برای حقوقشان جانانه کوشیدند و به حقوقی چند برابر انتظارشان دست یافتند و فمینیسم بین المللی را شرمنده کردند؛

در روزگاری که هر وزارتخانه یا سازمان دولتی را بتکانی، دست کم یک سوم از کارکنانش مازادند و بیخودی حقوق می گیرند.
در زمانه ای که رسانه هایش برای چند درخت قطع شده٬ فریاد وامصیبتا سر می دهند و خبر یک دختر فراری را به اندازه جنگ جهانی دوم بزرگنمایی می کنند و افزایش نرخ گوجه فرنگی را تا چندین شماره پی می گیرند اما هیچ یک از آنان، جنگ زدگان ورزمندگان و زحمات چندساله و گرفتاری های امروزشان را نمی بیند!

در روزگاری که صداوسیما مشکلات سربازان و ستم دیدگان عراقی زمان صدام را به تصویر می کشد و معضلات رزمندگان و جنگ زدگان دردمند ایرانی...٬ در حالی که ابراهیم حاتمی کیا با امکانات محدودش پیامدهای بی توجهی به نیازهای رزمندگان (در فیلم آژانس شیشه ای) و فرجام بازماندگی های جنگ زدگان (در فیلم ارتفاع پست) را هشدار داد...

هوشیار سلطانی فر- مهمترین خواست ها:

۱- رزمندگان بسیجی و غیر بسیجی از نخستین روز اعزام یا حضور در جبهه ها٬ صرف نظر از آن که اکنون شاغل٬ بازنشسته یا بیکار باشند٬ باید از حقوق و مزایای حالت اشتغال به صورت مادام العمر برخوردار شوند و حقوق ایام ماسبق ایشان نیز بر پایه سال اجرای قانون (به روز) باید محاسبه و اعمال شود.

۲- همه رزمندگان بسیجی و غیر بسیجی٬ از تاریخ نخستین اعزام یا حضور در جبهه ها باید رایگان تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی قرار گیرند و این بیمه باید مادام العمر باشد و کل حق بیمه های پرداخت شده توسط ایشان از روز یادشده تا کنون٬ باز پس داده شود.

۳- درصورت فوت هر یک از جانبازان ورزمندگان٬افرادتحت تکفل وی باید از شرایط معادل شاهدبرخوردار شوند.

۴- همه جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان یا جانبازانی که گرفتار نقصان مدارک (صورت سانحه و...) هستند و تکمیل پرونده آنان٬ معطل مانده است باید بدون کارشکنی و بهانه گیری و بی معطلی٬ تحت پوشش قرار گیرند.

۵- بابت جنگ زدگی رسمی (از روز آغاز مهاجرت تا پس از پایان جنگ و تاریخی که بازگشت مهاجران به شهرها٬ روستاها و مناطق جنگی رسماً بلامانع اعلام شد) باید به خانواده های جنگ زده٬ کمک هزینه مهاجرت اجباری معوق پرداخت شود.

۶- هر جنگ زده ای که در مدت رسمی مهاجرت اجباری٬ به هر علتی و در هر جایی فوت کرده باشد٬ بازماندگان وی باید از حقوق و مزایای معادل شاهد برخوردار شوند.

۷- هر یک از شهروندان جنگ زده که طی مدت رسمی جنگ زدگی٬ به هر علتی و در هر جایی دچار سانحه منجر به معلولیت (نقص عضو) یا بیماری مزمن (سرطان و...) شده باشد باید از حقوق و مزایای معادل جانباز برخوردار شود و در صورت فوت نیز بازماندگانش تحت پوشش معادل شاهد قرار گیرند.

۸- ساکنان فعلی مناطق جنگی سابق یا دیگر شهروندان به هر علتی دچار سانحه یا آلودگی (شیمیایی و...) ناشی از تماس با آثار جنگی برجای مانده (سازه ها٬ آلات٬ ادوات و مهمات) شوند٬ خود یا بازماندگان آنان باید از حقوق و مزایای معادل (شهید یا جانباز) برخوردار شوند.

۹- هر شهروند (نظامی یا غیر نظامی) که به هر علتی متأثر یا ناشی از جنگ (در مناطق جنگی یا غیر جنگی)٬ در زمان جنگ یا پس از آن فوت کرده یا ناپدید شده باشد٬ بازماندگانش باید از حقوق و مزایای معادل شاهد بهره مند شوند.

۱۰- هر رزمنده یا جنگ زده ای (متولدان مدت مهاجرت رسمی یا قبل از آن) در هر سنی و به هر علتی دچار ازکارافتادگی شود باید از حقوق و مزایای کامل (معادل جانبازی) بهره مند شود و در صورت فوت نیز خانواده اش از شرایط شاهد برخوردار شوند.

