تاریخ : 1393,یکشنبه 24 فروردين16:12
کد خبر : 26421 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

شهید صابررفت... اندیشه ای...



طوطی- یک هفته از عروج ستاره ای دیگر از روی آسمان کشور مان به سوی ملکوت اعلا می گذرد. عرش از اینهمه شب چراغ، نورافشانیه. تمام شهدا از صدر اسلام تا حال برای استقبال شهید صابر آمده بودند. آخر شهید صابر جانباز ویلچر نشین بود. جانبازی که سال ها در حسرت این روز صبر کرد و پاداش صبر خود را گرفت. حالا نوبت به کدام یک از جانبازان دیگر است؟

آقا با اینهمه مظلومیت لب از شکایت و گله مندی می بندند و چشم به مال دنیا برای خودشون هیچ نخواستند و سلامتی رهبر وتداوم نظام اسلامی آرزوشون بوده. نمیدونم حال آقای شهیدی منقلب شد یا نه؟ آیا گوشه چشم آقای روحانی تر شد یانه؟ آیا دل آقای لاریجانی برای تسریع در اجرای قانون حمایتی ایثارگران از حزن لرزید؟ تا کی زیر دین این شهدا میتوان ایستادگی کرد؟ تا به کی از اجرای قانون می توان طفره رفت؟ آیا این همان حق الناس نیست که معلمان دین ازش از بزرگترین گناهان نا بخشودنی نزد خدای متعال نام می برند؟

شاید من بخواهم حقم را خودم استفاده کنم. راضی به استفاده دیگران نباشم. آیا این حق مسلم نیست؟ علما و فضلای اهل دین دراین باره چه نظری دارند؟ چگونه دین خود را ادا می کنند؟ امام رحمت الله در زمان حیات طیبه شان فرمودند: نکندکاری کنیم که ملت به واسط کارما وارد بهشت شوند و ما به واسطه ایشان وارد دوزخ شویم اما امروز امانت مردم شده ملک پدری که برایش بنچاق هم صادر کردند و متأسفانه به دلیل کثرت فساد اداری هیچ یک از افراد دست اندر کار قادر به پاکسازی نیستند! چون به نحوی دستشان آلوده به مال غیر شده وبعضا" که پاک خدمت می کنند خارج از حلقه هستند به صورتی درد آور مصلحت اندیش شدند! اما ضایع کردن حق شهید وجانباز بی چشم و بی دست و پا مصلحت نیست! پس تا زود دیر نشده یک فکره بکر در رابطه باتعامل با ایشان داشته باشیم. شاید شهید بعدی نمونه کلام من باشه. شاید فردا خیلی زود دیروز شود.