تاریخ : 1393,چهارشنبه 05 شهريور14:52
کد خبر : 28583 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

کتاب را از روى جلدش داورى مکن



علی- من یک ایرانى مفتخر به فرهنگ و کشورم و از هموطنانى مانند شما به خود می بالم و از راه دور(امریکا) دست شما رامی فشارم. برادر مهربان اکثر ما ایرانیان خارج از وطن به شما و ایثارتان می بالیم و خدمتتان به کشور مادرى را هیچ وقت فراموش نمی کنیم و من درد روحى و جسمى شما را تا اندازه اى درک می کنم. چون که یکى از دوستان بسیار خوبم که همیشه از بودن و گفتگو کردن با ایشان لذت می بردم ایشان هم شیمیائى شده و زمانی که به ملاقاتش رفتم، سر گفتگو را با ایشان باز کردم اما دیدم مشکل نفس کشیدن دارد و بدون سرفه حرف نمی زد! بالاخره پرسیدم اسم دارى اما گفت کاش اسم می داشتم اما شیمیائى شدم. بهر حال خیلى متأثر شدم. مخصوصا" هر چند ماهى بایستى از آمپولى استفاده کند که آن هم دوندگى فراوان داشت در نتیجه تمام درآمدشان خرج دارو می شود و از دوندگى هم خسته شده و از مسؤلین بریده و تمام زندگى ایشان شده مکانى به اندازه یک تخت خواب.

اما خواهش می کنم به قول همین امریکائی ها نظرت را در مورد یک کتاب از روى جلدش نده بلکه آن را بخوان و بعد نظر بده. در نتیجه من خودم به دلیل ظاهرم نتوانستم در جهاد سازندگى اوایل انقلاب کار بگیرم چون که تازه از امریکا مدرکم را گرفتم و راهى کشور شدم اما زمانی که به جهاد رفتم و تقاضاى کار کردم جواب دادند هفته اى دیگر بالاخره بعد از نه ماه، آشنائى گفت که به شما کار نمی دهند، چون که همیشه با شلوار لى امریکائى و ریش زده به اینجا میائى و مسؤلین از ظاهر شما خوششان نیامده. بهر حال مجبور شدم به امریکا برگردم اما روحا" هیچ وقت ایران را ترک نکردم و مدتى براى جانباز ها دارو جمع می کردم و براى دوستان می فرستادم ولى مسئولین قبولشان نمی کردند و مجبور شدم که آنها را به دکترهاى آشنا بدهند که بین افراد کم دست پخش کنند اما در آخر اینکه ما به شما افتخار می کنیم، چه موهاى ژل زده داشته باشیم و یا شلوار لى در پا اما همانطوری که گفتم کتاب را از روى جلدش داورى مکن بلکه ان را بخوان و بعد داورى کن. مخلص شما یک هموطن دور از وطن اما روحش نزد شما خدا نگهدارتان