تاریخ : 1393,یکشنبه 27 مهر16:19
کد خبر : 29454 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

ای غنچه خوابیده نگران خیز



دلتنگ - ای کسی که ما رو زود و راحت فراموش کردی ! شرح پریشانی من گوش کن .....
من همون کسی هستم که در مقابل دشمن سرا پا مجهز فقط روی غیرت و اراده و همت من حساب می کردید چون می دونستید ما :

ایستی سویوق بیلمزدیک
واردی یا یوخ بیلمزدیک
دوشمنین توپی تانکی
آزدی یا یوخ بیلمزدیک ...

آره جانم ! منم ... یادت اومد ؟ منی که اصلا کم و زیاد امکانات دشمن تو دلم هراس نمی انداخت ! ....
گرما و سرما حالیم نمی شد.... تو روی خانواده ....
چطوره یادت رفته حماسه سازی اون روزهای منو ؟؟؟؟؟
تو خوب می دونی حریف من فقط صدام نبود و نیست ! ...اون روزها :

شیطان هرنه واریدی
اونا هواداریدی
بویان طرفده اما
الله بیزه ساریدی

متاسفم که بگم حتی خیلی از سرداران و فرماندهان هم امروز حتی سراغی از من و دل سوخته ام نمی گیرن و حق منو .....
افسوس که فقط اونا می تونن شاهد ادعاهای من باشن ...لحظه های سختی که :
هرگون بیر اویون ایدی
جنگ کفر و دین ایدی
بس کی شهید وئریردیک
هرگون قربان گونو ایدی

قربانت برم حسین ... قربانت برم علی ... به خدا هیچ کس نمی دونه داغ شما به دلم چه کرده ؟! .....
تو فکر کردی جنگ دیگه تمام شد ؟! دیگه نیازی به ما نیست ؟ .....
چقدر خوش خیالی ؟!
بنده خدا ! اگه به تو بود که کشور و دو دستی می دادی دست دشمن !!!...
دارم از اون سایه نحس دشمن روی دیوار خونت حرف می زنم .... تو هی بگو دشمن توهمه ! توهمه !...
می دونم بدبختانه یه گوش تو دره و یکی دروازه ! هرچی برات حرف بزنم و استدلال میارم مثل آب تو هاون کوبیدنه ! ....
اما بدون اگرچه از دست و پا فتادستم هنوز هم دشمن به اعتبار وجود من جرات .... خودشم می دونن اون رجز خوندنش باد هواست .....کاشکی تو هم می دونستی !!!.... می دونی چرا از من می ترسه ؟ چون که :

حاق یولوندان چؤنمک یوخ
بو ایشیغا سؤنمک یوخ
امام حسین ع یولودور
اؤلمک واردی دؤنمک یوخ

آره ...دشمن فهمیده عاشق راه حق و امام حسین ع مرگ با افتخار مثل امام حسین ع رو انتخاب می کنه ولی هرگز زیر بار ذلت نمی ره ....
جانم تو هم اینو بفهم ! به خدا من چیزی برای خودم نمی خواهم ...
چیزی که منو پریشان کرده اینه که پرستوها یکی یکی کوچ می کنن و تو هنوز از خواب غفلت و جهالت بیدار نشدی ....
می ترسم حق و حقوق مادی و معنوی اونا تا قیامت گردنت بیفته .....
گفته باشم : الموت حق ، الصراط حق ، النکیر و منکر حق ، الجهنم حق ....

پس ای غنچه ی خوابیده چو نرگس نگران خیز ....