تاریخ : 1394,سه شنبه 24 آذر13:34
کد خبر : 40099 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

چالش های امنیت ملی روسیه


چالش های امنیت ملی روسیه

افزایش فعالیت گروه‌های افراطی،سازمانها و نهادهای ملی گرا، مذهبی ونژادی در جهت نقض وحدت وتمامیت ارضی فدراسیون روسیه و شکست ثبات اجتماعی وسیاسی درداخل کشور، سم مهلکی برای پیشرفت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این کشور محسوب می‌شود.

زهرا صالحی

زهرا صالحی - تروریسم و جنایات سازمان‌یافته یک غده سرطانی در دولت و جامعه روسیه است. افزایش فعالیت گروه‌های افراطی،سازمانها و نهادهای ملی گرا، مذهبی ونژادی در جهت نقض وحدت وتمامیت ارضی فدراسیون روسیه و شکست ثبات اجتماعی وسیاسی درداخل کشور، سم مهلکی برای پیشرفت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این کشور محسوب می‌شود. ازاین‌روست که روند تصویب قوانین مرتبط با موضوع تروریسم، پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 شدت بیشتری یافته و در سال‌های 2001، 2003 و 2006 فرامینی از سوی رییس‌جمهور در مورد مبارزه با تروریسم صادر شده‌است.

درآسیای‌مرکزی، احیای اسلام در زمان پروسترویکای گورباچف آغاز وپس از فروپاشی اتحاد شوروی شکل گرفت و در نتیجه نقش سیاسی اسلام آشکار شد. پس از فروپاشی شوروی ابعاد تروریسم تا حدود زیادی در روسیه گسترش پیدا کرد. در روسیه گروه‌های تروریستی از طریق سازمان‌های قوی خود که امکان دسترسی به سلاح‌های کشتارجمعی را فراهم می‌آورند، به انجام عملیات مبادرت می‌کنند. ظهور بنیادگرایی اسلامی و بروز خشونت در قفقاز شمالی و آسیای‌مرکزی، برای سیاست امنیتی روسیه اهمیت دارد. افراط‌گرایی اسلامی و روابط خاص آن با افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی، سبب تهدید جدی علیه امنیت روسیه شده است. ظهور عامل اسلام در مبارزات قومی‌ ـ‌ ملی، تهدیدی جدی علیه تمامیت ارضی و امنیت ملی روسیه باشد.

افزایش تلاش برخی گروه‌های قومی به‌منظور تجزیه‌طلبی، بی‌ثباتی و ظهور منازعه قومی، شکست سیاست‌های قومیتی، دخالت دول خارجی و نهادهای بین‌المللی در مسائل داخلی روسیه، از عوامل مهم تهدیدکننده امنیت ملی روسیه به شمار می‌رود و این کشور را در آستانه تجزیه‌طلبی قرار داده است. در حقیقت بیداری احساسات ناسیونالیستی و گرایش افراطی به آن، سست شدن عوامل وحدت‌ساز و تضعیف نقش عناصر هویت ملی از عوامل بحران‌ساز برای مسکو به شمار می‌رود.

مهم‌ترین چالش جدایی‌طلبی و افراط‌گرایی اسلامی مربوط به جمهوری خودمختار چچن است. چچنی‌ها هرچند بیش از 300 سال است که در کنار چرکس‌ها و داغستانی‌ها در برابر حکومت روسیه مبارزه کرده‌اند، اما در دهه‌های اخیر و به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی و ضعف سیاسی، ساختاری و امنیتی آن، داعیه استقلال از فدراسیون روسیه را داشته‌اند. اعلام استقلال چچن توسط جوهر دادایف منجر به جنگ بیست‌ماهه ارتش روسیه علیه استقلال‌طلبان چچن در سال 1994 شد و جنگ دیگری نیز در سال 1999 در این منطقه آغاز شد. مبارزان چچنی پس از آغاز جنگ دوم با روسیه، هرچند وارد لاک دفاعی شدند، اما فعالیت‌های انتحاری و پارتیزانی آنان از اواخر سال 2009 شدت یافته است. تشدید این فعالیت‌ها که آخرین نمونه آن به روزهای آخر سال 2013 میلادی و در آستانه بازی‌های زمستانی المپیک سوچی بازمی‌گردد، امنیت فردی و اجتماعی در این کشور را تهدید نموده و به یکی از چالش‌های جدی حوزه امنیت در این کشور تبدیل شده است.

در حقیقت گفتمان هویت وناسیونالیسم قومیاز جمله چچن، در جهت حفظ هویت متمایز«خود» ظهور و رشد نمود که برای طرفداران آن،هدفی جز تشکیک دولت ـ ملت جدید و استقلال‌خواهی مورد نظر نبود. بر این اساس در روسیه پساشوروی، در وضعیتی که ناسیونالیسم توسط دولت حاکم به‌عنوان ابزاری برای همبستگی و یکپارچگی ملی و پیشرفت روند دولت ـ ملت‌سازی تحریک شد، موجب واکنش گروه‌های قومی ساکن در فدراسیون روسیه، ازجمله قوم چچن گردید. در این وضعیت قومیت چچنی وجود و هویت متمایز خود را در خطر دیده و بنابراین در شکل خشونت‌بار آن، جنگ و درگیری نظامی بین دولت مرکزی و جمهوری خودمختار چچن پدید آمد. در واقع، برای قومیت چچن، ناسیونالیسم به‌عنوان ابزاری برای حفظ هویت متمایز و تشکیل واحدی مستقل مورد استفاده قرار گرفته است و به طرد و غیر ستیزی غیر چچنی‌ها و اسلاوها پرداخته و تلاش نموده است تا ساختار گفتمان ناسیونالیسم و هویت روسی را به چالش بکشد و با ساختارشکنی هژمونی آن یک نظم جدید را بازتعریف نموده، گفتمان رقیب را جانشین گفتمان حاکم نماید. در حقیقت ناسیونالیسم قومی چچنی در مقابل رشد ناسیونالیسم روسی، به‌شدت واکنش نشان داد و رشد کرد.

