تاریخ : 1348,پنجشنبه 11 دي07:00
کد خبر : 30488 - سرویس خبری : اخبار

به بهانه ماجرای بنیاداراک


به بهانه ماجرای بنیاداراک

آنچه در خصوص برادر همرزم جانبازمان در بنیاد اراک و مسئولین محترم قضائی اراک اتفاق افتاده است اتفاق نامیمونی بوده که جدا از هرگونه قضاوتی از حقیری چون من موجبات جریحه دارشدن قلب امت حزب الله و جامعه بزرگ ایثارگری است

جانباز ربذه نشین - آنچه در خصوص برادر همرزم جانبازمان در بنیاد اراک و مسئولین محترم قضائی اراک اتفاق افتاده است اتفاق نامیمونی بوده که جدا از هرگونه قضاوتی از حقیری چون من موجبات جریحه دارشدن قلب امت حزب الله و جامعه بزرگ ایثارگری است و بنده دخلی در قضاوت نداشته و ندارم . ولی آنچه که موجب می شود آدمی نسبت به اتفاقات همچنینی واکنش نشان دهد علل ریشه ای چنین اتفاقاتی است که بوجود می آید است !

چندماه قبل یکی از عزیزان جانباز از تبریز میهمان حقیر بود و حکایتی را نقل کرد که برای آقای ساقی هم نقل کردم و ایشان اصرار داشتند که آنهارا بنویسم ونشردهم ولی حفظ حرمت نظام و جامعه معزز و عظیم ایثارگری مانع نشر آن از طرف حقیر میشد ولی اتفاق افتاده در بنیاد اراک ناخواسته حقیر را به جائی رساند که احساس تکلیف شرعی کردم ! آن روز آن برادر جانبازعزیزمیهمان تبریزی حقیر برایم نقل فرمودند که : در تبریز یکی از جانبازان 45% بسیجی که خودش در سال های دفاع مقدس از خانواده ای متمول و معروف تبریز بود و در طول جنگ تحمیلی از مال و جان خویش هم ایثاربسیار کرده ، بطوری که کمک هزینه خانواده بعضی رزمندگان متأهل را هم متقبل می شد و از این راه هم فداکاری می کرد و پس از دفاع مقدس هم مدتی در بیمارستان ها از جیب خود موارد مجروحیت و جانبازی خودش را بدون تحمیل هزینه به سپاه و بنیاد درمان می کرد تا اینکه در سیر درمان خود تمام دارائی و ارثیه پدری اش راهم از دست می دهد و بناچار یاری از بنیاد می طلبد و مطلع می شود که جانباز حالت اشتغال شناخته شده و تا به حال از حقوق حالت اشتغالش هم استفاده نکرده است و از آن تاریخ به بعد از حقوق حالت اشتغال خود امرار معاش کرده و ازدواج می کند و دارای 4 فرزند می شود !

این عزیز در ادامه تعریف حکایت خود گفتند : این برادر جانباز 45% که بعلت وجود ترکش های متعدد در نواحی سر و صورت و مغز دچارتشنج مکرربوده و به تشخیص پزشکان معالجش روزانه باید3 تا 4 قرص دپاکین فرانسوی (ضدتشنج)مصرف کرده و با جمیع داروهای اعصاب و روان  مصرفی، روزانه باید 16 قرص مصرف می کرد ! (حقیر چون خودم چنین مشکلاتی را دارم درک آن برایم سهل است که فقط مصرف همین مقدار دارو چه عوارض جانبی را به همراه دارد ! ) تا اینکه این عزیز دچار مشکلات کلیوی شده و یک کلیه اش را هم از دست می دهد و از حقوق حالت اشتغال اش (ماهانه یک میلیون تومان با داشتن پنج سر عائله و قسط های مسکن خریداری شده و غیره ....) همسر همراهش که تنها همراه غمخوارش بود دچار بیماری می شود و مشکلات روحی و روانی همسرش منجر می شود که دندانه ایش را از دست بدهد و برای هزینه پروتز دندان(دندان مصنوعی) همسرش عاجز می شود و راهی بنیادتبریز و استان آذربایجانشرقی می شود که متاسفانه بنیادهزینه پروتز دندان را متقبل نمی شود و تقاضای وام از بنیاد می کند !

