تاریخ : 1393,شنبه 08 آذر13:00
کد خبر : 30015 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

زندگی با روزه استیجاری



پ ب- همسربسیجی ... افتخار دارم در آخرین روز هفته بسیج به شما سلام کنم .
این روزها دیدن اسم شما حال و هوای سایت را عوض می کند ..
آخر تو همسربسیجی دانایی هستی ... از قوانین زیادی سر در می آوری ...
ولی ...گاهی کسانی را مورد خطاب قرار می دهی که نمی بینم جوابت را بدهند ...
آن وقت دلخور می شوم از تو که چرا قدر خود را نمی دانی !
از دور زدن قانون گفتی .. خوب می دانی چقدر این روزها حق و ناحق دور زدن باب شده ؟!
از وقتی دور میدان آزاد شد ... حتی حرمت دور زدن خدا هم ریخت !
نمی دانی از بس حقوق مرا دور می زنند ... خودم و حقوقم، سرگیجه گرفته ایم ..
یه دور زدنی هست که دلم را بیشترخون کرده !
چه بگویم از... دور زدن حق مظلومترین انسان ها که روزی برای این خاک .. جان فدا کردند !!!
دور که می زنند به درصدش کاری ندارند ... لذت می برند از دور زدن 5درصد تا 70درصد!
پناه بر خدا ... به کجا چنین شتابان !!!!!!

نوشته بودی کار بنیاد را قبول نداری ! از هزاران راه کلک زدن گفتی ... ولی دیوان عدالت اداری را قبول داری ..
باور کن به این هم امیدی نیست... ولی چون تو می گویی من هم به این اسم احترام می گذارم ...
اما بدان ...من همسر شهیدی را می شناسم ... که نتوانست در هیچ عدالتخانه ای با ارائه ی اسناد زیادی ..
حق همسر جانباز شیمیایی پنج درصد خود را بگیرد ...
و حالا از طریق گرفتن روزه استیجاری ...... خوب زندگی خرج دارد دیگر!

و چه بگویم از حس و حالم در این لحظه ها ..
لبالب از ابدیتم این لحظه آنقدر که گویی به تاریخ پیوسته ام
و تمام قامت « ایمانم » را می نشینم به نظاره که گاهی چون مناره جنبان تکان تکان می خورد!
روزگار غریبی ست نازنین ...
و پستوها اینک پر شده از آنچه نباید باشد
دردهایم را به آب می سپارم ... ..افاقه نمی کند !
ویران می شوم با خواندن خطوط تو ...
و چه تلخ گاهی سر می کشم ... تنهایی های داغداران را
– و تو می دانی – فراموشی !!!!! مرض لاعلاج قرن من است !