تاریخ : 1394,سه شنبه 06 مرداد17:52
کد خبر : 36325 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

شعر طنز هسته ای


شعر طنز هسته ای

حسام الدین

جناب آقای ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای...

پس از شادی و دست و سوت و هورا
همان جشن بنز و فولکس و و رانا
***
چو دیدم تناقض به متن شما
همان متن قطعنامه آشنا
***
مصوب به اجماع بین الملل
بدون وتو، انقلت و دُمَل
***
نگاهم کمی مشکوک شد
به دشمن، غضب آلود شد
***
که محدودیت به نصر و شهاب
نبیند جناب کری جز به خواب!
***
بگفتا عراق خودی به آن زندگی
که تمکین نداریم به آن جملگی!!
***
ولیکن نگاهش کمی ساده بود
نباید به دشمن گزک را نُمود
***
ندیدی تیتر پنجاه و هفت را کُپی
کرده آن کاغذ اجنبی
***
که یانکی به لانه خیانت کند
جاسوس خانه در کشور دوست جا کند
***
چو او با خودی ها آن می کند
به ما جز شرارت چه ها می کند؟!
***
به بند دگر باز صحبت است...
***
به برجام بر می خورد بدین سادگی 
راه تحریم را با آمادگی
***
به دشمن آباد کرده است
راه خاکی، آسفالت کرده است
***
کمی هم ظرافت بباید بداشت
خنده را مدتی جای باید گذاشت
***
که با روبهان، سادگی
بسان زاغ دوران آمادگی
***
نهایت پشیمان کننده بود
چو وقت رفع تحریم مبهم بود
***
مسلم درین متن قوت است
که آن هم ثمر از مقاومت است
***
ما به وحدت سرانجام کار
با، یا بی تحریم آن نابکار
***
سر از چالش یخ رد کنیم
به فرموده پیر میدان قیامت کنیم
***
به ولله شیطان دبه می کند
از آن گفته شانه خالی کند
***
به روز امضا و اجرا و تایید آژانس
امیدوارم که باشد الهی بالانس
***
بین کارهایی که ما ملزمیم
و آن تحفه بنده اورشلیم!
***
ولا غیر، جشن بی منطقی است
باعث خنده و لودگی است
***
سخن کوتاه باید
اثر آرزوست...
***
تشکر و تشکر کمی هم سوال
همه هست حق این ملت استوار
***
نکته ای گویمت از روی دین
که دارم به اسمم حسام الدین
*** 
مصدق محترم اما ولی
بگیر الگو از حسین بن علی