تاریخ : 1394,شنبه 15 فروردين16:29
کد خبر : 33300 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

مهربان تر باشیم



قنبر- یه چیز بگم ...؟؟؟ البته گفته باشم من وقتی بدونم که حرفی گفتنش درسته و به جاست از کسی برای گفتن و آمدن به صحنه و صفحه اجازه نمی گیرم ... از حق گفتن ترس و واهمه ای ندارم .... الان یادم نیست کدام امام (ع) فرمود حق را بگویید هرچند هلاک شوید .

 امروز برای... ساعت 7/30 صبح به بنیاد شهید رفتم .« بابا جان با یکی از کارکنان بنیاد کار داشتم .» از داخل ماشین دیدم که دوستم به داخل ساختمان رفتند. دقایقی بعد منم از ماشین پیاده شدم و به دنبال آن فرد وارد ساختمان شدم. یک بار با آن فرد به دفترکارش رفته بودم اما یادم نمانده بود طبقه چندم رفتیم. به یکی از کارکنان که دم در ایستاده بود گفتم مددکاری طبقه چندم است ؟؟؟ با تغیر بهم گفت هنوز کسی نیومده !!! گفتم چرا الان دیدمش که وارد شد باهاش کار دارم !!! بی معرفت دیگه جوابمو نداد که نداد ...

 ناچار شدم از آقایی که تو دستشویی داشت دستشو می شست پرسیدم فلانی اتاقش کجاست ؟؟؟ گفت طبقه چهارمه .. و بعد آمد کنار من منتظر باز شدن در آسانسور شد ... آهسته بهش گفتم اخوی با مردم باید مهربانتر بود. اینجا بنیاد شهیده !!!! هر کی که آمد بنیاد که حاجت و نیاز بنیادی ندارد. من به دعوت فلانی آمده ام حالا خوبه برم شکایت بکنم ها ؟؟؟ به خدا فقط یه بار ها گفتم !!! گفت چی بگم جان برادر !!!! تو دلم گفتم بذار کارم تمام بشه حسابشو میرسم !!!

 ... وارد اتاق شدم. فرد موردنظر از دیدنم خوشحال شد و داشتیم درباره کارمان صحبت می کردیم که یکی دیگر از کارکنان بنیاد که تقریبا مسن سال بود وارد اتاق شد ... چون دلش پر بود بی توجه به حضور من به دوستم گفت این انصافه ما هم داریم اینجا کار می کنیم، چرا عیدی ما رو ندادند ؟؟؟

  از حرفاش فهمیدم موضوع قطع شدن عیدی از خواهر و برادران شهیده ...و من سرمو انداخته بودم پایین!!! والله درست و نادرست بودن نفس کار رو نمی دونم اما خواستم بگم که واقعا بعضی کارکنان بنیاد هم از خانواده ایثارگران هستند و آنها هم مشکلاتی دارند!!!! تازه بذار فقط بگم که اون رییس جانبازان در بنیاد که خودش جانباز بود یه جور باهام برخورد کرد که از ترس اینکه مبادا بلایی سر جانبازان بیاره تبخال زدم ...حالا نگران نشید ما الان با هم دوست دوست هستیم ..ها والله !!! خداییش منم خیلی چم و خمشو گرفتم که بقیه دوستان جانبازم کلی ذوق کردند ...اینجوریاس دیگه !!!

 حالا بذار ببینیم شاید حاج آقا شهیدی طرح و برنامه ای جدید در این سال برای اصلاح اخلاق پرسنل یا افزایش همت مضاعف کارکنان بنیاد داشته باشه ...والا دست به دست هم یه شکایت نامه درست و حسابی می نویسیم میدیم دست حاج ساقی ... ازشم شاهد خواستند نترسید اول خودم شهادت می دم !!! راستی گفته باشم بعضی از جانبازان و ایثارگرانم بعضی وقتا یه اخلاقایی نشون می دن که نگو ونپرس !!! حق و ناحق کفرشون در میاد ..چرا ؟؟؟ اینم رفتار درستی نیست گلم ...!!!  خداییش بدجوری روزگار غربت و کم لطفیه پس با هم مهربونتر باشید ... انشاء الله امام زمان عج هر چه زودتر میاد دل همه مهربون و شاد میشه ...آمین قربان داداشای جانباز و ایثارگر گلم