حال عزیزان من بشنوید از حکایت این دلاور مرد جانباز بسیجی که با معرفی بنیاد به یکی از بانک ها 3 میلیون تومان وام با سود 24% می گیرد !!!! حال این عزیز با عدم توانائی دریافت وام از بابت بازپرداخت اقساط آن دچار مشکل می شود و با مدیرکل محترم بنیاد استان خود موضوع را مطرح می کند و با جر وبحث واقع شده میانشان ، این برادرعزیز سکته مغزی کرده و اینک زمین گیرشده است !!!

حقیر با حس تکلیف شرعی و با درک شرایط قوانین موجود بنیاد شهید و امور ایثارگران اینک از شما عزیزان می پرسم که : آیا ما هرکدام در مقابل چنین وضعیتی که برای یک رزمنده 8 سال دفاع مقدس بسیجی و جانباز45% جنگ تحمیلی پیش می آید مسئول نیستیم ؟؟ بله. حقیر مسئولم که فریاد تظلم این برادر جانباز عزیز را (از زبان دلاورمردی دیگر و به تحقیق صحت موضوع را دریافتم !)شنیدم و دم نزدم !! شاید بحق آن مدیرکل محترم طبق قانون بفرمایند که : دستشان از نظر قانونی بسته است و نمی توانند کاری انجام دهند. ولی آقای مدیرکل محترم بنیاد استان آذربایجان شرقی ! شما وجدان بیدار دارید که از خود بپرسید : من مدیرکل زبان گویای هزاران فریاد حاصل از رنج در مقابل مسئولین استانی خود (استاندار محترم ، امام جمعه محترم ، نمایندگان محترم تبریز و استان و حتی ریاست کل بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور جناب حجت الالسلام حاج آقای شهیدی) هستم ؟؟ یا باید محکم بچسبید به میزریاست دنیوی خود که از دست ندهید ؟؟ اگر مسئولی شما را مدیرکل تعیین می کند و این اختیارات را به شما عزیز نمی دهد که از آلام و دردهای جامعه ایثارگری بکاهید شما مکلف نیستید که استعفا داده و زمینه را برای فردی خدوم به جامعه ایثارگری مهیا کنید ؟

حال حتما" امروز مدیران محترم بنیاد استانی وکشوری هجوم می آورند به فاش نیوز عزیز که : معرفی کنید این جانباز عزیز را تا مشکل وی را حل کنیم و یا اینکه چنین اتفاقی کذب محض است !؟ عزیزان بنیاد نشین من حقیر هزاران تکذیبیه بفرستند صورت مسئله پاک نمی شود. مگر آبروی مومن را به این راحتی بردن جائز است ؟ درجامعه ایثارگری امروزی وجود چنین مشکلاتی انکارناپذیر بوده و موجبات خسر الدنیا و الاخره شدن عده ای از مسئولین خواهد شد !!

اینک روی سخنم با برادر همرزم دوران 8 سال دفاع مقدس عزیزم حاج آقای شهیدی نماینده امروز مقام عظمای ولایت و معاون رئیس جمهوردر بنیاد شهید وایثارگران است که : برادر عزیز من ! شما که مدیران کم ظرفیت که می گزینید و این اتفاقات می افتد درپیشگاه عدل الهی چگونه جوابگو خواهید بود ؟ بنده از شما شناخت نسبی دارم عرض می کنم برای  عقبای خویش هم فکری بکنید که مبادا در مقابل خداوند و ائمه اطهار ، امام شهدا(ره) ، خونهای مقدس شهداکه این انقلاب و نظام وابسته به آنهاست مبادا شرمنده شوید و الا........... !!!

ودر نهایت به رئیس جمهورمحترم ، روسای قوا ، نمایندگان محترم مجلس و وزرا و حتی فرمانده هان محترم نیروهای مسلح، از سپاه گرفته تا ارتش و نیروی انتظامی عرض می کنم که : گول ریاست چندروزه دنیوی و حقوق های آنچنانی خود را نخورید که شما را از محرومین و پابرهنگان، آن وارثان واقعی انقلاب غافل کند و برای یوم الحساب دست خالی باشید !! هزینه های این چنینی درسال جمعاً از بریز و بپاش های آنچنانی مدیران و هزینه های فوتبال بازیکنانی که هزینه خالکوبی شان از هزینه یک دست پروتز دندان بالاتر می رود و چپاول های امثال بابک زنجانی و ...... بیشتر است ؟؟

ناله را هرچند  می خواهم که پنهان درکشم

سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن

خدایا دستگیرمان باش تا غافل نشویم از پابرهنگان و دردمندان و عاقبت بخیر شویم انشاالله


کد خبرنگار : 14