تاریخ : 1393,چهارشنبه 20 فروردين15:22
کد خبر : 26368 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

از پی مردان مرد...



سید مرتضی- یک باره این شعر که زمانی می خواندیم جلو چشمم آمد. روحش شاد. راهش پر رهرو باد. شهید! تو پر کشیدی ما در زنجیر هستیم عزیزم و اما شعر :
هر دم از این رهگذار، رهگذری می رود
از پی مردان مرد، پی سپری می رود
عرصه نگردد تهی ، گرچه زهمسنگران
گه جگری می درند، گاه سری می رود
روزن فتح و ظفر ، بسته نخواهد شدن
گرز قضا ناوکی بر قدری می رود
راه رجاء بسته نیست ، گرچه رجایی برفت
ریشه به جا باد اگر برگ و بری می رود
روضه نماند به زاغ ، ور همه با درد و داغ
از صف مرغان باغ ، نغمه گری می رود
جلوه خورشید ما ، جمله جهان در نوشت
شعله به عالم زند ، تا شرری می رود
مکتب اسلام باد زنده که در راه آن
گاه شبیری رود، گه شبری می رود
درسفر زندگی ، آمد وشد کارماست
تا پسری در رسد ، خوش پدری می رود
راهرجایی بجاست ، شور رهایی بپاست
گرچه زنام آوران ، ناموری می رود
بی هنران را بگو ، باهنرانیم ما
گرچه زملک هنر ،باهنری می رود
دامن دریای عشق تا که صدف پروراست
صیرفیان را چه پاک ، گر گهری می رود
تا که خدای ِ " کریم " ، حافظ این امت است

هر نظری می رسد، صد خطری می رود

کسی که خونبهایش متعلق به خداست و او خونبهایش را می‌گیرد. یعنی او متعلق به یک خانواده یا قبیله یا ملت نیست که خونبهایش را رئیس خانواده یا قبیله یا کشور بگیرد، بلکه متعلق به جهان انسانیت است و شهید راه خداست و خونبهای او ر ا خدا باید بگیرد.