تاریخ : 1394,سه شنبه 03 شهريور16:20
کد خبر : 37018 - سرویس خبری : اخبار

کی گفته کوه به کوه نمی رسه!


 کی گفته کوه به کوه نمی رسه!

صعود به قله سبلان دوسالی بود که درذهنم بود. یک انگیزه می خواستم تا حرکتم بدهد که بدون همسرجانبازم به دل کوه بزنم.

فرحروز حسین زاده
فرحروز حسین زاده -  تیم 9نفره صداسیمای اردبیل بلافاصله بعدازخبردارشدن از این ایده که اولین بار درایران و شایددر دنیا همسر یک جانباز و معلول جنگی قصد صعود به قله (سبلان) با حمل ویلچر همسر جانبازش را دارد استقبال گرمی کردند. این تیم باتمام حسن نیت تا قله ی سبلان من و ویلچر همسرم را همراهی کردند. با اینکه نتیجه کارمعلوم نبود ولی خطرات را به جان خریدند و باتمام وسایل فیلمبرداری و دوربین به کوه زدند. اینان به حق همنوردانی ناب بودند که با اشتیاق تمام به حرمت یادگاران 8سال دفاع مقدس قدم به قله زندگی جانبازان گذاشتند تا طعم گوشه ای از سختی گردنه های پرفرازو نشیب زندگی جانبازان ویلچری و همسرانشان را لمس کرده و لحظاتی را به تصویربکشند تا آن را مهمان قلب هایی بکنند که شاید یاد این قهرمانان در دل آنها کمرنگ شده است.
 
صعود به قله سبلان دوسالی بود که درذهنم بود. یک انگیزه می خواستم تا حرکتم بدهد که بدون همسرجانبازم به دل کوه بزنم. چون همیشه هرجا می رفتیم باهم بودیم دلم نمی آمد بدون او به قله صعود کنم. تا اینکه تصمیم گرفتم ویلچرهمسرم را به عنوان نماد صبرو استقامت و مقاومت باخودم به قله ببرم. این ایده آنقدر درذهنم بزرگ شد که صعود خودم به قله را فراموش کردم و فقط و فقط برایم مهم این بود که برای اولین بار ویلچریک جانباز را  به قله سبلان ببرم...دوست داشتم وقتی با ویلچر به قله سبلان رسیدم فریادبزنم: کی گفته کوه به کوه نمی رسد؟؟!!!....
 
حرکت تیم 15نفره ما ساعت 4صبح با توکل به خدا و بارمز یازهرا ، به یاد رمز عملیات والفجر8که همسرم در آن قطع نخاع شدبه سمت قله سبلان شروع شد...باید اعتراف کنم که این کوهنوردی اولین کوهنوردی ام بود واصلا" بدنم امادگی کوهپیمائی را نداشت. من ازسالهاپیش دچار دیسک کمرو دیسک گردن بودم و قبل ازاین اقدام دکترازکوه رفتن منع ام کرده بود ولی من تصمیمم راگرفته بودم و باید ویلچر همسرم را  تا قله می بردم .
قدم های اول راکه برداشتم احساس کردم کمرم دیگرطاقت ندارد ولی تصمیمی بودکه گرفته بودم...فشارهوا ..سرما...ضعف بدن راه رابرایم سخت کرده بود...همنوردان جلوتر ویلچرراهمراهی می کردند .کندشدن سرعت من باعث شد که تیم ازهم جداشویم. هدف همه رسیدن ویلچر به قله سبلان بود. دیگر چشمانم شرپا را نمی دید.خیالم راحت شد که ویلچر به سمت قله رهسپاراست. در چندصدمتری قله بودم که به علت افت فشار و بدشدن جو هوا دیگر پاهایم توان رفتن نداشت....ولی آن که باید تا قله می رفت !
 
گفتنی است خانم حسین زاده همسر جانباز نخاعی اردبیلی ، آقای جواد غایب زاده ، از جانبازان آسایشگاه امام خمینی می باشد.

برای مشاهده اسلاید های تصویری روی یکی از تصاویر کلیک کنید 

کد خبرنگار : 18