تاریخ : 1393,شنبه 29 آذر12:23
کد خبر : 30359 - سرویس خبری : اخبار

محسن ناطق

بر امید وصل



محسن ناطق- جوشش و فوران حال عاشقی بعلاوه دردهای زخم های پیدا و پنهان از ترکش های خودی و بیگانه هرچه هست خون ریز هستند پس در حضور استاد عزیز جناب آقای دکتر ساقی بگو تا بگویم :

با جمالش چونکه نتوان عشق باخت
از کمال لطف خود آیینه ساخت
هست آن آیینه دل ، در دل نگر
تا ببینی رویش ای صاحب نظر
مردن از عشق رخ آن دلنواز
بهتر از صد زندگانی دراز
هست راهی سوی هر دل شاه را
لیک ره نبود دل گمراه را
من رهی دزدیده دارم سوی او
زانکه نشکیبم دمی بی روی او
راه دزدیده میان ما بسی است
رازها در ضمن جان ما بسی است
از برون گرچه خبر جویم از او
در درون پرده آگاهم از او
عاشق آشفته فرمان کی برد
درد درمان سوز درمان کی برد
در ریاضت بوده ام شبها بسی
خود چنین شب را نشان ندهد کسی
پای کو تا باز جویم کوی یار
چشم کو تا باز بینم روی یار
گفت کو محراب روی آن نگار
تا نباشد جز نمازم هیچ کار
چون بنای عشق من بر اصل بود
هرچه کردم بر امید وصل بود

عطار نیشابوری


کد خبرنگار : 70