عیسی- برای برادر گرامیم جناب مجتهد عزیز

 پیرو مزاحمت های تلفنی قبل در خصوص عدم موافقت بنیاد شهید و امور ایثارگران با اعاده به خدمت حقیر به دلیل برخورداری از مزایای تبصره یک و همچنین تایید کمیسیون ماده 16 با استناد به ماده 5 حالت اشتغالیون که معلوم نبود از کجا پیدا شده؛ (که شکایتم از بنیاد به ماده16در اینجا بیشتر یادآور تمثیل قدیمی شکایت شاه به شهربانی بود ! البته این بار در درون نظام جمهوری اسلامی)، در ادامه این تقابلات نامتوازن، مجبور شدم شکایتی از این دو نهاد به دیوان عدالت اداری تنظیم کنم و دیوان هم وقت نظارت برای بررسی را 18/7/94 و در شعبه 26مقرر داشته لذا با توجه به آشنایی، آگاهی و تسلط علمی حضرتعالی به قوانین و تغییرات انجام شده در دیوان مخصوصا" شعبه 26 مایل هستم و البته نگران !که بدانم آیا رویکرد دیوان هنوز هم مثل سابق پشتبانی از عدم اجرای قوانین و به مانند بنیاد تقابل و تضاد با جانبازان هست یا نه این بار با تغییرات صورت گرفته در سیستم و همچنین اصلاح تبصره 2 ماده  38و 39 در رحمتی گشایش یافته و احتمال حاکمیت بنده و بازگشت به کارم هست ؟

 همچنین قطعا بی اجر نخواهد ماند چنانچه مساعدتی، راهنمایی و یا رایزنی در این خصوص برای این بنده حقیر خدا، نوجوان رزمنده بسیجی دیروز؛ جانباز میانسال و فراموش شده امروز به عمل آورید! هر چند از حجم مراجعات ایثارگران ؛دغدغه هایتان از این نابسامانی اجتماعی در میان ایثارگران و مشکلات جانبازیتان بی اطلاع نیستم؛

 ضمنا 25 ماه خدمت داوطلبانه در مناطق عملیاتی، %35جانبازی و برادر یکی از شهدای فرمانده اطلاعات عملیات ... و در حال حاضر هم مشغول انجام تز دکترایم در رشته جامعه شناسی فرهنگی هستم. به دلیل عدم دسترسی به حضرتعالی به دیگر روش ها تصمیم به نوشتن این متن در این فضای مجازی نمودم که شاید جوابی از شما بگیرم!