حسین افسری- این مرواریدهای پنهان تا کنون کجا بودند..
چرا ای شهیدان دست و پا بسته خودتان را برای ما نمایان کردید ...
حتما از نمایان کردن خود هدف داشته اید ..بدون شک شما عزیزان خدا با انگیزه آمده اید. حتما شما برای یادآوری دوران رشادت ودلاور مردی از گذشته خود برای این جماعت پیام آورده اید ..بدون شک شما خواسته ای دارید ... و چقدر خوب کردید آمدید چون ما ایثارگران جانباز خیلی دلتنگ و ناراحتیم... شما چگونه دلتان آمد برادرانتان را در این دنیای پر از معصیت و گناه تنها گذاشتید؟ با سرعت زیاد از برادران خود سبقت گرفتید و خود را به مقصد رساندید و بیش از30 سال حالا به فکر ما افتادید؟ حتما خیلی جای باصفایی دارید شکی ندارم  ....اصلا شما میدانید در این چند سال چه بسر ما آمده؟ اصلا شما میدانید خانواده شما چقدر چشم به در بودند تا از شما عزیزان خبری برسد؟ هر زمان که صدای زنگ خانه به صدا در می آمد، مادرت با کمر خم شده از جا بر می خواست و اجازه اینکه کس دیگر برای در باز کردن برود را نمی داد. با تصور خود می پنداشت شاید پسرم آمده و آن وقت که درب حیاط را باز می کرد، می دید زن همسایه پشت درب حیاط است و آنجا تمام نیروی دست و پایش را از دست می داد و زن مهربان همسایه به مادرت می گفت حاج خانم به بازار می روم .شما چیزی لازم ندارید؟
میدانی چرا زن همسایه درب خانه شما را می کوبید . چون با خود میگفت حاج خانم از زمانی که پسرش رفته جبهه و دیگر ازش خبری نیست نیرویی در بدن ندارد و یک جوان داشت که میخواست عصای پیریش باشد ؟؟؟؟؟
همه همسابه ها به مادرت احترام می گذارند اما میدانی مادرت . پدرت .خواهرت .برادرت .چقدر چشم انتظاری کشیدند؟ ....
 

 برادر شهیدم خوش آمدی. برادر شهیدم چه خوب کردی آمدی اما بعضی از شماها خیلی دیر آمدید چون مادر بعضی از شماها در حالت چشم انتظاری دار فانی را وداع گفتند و رفتند. البته شما بزرگواران حتما در پیشگاه اقدس پروردگار میزبان خوبی برای مادرانتان بودید و یا پدرانتان بهشت گوارایتان باد...
حالا با دل رنجور ما جانبازان از غافله جا مانده چه می کنید؟ آیا برای این همرزمانتان هم جایی در نظر گرفته اید؟ باور کنید ای شهیدان ... ای دردانه های مروارید الهی و ای عزیزان ...ما جانبازان از غافله جا مانده در اجتماع مورد بی احترامی قرار گرفته ایم. اگر بعضی وقت ها توجهی هم به ما بشود از صدقه سری وحرمت خون شما عزیزان است الان به جرات قسم می خورم با آمدنتان شاید برای مدتی تمام جامعه را تحت الشعاع خود قرار دادید. شما با امدنتان به مردم جامعه به دولتمردان و... همه اقشار دوران دفاع مقدس را یادآوری کردید.  شاید برای مدت کوتاهی هم که شده به خود آیند و تلاطمی به وجود آوردید ...
 

 آیا شما میدانید با دست وپای بسته توانایی باز کردن چه قفل های بزرگی را دارید؟ آیا شما می دانید قادر به باز کردن  چه درب هایی هستید؟ ..حتما میدانید و برای همین آمده اید که شاید آن قفل های بزرگ توسط  دستان مبارک شما باز شود؟ ...
175 مروارید پنهان با دستان بسته شما با چه شهامتی به درجه رفیع شهادت رسیدید ای دردانه های دانه  دانه شده ؟....
این سیه رویان تاریخ و دشمنان خبیث با شما چه کردند؟ چگونه دلشان آمد؟ شما دلاور مردان را با چنین زجری به شهادت برسانند نمیدانم تاریخ برای شما جوابی دارد ؟
جوانان ایران زمین! ببینید و بدانید این سفاکان با برادران ما چه کردند ...
جوانان ایران زمین برای آیندگان بنویسید برای آیندگان بخوانید این تاریخ تلخ و دردناک را برای فرزندانتان با دقت تعریف کنید ....
دشمنان ما با چه بی رحمی دست این دلاوران را بستند و در پیش چشم یکدیگر این شیرمردان را زنده بگور کردند ....میتوانیدتصور کنید آن لحظه این دلاور مردان چه حالی داشتند؟ هرگز اشتباه نکنید و فکر نکنید این مردان خدا برای شهید شدن در جلوی چشم هم ترسیدند یا با پای لرزان به استقبال مرگ رفته باشند! هرگز چنین نیست! ما جانبازان با این دلاور مردان همرزم بودیم و با تمام قدرت قسم یاد می کنیم که در آن لحظه این شیر مردان این دلاور مردان واین جان فدایان وطن از یکدیگر برای شهید شدن سبقت می گرفتند و با افتخار به استقبال شهادت رفتند ..
ای جوانان عزیز شما برای آیندگان بنویسید و بخوانید و با صدای بلند و رسا به گوش جهانیان برسانید، این شیر مردان هرگز جلوی پای این خبیثان زانو نزدند و التماس نکردند وبا شهامت شهادتین خود را به زبان جاری کردند و برای شهادت از یک دیگر حلالیت طلبیدند و با آغوش باز به استقبال شهید شدن رفتند و به یاد داشته باشید تا تاریخ زنده است، نام این شهیدان با افتخار جاویدان است....
درود خداوند ایزد منان بر 175مروارید پنهان .........................
فاش نیوز تشکر