تاریخ : 1393,چهارشنبه 02 مهر15:47
کد خبر : 29096 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

خوش دارم مرا بسوزانند



فرستنده ایثارگر از کرج- مناجات شهید دکتر چمران..
ابنجا قلب می سوزد اشک می جوشد وجود خاکستر می شود و احساس سخن می گوید.
اینجا کسی چیزی نمی خواهد انتظاری ندارد ادعایی نمی کند فریاد زجه ای است که از سینه پر درد به آسمان طنین انداخته و
سایه ای کمرنگ از آن فریادها بر این صفحات نقش بسته است.
چه زیباست راز و نیاز های درویشی دلسوخته و نا امید در نیمه های شب فریاد خروشان یک انقلابی از جان گذشته در دهان اژدهای مرگ.
چه خوش است دست از جهان شستن
دنیا را سه طلاقه کردن و از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن
بدون بیم و امید علیه ستمگران جنگیدن پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن به همه طاغوت ها نه گفتن با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن.
جایی که انسان دیگر مصلحتی ندارد تا حق را برای آن کتمان نماید .
آنجا حق و عدل همچون خورشید میتابد و همه قدرت ها و حتی قداست ها فرو می ریزند و هیچ کس جز خدا فقط خدا سلطنت نخواهد داشت .
خوش دارم از همه چیز و همه کس دل ببرم و جز خدا انیسی و همراهی نداشته باشم .
خوش دارم که زمین زیر اندازم و اسمان بلند رو اندازم باشد و از همه زندگی و تعلقات آن آزاد گردم .
خوش دارم مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد بسپارند تا حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم .
خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد
هیچ کس از غم ها و درد هایم آگاهی نداشته باشد
هیچ کس از راز و نیاز های شبانه ام نفهمد
هیچ کس اشک های سوزانم را در نیمه های شب نبیند
هیچ کس به من محبت نکند
هیچ کس به من توجه ننماید جز خدا کسی را نداشته باشم جز خدا به کسی پناه نبرم .
خوش دارم آزاد از همه قید و بند ها در غروب آفتاب بر بلندی کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم .
شادی روح شهدای هشت سال دفاع مقدس صلوات..