تاریخ : 1394,دوشنبه 09 شهريور14:08
کد خبر : 37155 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

می خواهند ما را ناامید کنند!


می خواهند ما را ناامید کنند!

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد ولی بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی می مردند.

سید مرتضی

سید مرتضی- عزیزانم! امام خامنه ای چند روز پیش در دیدار با هیئت دولت فرمودند فکر نکنید دشمنی امریکا با ما تمام شده، بلکه از راه  دیگری می خواهد به ما ضربه بزند. باید فکر دشمن را خواند. با آن مقابله کرد.

 عزیزانم! خدا می داند با هر جانبازی صحبت که می کنم به امیدی که این مسئولان بخوانند و مشکل آن جانباز را حل کنند. من در این سایت می نویسم ولی چه کنم، مسئولین خود را به خواب زدند.  انسان که خوابیده باشد می شود بیدار کرد ولی هر کس خودش به خواب زده گی بزند نمی شود بیدار شد مثلی هست ترکی ( نجه سن اوزم ورم قانمازلغا قالاسان یانا یانا )ذر(چطوری خودم بزنم به نفهمی تا بسوزی )

 عزیزانم! دشمن هم از طریق اینها می خواهد دین و ایمان ما را سست کنند. ما در کنار اعتراض هم باید کار فرهنگی هم بکنیم دشمن را رها نکنیم.  جنگ نرم خیلی سخت تر است، با مخ انسان می جنگند.

 بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار می داد:

 حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد.

در آن از هیچ یک از تکنیک های متداول شکنجه استفاده نمیشد، ...

اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود.

عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی می مردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان فرار نمی کردند.

بسیاری از آنها شب می خوابیدند و صبح دیگر بیدار نمی شدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمی کردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی می ریختند.

دلیل این رویداد، سال ها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

  در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان می رساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمی شد.

هر روز از زندانیان می خواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را می کرد، سیگار جایزه می گرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:

— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین می رفت.

— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

— با تعریف خیانت ها، اعتبار آنها نزد هم گروهی ها از بین می رفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده می شود.

نتیجه :

اگر این روزها فقط خبرهای بد می شنویم، اگر هیچ کدام به فکر عزت نفس مان نیستیم و اگر همگی در فکر زدن پنبه همدیگر هستیم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ایم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان می رسانند و ما هم استقبال می کنیم ...
دلار  گران شده ...
طلا  گران شده ...
کار نیست ...
مدرسه ای آتش گرفت ...
دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند...
زورگیری در ملاءعام...

این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر می کنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است. ...
ما ایرانیها هیچی نیستیم! ...
ما ایرانی ها از زیر کار درمی رویم! ...
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!...
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...

توی همین واتساپ چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد می گوییم و لذت می بریم.
به خودمان فحش می دهیم و کیف می کنیم و می خندیم.

اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ! ...

بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان جنگ نرم است.

تهاجم فرهنگی فقط از طریق بی حجابی و فیلم های خراب نیست.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟

 بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا می توانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، (((احترام))) بگذاریم و در هر شرایطی شاد زندگی کنیم.

شاید اینگونه راهی برای گریز از زندانی که از طریق رسانه ها برایمان ایجاد شده است ،بیابیم.