م.ر.ک.جانباز - سلام بر همه همرزمانم و ج.ش.1عزیز . قافیه های مصرع اول دهل؛ فکوران مصدر نشین تخلص معاب ؛ دراین روزگار رواج ملک الشعرایی دارد. تاریخ حماسی از جان گذشتگان مام دیار خون و شهادت ؛ اخلاقی و تعلیمی همچو مثنوی عارفانه ؛ همچو ویس و رامین اسعدی جرجانی عاشقانه ؛ همچو بوستان ؛ اخلاقی وتعلیمی ؛ همچو شاهنامه تاریخی و حماسی بود. جانبازان هربیت از آن اشعار دل دادگی را بریک وزن متعادل بنا نهاده و بنیان گذاری کردند.
قالب های شعری ایثار در دفاع مقدس ؛ از جان گذشتن برای جان دادن به درخت رسای هل من ناصر حسین زمانه شان بود ؛ در آن روزگار ....غم عشق آمده بود ؛ تا غم های دگر پاک کند ؛ مردان غیوری که جان را اندک سرمایه اهدایی خویش در دفاع از مرز وبوم خویش می دیدند؛ پا به عرصه های نبردی نابرابر علیه کفر مطلق افلقی نهاده ؛ و نهال نورس و نوپای انقلاب را باخون خویش آبیاری کردند.
آری ؛ آری ؛ هشت سال دفاع جانانه را هیچ یک از مصدر نشینان نتوانند هجی کنند! مگر روزی مرد میادین نبرد و دفاع بوده باشند. روزگار ارجح نشینی ناسپاسیست ؛ روزگار به کنج عزلت کشاندن ماشه چکانان بی خور وخواب هورالهویزه است ؛ روزگار اقتضای مفهوم نیست ؛ روزگار ؛ روزگار انتهای رباعیات و مصادره به نفع خویش در قالب مضامین دیپلماسیست. درد من و تورا نق معنا می کنند. دل شکستگی همرزمان دشمن شکن را؛ پرخوری معنا می کنند ؛ امان و امان از تفسیرهای تازه بدوران رسیده ...
بی خوابی شبانه، ریختن دندانها، بر افروختگی عصبی و خس خس سینه های شیمیایی را عوارض کهولت سن می نامند. همرزمم ؛ همرزمانم! شما فکر می کنید هشت سال دفاع رزمندگان را در آینده چه می نامند؟! والسلام