تاریخ : 1393,سه شنبه 21 بهمن17:54
کد خبر : 31782 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

آقای قهرمانی! خواهشا"



امیر رضوانی- اگر شهدا نبودند بدانید هیچ کدام از مدیران مدیر نبودند. میدانید در راه اعتلای پرچم جمهوری اسلامی این شهیدان و جانبازان و رزمندگان بودند که با جان و دلشان مقابل توپ و تانک دشمن ایستادگی کردند. تا من و تو واو ما بشویم وناموسمان در گرو خون شهدا بماند و حرمت زنانمان و فرزندانمان حفظ شود . اگر شهدا نبودند ایران نبود و اگر ایرانی بود اسلام نبود و اگر اسلامی هم بود اسلام آمریکائی که خیلی از این ضد شهیدان خواستار "آن اسلام هستند.

 نه برادر عزیزم قهرمانی! بدان روز اولی که نوشتم قهرمان باش و خودت باش و به اطرافیان گوش نده ولی الان میبینم که قهرمانی هست شهرتت اما نتوانستی قهرمانان واقعی جامعه ما که شهدا هستند را در کنارت حفظ کنی!

 بله من یک جانبازم. من یک رزمنده هستم. پدرم در جنگ سنندج مفقود شد. معلم بود. افرادی امثال شما نخواستند معلمی که در جنگ سنندج مفقود شده است را شهید بنامند ولی پدرم از دیدگاه همه مردم و رزمندگان یک مفقود الاثر جنگ است و من افتخارم این است فرزند یک مفقود الاثر جنگی هستم که شاید افرادی امثال شماها دلشان نمیخواسته یک معلم هم در جوار شهدا باشد. ولی افتخارم هست که سال ها به یاد پدر، به یاد جنگ، به یاد خون شهدا، به یاد دوستان شهیدم بنی هاشم و ژیانی و اصلان و کریمیان ها و پرچمی ها و شمس ها هنوز هم زندگی می کنم و با یاد و تفکرات عمیق دینی و ایدئولوژی پر بار امامشان خمینی (ره) روزگارم را سپری می کنم و خود را و خانواده ام را مدیون خون شهدای عزیزمان میدانم .

 آری شما مدیران که گاهی که من مراجعه کردم به ادارات و حتی مدیران ارشدمان که می گویند آقا جان نگید ما خانواده شهید و یا جانباز و رزمنده ایم! آقا پس چه بگوئیم که دلمان خون است?  با اینکه خانه و کاشانه و ماشین مدل بالا نداریم مثل خیلی از مدیرانمان اما در دلمان ویلائی هست که اتراق گاه یادمان سنگرسازان بی سنگری هست از جهhدگران و رزمندگان بسیجی شهید که داریم با یادشان از زندگی لذت می بریم. پس دلمان را بیش از این خون نکنید خواهشا" ....................