تاریخ : 1394,سه شنبه 26 آبان18:52
کد خبر : 39358 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

ایثارگران بدو ...قوانین بدو



م.ر.ک.جانباز- قصه قصهٔ غربت است اندر وطن ؛ قصهٔ پر غصهٔ سلحشوران غریب افتاده در کیان خویش؛ قصهٔ هردم ازاین باغ بری می رسد است ؛ قصهٔ علی دوغی و رجب ماست بنده ؛ که هر وقت ماستای رجب ترش میشد ؛ علی دوغی عزیز دوست داشتنی رجب ماست بند بود . قصه عاشقان بود و خنیاگران مواجب خوار. ایثارگران بدو .....قوانین صدمن یه غاز وکلا بدو ...

 شما که اهل حرف بی عملید چرا دشنهٔ داشاکلی بستید ؛ شما که مرد گود زورخونه نیستید؛ چرا کباده زن گود شدید؟ شما که مرام و مسلک جماعت رزمنده و جانباز رو نمی دونید و واقف نیستید؛ چرا حسین حسین می کنید. قصهٔ شما شده مثل چوپان دروغگو ... نه کاتب خوبی هستید ونه گزمه خوبی ؛ پس چرا ادعای داروغه بودن می کنید. تا وقتی که جوجه کباب دیروزی سر دلتون گیر کرده سفارش سلطانی ندید .

 بالا غیرتآ به قول جنوبیا یک کلام به بچه ها بگید خلاص. آخه ما خودمون خونه ایم آبرومون رودخونه ست ... آبرو واسه ما نذاشتید. جماعت مخلص جانباز و رزمنده رو رها کنید؛ برید دنبال کیش و مات کردن همدیگه؛ برید تیر خلاصتونو بهم بزنید چرا با دم شیر مرد جماعت بازی می کنید؟ همهٔ دنیا مال شما؛ اصلا" سند منگوله دار بنام شما؛ برای ما همین عشق ولایت و وطن پرستی کافیه ؛ همین که میدونیم یکی غم مارو میخوره دوستمون داره ؛ قبولمون داره دست نوازشش همیشه رو سرمونه کافیه به غیر ایران همه دنیا مال شما

والسلام .


کد خبرنگار : 20