۱۱- مدت مهاجرت اجباری باید به سابقه بیمه یا خدمت جنگ زدگان افزوده شود و در صورتی که هر یک از آنان بازنشسته شده باشد٬ سهم بیمه پرداختی معادل آن مدت باید به وی باز پس داده شود.

۱۲- کل هزینه خریداری یک دست کامل لوازم خانگی (با نرخ های امروز٬ برابر با ۱۵ میلیون تومان) به عنوان غرامت جبرانی اثاث از دست رفته طی جنگ٬ باید به هر خانواده جنگ زده پرداخت شود.

۱۳-
هر گونه تجلیل از رزمندگان و جنگ زدگان٬ پیش از تحقق کامل مطالبات آنان٬ اغراض استحماری دارد.
۱۴- رزمندگان و جنگ زدگان باید از پرداخت هر گونه مالیات و عوارض معاف باشند.

۱۵- حداکثر خدمات و تسهیلاتی که تا کنون به هر یک از ایثارگران ارائه شده از این پس باید برای همه ایثارگران منظور شود.

۱۶- یک سوم از کل درآمدهای هیدروکربنی و دیگر منابع طبیعی هر استان باید به توسعه و عمران و شهروندان همان استان اختصاص یابد تا مهاجران جنگی ساکن استان های غیر برای بازگشت به زادگاه خویش ترغیب شوند و شرایط مناسب و در شأن آنان فراهم آید.

۱۷-
از بنیاد امور مهاجران جنگی (انحلال یافته) باید تحقیق و تفحص شود و ضمن رسیدگی به شکایات سابق و جدید جنگ زدگان از آن ستاد٬ در باره قصور و مفاسد اداری و مالی مسؤولان وقت ستاد٬ دادرسی قضایی به عمل آید.

۱۸- نیمی از فرصت های شغلی و تسهیلات دولتی و بانکی و مجوزهای استان های جنگی سابق باید به ایثارگران و جنگ زدگان و فرزندان آنان اختصاص یابد.

۱۹- به منظور برخورداری از امکانات٬ خدمات٬ معافیت و تخفیفات خاص٬ باید برای همه جنگ زدگان٬ کارت شناسایی ویژه (همچون کارت های منزلت یا ایثار) صادر شود.

۲۰- همه ایثارگران و جنگ زدگان شاغل در دستگاه های دولتی و بخش های وابسته٬ برای جبران مافات علمی باید از مرخصی باحقوق به منظور تحصیلات تکمیلی برخوردار شوند.

۲۱- جنگ زدگان و فرزندانشان برای جبران بازماندگی های تحصیلی باید بتوانند از خدمات مدارس ایثارگران و تسهیلات کنکور (سهمیه ورودی دانشگاه) استفاده کنند.

۲۲- برای رسیدگی به امور و حقوق جنگ زدگان و دیگر کسانی که پس از پایان جنگ دچار خسارات جانی و مالی ناشی از جنگ یا آثار آن شده اند باید بنیاد آسیب دیدگان جنگ تأسیس یا معاونتی با این مأموریت در بنیاد شهید و امور ایثارگران تشکیل شود.

۲۳- همه قوانین حمایتی ایثارگران که مصوب شده اما معطل هستند بدون بهانه باید فوری به اجرا درآیند.

۲۴- بنیاد شهید و امور ایثارگران باید به صورت هیأت امنایی اداره شود و امنای آن هر دو سال یک بار با رأی همه ایثارگران و خانواده های شاهد سراسر کشور یا نمایندگان آنان انتخاب و رییس بنیاد نیز با موافقت هیأت امنا تعیین و منصوب شود.

۲۵- به علت نارضایتی گسترده ایثارگران و گزارش های آنان مبنی بر وجود بی عدالتی و وقوع تخلفات مالی و مفاسد اداری (اختلاس٬ ارتشاء و...) در بدنه بنیاد شهید و امور ایثارگران طی هشت سال گذشته٬ یکایک پرونده های مفتوحه شاهد و جانبازی درمدت مذکور بایدتوسط هیأتی مستقل بااختیارات تام٬بازنگری شود.

۲۶- سهام شرکت ها و مؤسسات اقتصادی متعلق به بنیاد شهید (در اختیار سازمان کوثر یا...) باید به ایثارگران و خانواده های شاهد واگذار شود.
در پایان٬ منتظر پیشنهاد راهکارهای کارساز از سوی شما هستم.

در پناه خداوند دادگر٬ یاریگر و مهربان باشید