جانباز شیمیایی 1- اختلال استرس پس از جنگ ptsd
محققان می گویند مردمی که برای چند ماه یا حتی چند سال به طور مستقیم با جنگ و درگیریهای خونین در ارتباط هستند، بیشتر از سایر افراد دچار اضطراب و استرس میشوند و ممکن است این استرس و اضطراب تا سالها پس از جنگ هم با آنها همراه باشد و حتی به فرزندانشان هم منتقل شود.
پژوهشگران معتقدند بچههایی که هر شب با صدای گلوله و توپ و تفنگ به خواب میروند یا هر روز با این صداها از خواب بیدار می شوند و مدام چهرههای خونین یا بدن های مجروح اقوام و آشنایانشان را میبینند به احتمال زیاد تا آخر عمر خواب راحت نخواهند داشت و به طور حتم هر چند وقت یک بار با کابوسی ناشی از ترس و استرسشان از خواب خواهند پرید!
ترس، عدم احساس امنیت و استرس بین سربازان و مبارزان جنگی و خانوادههای آنها هم بیداد میکند. خانوادههای بسیاری از سربازان آمریکایی که از جنگ ویتنام، عراق یا افغانستان برگشتند، مدام از ترس و استرس فرزندان یا همسران خود شکایت دارند و میگویند که آنها به سادگی استرس و افسردگی خود را به سایر اعضای خانواده منتقل میکنند.
روانشناسان، نداشتن قدرت تصمیمگیری، عصبانیت، گریههای بیدلیل، عدم توانایی در انجام کارهای پیچیده و گاهی ساده، سردردهای وقت و بیوقت، افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر را از جمله عوارضی میدانند که خیلی از افراد درگیر با جنگ، پس از اتمام جنگ برای رهایی از ترس و استرس ناشی از آن به آنها مبتلا میشوند.
همانطور که گفته شد، بچهها جزء آسیب پذیرترین گروهها در روزهای جنگ هستند و ممکن است که تا آخر عمرشان نتوانند فکرشان را از استرس ناشی از جنگ رها کنند و به زندگی عادی خود بازگردند.
به همین دلیل، بیشتر روانشناسان کودک و نوجوان به والدین کودکانی که در کشور آنها جنگهای داخلی یا خارجی در حال رخ دادن است، توصیه می کنند که تا حد امکان فرزندان خود را از اخبار و وقایع جنگ بیخبر نگه دارند و به بهانه تقویت روحیه ملیگرایانه به آنها ریز گزارشهای جنگ را ندهند تا بچهها کمتر با عوارض روانی جنگ رو به رو شوند.
از طرف دیگر، برخی از روانشناسان اخبار مربوط به جنگ را آنقدر تکاندهنده میدانند که به تمام والدین پیشنهاد می کنند که اگر امکان دارد، اصلا" کاری کنند که فرزندان کوچکشان از اخبار مربوط به جنگ در دیگر کشورها هم خبردار نشوند تا به این ترتیب روحیه حساس آنها آسیب نبیند و جنگ و درگیری در کشورهای دیگر به کابوسهای شبانه فرزندان آنها تبدیل نشود.
از بحث کودکان که بگذریم، خیلی از افراد بزرگسالی هم که به نوعی با جنگ درگیر بوده یا هستند به راحتی پس از جنگ، تمام تلاششان را میکنند که به زندگی عادی خودشان برگردند و کارهای روزمرهشان را از سر بگیرند اما خیلیهای دیگر نمیتوانند ذهنشان را از درگیریهای جنگ رها کنند و مدام با مرور کردن وقایعی که در جنگ رخ داده، دچار استرس و عصبانیت می شوند.
روانشناسان و روانپزشکان، راهکارهای فراوانی را برای آزاد کردن مغز از استرس ناشی از جنگ پیش روی افراد گذاشتهاند. راهکارهایی مانند موارد زیر:
1. با دوستان نزدیک، خانواده یا همرزمان خود درباره روزهای جنگ صحبت کنید تا با این روش مدام مجبور به خودخوری نشوید.
2. اگر خودتان نمیتوانید فکری برای رفع استرستان بکنید، حتما" از یک روان شناس یا روان پزشک کمک بگیرید.
3. برای رهایی از فکر و خیالهای آزاردهنده به جای گرایش به سمت مواد مخدر یا نوشیدنیهای الکلی، با همسر یا دوست خود برای پیادهروی یا ورزش به پارک بروید.
4. سعی کنید زیاد در خانه تنها نمانید تا فکر و خیال به سراغتان نیاید.
5. کمتر اخبار مربوط به جنگ یا فیلمهای جنگی و خشن را دنبال کنید.
6. گوش دادن به موسیقیهای ملایم یا رفتن به نمایشگاه نقاشی را در لیست برنامههای روزانهتان بگنجانید