شب افروزان ( همسرجانباز) - با عرض تسلیت ایام اربعین حسینی و با تشکر از فاش. من بعنوان همسر جانباز 70درصد اهل رشت مطلب «بنیاد گیلان چهل و یکم شد» را بسیار بجا, دقیق, مستدل و پر احساس یافتم و در این مدت که صدای نارضایتی ها بلند است لازم دیدم از منظر یک همسر شهید زنده و بعنوان یک بانو نظر خود را در این هیاهوها به عرض خوانندگان فاش برسانم.

از منظر بیرونی خدمات بنیاد شهید به مخاطبینش یعنی جامعه هدف ایثارگران را باید از زوایای مختلف با سازمانها و شرکتهای دولتی مقایسه کرد: از زاویه ورزش, تفریحات سالم, تحصیلی, تقویت فرهنگ ایثار, ازدواج, کمکهای اضطراری, درمان و دارو, تکریم و تجلیل و انگیزه سازی به جامعه هدف, اشتغال و کارآفرینی, مددرسانی و مشاوره, مسکن و سایر خدمات. کافیست سطح خدماتی که بنیاد به جامعه هدفش که از آنان بعنوان صاحبان انقلاب هم یاد میکند را با بانک ملی, مخابرات, شرکت برق, شرکت آب و فاضلاب, شرکت نفت, شرکت گاز, صداوسیما و... مقایسه کنیم بروشنی درمی یابیم که متوسط سطح زندگی ایثارگرانِ حالت اشتغال بگیر، بمراتب در سطح پایینتری از سایر طبقه متوسط است. برای نمونه هدیه ازدواج و تشکیل زندگی در بنیاد را با مخابرات مقایسه کنید, میزان تسهیلات ارزان قیمت مسکن در بنیاد را با بانک ملی مقایسه کنید.

حالت اشتغال بگیران باید با کسب مشاوره شغلی و تسهیلات ارزان قیمت و با حمایت بنیاد و با تشکیل شرکتهای ایثارگری از بعد اقتصادی باید توانمندترین اقشار جامعه میبودند اما بروید به زندگی شان از نزدیک نظری بیافکنید. بسیار در سطح نازلی زندگی میکنند و این به حیثیت مدافعان وطن و نظام آسیب میزند. همین امروز در گیلان ما مدافعان حرم حضرت زینب اغلب فرزندان همین خانواده ایثارگران هستند. یعنی چشمه جوشان این خانواده درخت نظام را آبیاری میکند و بنیاد هم باید با به یاری گرفتن ارکان دولت توان اقتصادی اینان را تقویت میکرد. زمانیکه بنیاد جانبازان از بنیاد مستضعفان تفکیک شد توان اقتصادی اش را نیاورد و هنوز جانبازان دارند لطمه میبینند و بعد از ادغام توان بنیاد شهید هم کم شد و خاندان شهدا هم متضرر شدند. بزعم بنده بعنوان یک بانو باید امکانات گسترده بنیاد علوی, شرکت اموال و املاک سینا به توان فعلی بنیاد شهید و امور ایثارگران پیوند بخورد حتی شده بصورت قراردادهای توسعه ای و نه مالیکت سهام ها و زمین ، بلکه بصورت شرکتهایی که از توان بنیاد مستضعفان که اغلب استفاده نمیشود بهره تجاری و عملیاتی ببرند. ما مدیرکلی برای بنیاد شهید گیلان میخواهیم که توان بالای رایزنی برای ایجاد تحول حقیقی را داشته باشد. برنامه شفاف داشته باشد. تدوین برنامه را منوط به کاهش بودجه نکند. از مدیران میانی اش کار بگیرد. به مدیران و کارکنانش بیشتر برسد و انگیزه و نشاط ایجاد کند. با روحیه و اخلاق حسنه در محل کار حاضر شود. امیدوارم گیلان بزودی شاهد یک مدیرکل خلاق, ایثارگر, بابرنامه, خوش برخورد و پیگیر و با انگیزه باشد.