ازنظر اصولی مبارزه برای رهایی از سلطه روسیه، بیگانه‌ستیزی، اتکای به خود و استقلال‌طلبی، به فرهنگ مسلط مردم چچن در بازنمایی هویت «خود» در مقابل «دیگری روس» تبدیل شده است. قبیله‌های چچنی از انسجام زیادی برخوردارند. ساختار دولت آن‌ها به شکل مردم‌سالاری‌های قرون‌وسطی است و این امر در طول تاریخ در شمار موانع مهم در مقابل تلاش‌های دولت اشراف سالار روسیه برای گسترش سلطه خود در این منطقه بوده است. از ویژگی‌های اساسی چچنی‌هااعتقاد عمیق به اسلام به‌خصوص طریقت‌های صوفی است و این امر در مهاجرت دردناک سال‌های دوره استالین باعث حفظ هویت یکپارچه آن‌ها شد.در زمان جنگ،در فاصله سال‌های1996-1994، اسلام نقش برجسته‌ای را در جامعه چچن و به‌ ویژه در میان بعضی جنگ‌سالاران و سیاستمداران چچنی ایفا نموده است. به‌طورکلی مسأله ای که نباید فراموش شود این است که باورهای دینی مردم چچن دو ویژگی مهم دارد: نخست اینکه مسلمانان حنفی مذهب هستند و دیگر این که پیرو طریقت‌های صوفی گرایانه هستند.

معرفی اسلام به‌منزله ابزار ملی‌گرایی چچن‌ها، بر خطر احتمالی تجزیه مرزهای روسیه، در نتیجه عمیق شدن تفاوت‌های قومی و در بسیاری موارد، ناهمخوانی‌هایی که بیش‌تر روس تبارها را از مسلمانان جدا می‌کند، تأیید می‌کند. جنگ سال‌های 96 – 1994 چچن، رویداد پیچیده‌ای بود و علل فراوانی داشت که هنوز هم موردبحث است. اگر جنگ نمودی از گرایش چچن‌ها برای حق تعیین سرنوشت خود تعریف شود، این جنگ مانند دیگر جنگ‌های استقلال ملی بود. این جنگ بیش از آن‌که ناشی از درگیری‌های برآمده از احساسات ملی باشد، در دو سده ایستادگی چچن و شورش علیه سلطه روس‌ها ریشه دارد. بهره‌گیری از اسلام از سوی چچن‌ها به‌مثابه ابزار جدایی‌طلبی با خیزش جنبش‌های ملی‌گرا در میان سایر اقلیت‌های مسلمان، ازجمله تاتارها همراه بود و ترس‌های پیشین درباره تجزیه سرزمینی و یکپارچگی ملی فدراسیون روسیه به‌وسیله مسلمانان را افزایش داد.

بازنمایی هویت روسی در مقابل دیگری تجزیه‌طلب، در طول تاریخ روسیه چندین بار تکرار شده است. در طول دوران تزاریسم و شوروی، بارها اقدام به هویت‌سازی روسی علیه هویت‌های دیگر در چهارچوب قومیت‌هایی که؛ تحت سلطه نظام حاکم بوده‌اند،صورت گرفته است و این‌هابه‌عنوان اقداماتی از سوی روسیه برای ساختن هویت خودمحسوب می‌گردد. بحران چچن و پیامدهای آن به‌ویژه حملات تروریستی، شکاف‌های دینی و قومی را تقویت و تشدید نمود و سیمای اسلام در مقام دشمن و جهان اسلام را به‌مثابه تهدید فعال علیه امنیت و هویت روسیه پررنگ‌تر کرده است.

باید به این نکته نیز دقت داشت که با توجه به تغییرات ژرف در ماهیت روابط روسیه با دیگر قدرت‌های بزرگ، تهدید بلندمدتی علیه روسیه عملاً در آینده قابل پیش‌بینی، وجود ندارد. بااین‌وجودنمی‌توان تلاش‌های رقابت‌آمیز رقبای بزرگ این کشور را نادیده گرفت. واقعی‌ترین تهدید برای روسیه در حوزه دفاعی ‌ـ ‌امنیتی، به تکوین جنگ‌های محلی و منازعات مسلحانه در نزدیکی مرزها مربوط می‌شود. وجود ناآرامی در مرزهای این کشور در ناحیه قفقاز شمالی و انجام فعالیت‌های غیرقانونی قاچاق اسلحه و رفت‌وآمد گروه‌های بنیادگرا، جدایی‌طلب و مخالف روسیه در این منطقه، وجود تنش و درگیری در مرز مشترک این کشور با اوکراین، وجود بحران قره‌باغ در قفقاز جنوبی و مناقشاتی ازاین‌دست، از منظر فدراسیون روسیه به‌مثابه عوامل تهدیدکننده امنیت ملی این کشور تلقی شده‌اند. علاوه بر این، وجود اختلافات و منازعات مرزی میان روسیه و همسایگان آن می‌تواند به‌عنوان عامل تهدیدی برای امنیت ملی این کشور باشد. همچنین روس‌ها اختلافات مرزی و ارضی با چین، ژاپن، اوکراین و گرجستان داشته و در آب‌های خزر نیز کماکان توافق مرزی جامعی حاصل نشده است. از این‌رو مناقشات بالفعل و زمینه های بالقوه درگیری مرزی، در سند مورد بررسی جزء تهدیدات فدراسیون روسیه تلقی شده است.

 


کد خبرنگار : 17