همسربسیجی- لبخندبزن بسیجی...
یادتان میاید آن روزها همه جای جبهه این را می نوشتند؟!...
امروز من می گویم!
لبخندبزن بسیجی!.....به خاطرتمام بی مهری هایی که برادرانت درحقت کردند!
لبخندبزن بسیجی...به خاطراینکه جلوی زن وبچه شرمنده ات کردند....
لبخندبزن بسیجی به خاطرتبصره ای که بیست سال تفسیرش نکردند...
لبخندبزن بسیجی به خاطرتمام تحقیرها...
لبخندبزن بسیجی ...به خاطرحقوقی که ازتوبریدند تا ثابت کنند تو از فقیرترین قشرجامعه بودی!
لبخندبزن بسیجی....به خاطرپوتین هایی که از رویت گذشتند...
لبخندبزن بسیجی به خاطرتبصره ای که خداوند برای گذشتن ازپل صراط برایشان نوشته و آنها خبر ندارند!!!!
لبخندبزن بسیجی ...به خاطرنانی که ازتوبریدند وسرسفره زن وبچه هایشان بردند....
لبخندبزن بسیجی...زیرا نان توسرسفره های آنها جوان های امروز را تحویل جامعه داده است!!!!
لبخندبزن بسیجی...زیرااین تبصره رابیست سلل دیگرهم تفسیر نخواهند کرد.
میدانی چرا؟!
تاتبصره خدا نیزطولانی تر شود...
تاپایه های خانه هایشان سست تر گردد...
تا ایمانشان ضعیف تر شود..
دیدی مسئولینی که بچه هایی آنچنانی دارند وهمه جاشرمنده و باعث مسخره مردم هستند؟!
همین نان است که این بلا راسرشان آورده است...
لبخندبزن بسیجی به روزی که تو از روی پل صراط می گذری و آنها سال ها پشت تبصره خدا معلق می مانند
و آنجاست که من می گویم لبخندبزن بسیجی... زیرالبخند توخلاصه خوبی هاست...
لختی بخند... خنده گل زیباست