تاریخ : 1394,یکشنبه 18 مرداد12:05
کد خبر : 36548 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

چک های قلم خورده


چک های قلم خورده

چک وقتی قلم خوردگی پیدا می‌کند از اعتبار می‌افتد. مهم نیست قلم خوردگی کم باشد یا زیاد. تنها در صورتی اعتبار چک برمی گردد که صاحب چک با خط خودش آن را پشت نویسی و امضا کند.

رمضانعلی کاووسی

رمضانعلی کاووسی -زرگرها وقتی که بخواهند بفهمند یک سکه‌ای طلا است یا نه از یک ارتفاعی رهایش می‌کنند. وقتی که به زمین می‌خورد، صدا می‌کند. آن صدایش را گوش می‌دهند و از جنس صدا متوجه می‌شوند که این طلا است یا نیست. اصل است یا بدل. سکۀ وجود آدمی هم دقیقا همین طور است. وقتی آدمی سخن می گوید، شخصیت اش به خوبی آشکار می‌شود. زبان عمده ترین وسیله ای است که مردم به کمک آن با یکدیگر ارتباط فکری برقرار می کنند. ایجاد تفاهم و انتقال مفاهیم از طریق زبان صورت می گیرد. در یک جمله زبان ملاک ارزش و معرف شخصیت انسان و ترازوی عقل اوست. این کلام امیرالمومنین است که فرمود: «اَلمَرءُ مَخبوءُ تَحتَ لِسانِه، آدمی در پشت زبانش مخفی است.» وقتی فردی در اجتماعی حاضر می شود تا حرف نزده شخصیتش برای دیگران ظاهر نمی شود. تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد در روایت آمده بیشترین افرادی که به جهنم می روند به خاطر زبانشان است.
هفتاد گناه پای زبان می نویسند. زبان ما از چند گرم گوشت تشکیل شده که می تواند ما را در دنیا و عقبی سعادتمند یا بدبخت کند. ما با زبان می توانیم خودمان را در دنیا نزد دیگران عزیز کنیم. با همین زبان هم می توانیم جهنم و عذاب الهی را برای خودمان فراهم سازیم. با زبان می توانیم آتش بیار معرکه باشیم و گاهی خانواده ای را از هم بپاشیم. گاهی هم می توانیم عامل آشتی و صلح و ایجاد مودت بین زن و شوهری باشیم که به خاطر بعضی از مشکلات زندگی بین شان شکرآب شده است. گاهی می توانیم با زبانمان غیبت و بدگویی از دیگران بکنیم، گاهی هم می توانیم با نرم خویی و دعا به دیگران به زندگی آنها حرارت ببخشیم. گاهی می توانیم با جملات طنزگونه و شوخ طبعی خودمان، دیگران را بخندانیم و دلشان را شاد کنیم، گاهی هم می توانیم با همین زبان طعنه و زخم زبان بزنیم و دلی را بشکنیم.
شنیده اید که می گویند: سگ با زبان به زخم خویش می زند دوا، کمتر زسگ کسی است که زخم زبان زند .وقتی ما با سلاح زبان روی کسی شمشیر می کشیم باید با همین زبان از برادر یا خواهر دینی مان دلجویی و معذرت خواهی کنیم. شکستن دل دیگران گناه بزرگی است که می تواند به طور پیوسته گناه در نامۀ عمل ما ثبت کند. هرچه فردِ مظلوم آه بکشد، وزنۀ گناه ما سنگین تر می شود. این گونه گناهها مثل چک هایی است که قلم خوردگی پیدا می کند.

چک وقتی قلم خوردگی پیدا می‌کند از اعتبار می‌افتد. مهم نیست قلم خوردگی کم باشد یا زیاد. تنها در صورتی اعتبار چک برمی گردد که صاحب چک با خط خودش آن را پشت نویسی و امضا کند. با پشت نویسیِ بهترین خطاطی که نستعلیق هم می نویسد اعتبار چک برنمی گردد. باید خودت چک را اصلاح کنی. گناه برای انسان مثل قلم خوردگی برای چک است، کم و زیاد ندارد. کوچک و بزرگ هم ندارد. انسان وقتی گناهی مرتکب می شود از ارزش می‌افتد. از چشم خدا می‌افتد. تنها در یک صورت دوباره به ارزش گذشتۀ خودش برمی‌گردد؛ آن هم این که توبه کند. وقتی ما با زبان آبروی برادر دینی مان را می بریم با همین زبان باید گناهمان را جبران کنیم.
گناهان عملی هم شبیه گناهان زبانی است. وقتی عملاً به کسی ظلم کردیم باید در عمل جبران کنیم. باید مالی را که به ناحق تصرف کرده ایم به صاحبش برگردانیم. ایمان به اصول دین و عمل به فروع دین وظیفۀ هر مسلمانی است. اگر نماز نخوانیم و به جای آن برای امام حسین(ع) سینه بزنیم، عزاداری ما ارزشی ندارد. اگر خمس مالمان را ندهیم و سالی چند بار به مکه و کربلا برویم، زیارت ما مقبول حضرت حق نیست. اگر به پدر و مادر پیرمان توجه نکنیم و به آنها احترام نگذاریم، طبخ یک تن برنج برای عزادارانِ امام حسین هم جایگزین کم اهمیتی ما به پدر و مادرمان نمی شود.

 


کد خبرنگار : 19