به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان قائمشهر، سوم دیماه، سالروز شهادت خورشید هفتتپه سردار شهید حاج جعفر شیرسوار از فرماندهان دلیر و خوشنام لشکر ویژه 25 کربلاست.
در چنین روزی در سال 1365، در حالی که حاجیشیرسوار فرماندهی گردان ویژه شهدا لشکر خطشکن 25 کربلا را عهدهدار بود، هفتتپه که میعادگاه و عقبه دلیرمردان این لشکر در جنوب کشور بود، دستخوش حملات هوایی رژیم بعث قرار میگیرد و تنها چند روز مانده به شروع عملیات کربلای 4، حاجیشیرسوار به خیل دوستان شهیدش میپیوندد.
محمدعلی شیرسوار جوان 33 ساله، یادگار این سردار نامدار که امروز همانند پدر شوری مجاهدانه در سر دارد، در روز سالروز شهادت پدرش، با تنظیم نامهای به فرماندهی محترم سپاه کربلای مازندران، اعلام حضور برای نبرد با تروریستهای داعشی و تکفیری در سوریه کرده است؛ متن این نامه شورانگیز در ادامه از نظرتان میگذرد.
بسمالله الرحمن الرحیم؛ ولا حول ولا قوة الا بالله العلیالعظیم
«الجنه تحت ظلال السیوف»
به سردار محترم محمدحسین بابایی؛ فرمانده سپاه قهرمان کربلای مازندران
سلامعلیکم؛
اینجانب محمدعلی شیرسوار، فرزند شهید حاججعفر شیرسوار، یکی از 14 هزار شهید لشکر غیور و خطشکن 25 کربلا با شما سخن میگویم.
از نفسگاه و قدمگاهِ امیران و سردارانِ این خطه با شما سخن میگویم.
من از دامانِ زنان و مادرانِ این خاک که با دستان پینهبسته و کمرهای خمشده فرزندان و همسرانشان را تا معراج رواندهاند، با شما سخن میگویم.
سخنی برگرفته از نفسهای مسیحاییِ اماممان روحالله و اشاره نائبش آقا سیدعلیِمان.
سخنی از ایستادگیِ به ارث رسیده از دشتهای جنوب و کوهستانهای غرب و در امتداد راه ولایت، از مولایمان علی (ع) تا امام عصرمان (عج).
سخنی از جوشش خونهای بر زمینریخته، از استخوانهای بر خاکمانده و از پلاکهای بینام و نشان.
سخنم را از مظلومیتِ شیعه و ماندنِ بر سرِ عهد و پیمان در انتظار فرج که اماممان آنرا در مبارزه به ما آموخت، با بغضهای فروخفته و با شرم از تمثال شهدای هشتساله و حال مدافعان حرم اهل بیت (ع) با صدایی لرزان و گرفته بر زبان میآورم
سخنم را بنا بر وصیتِ پدر و به تأسی از نامداران و گمنامانِ لشکر عشق، 25 کربلا که قلههای ایثار و جانبازی را فتح نمودهاند و بهنمایندگی از یادگارانشان، با صدایی رسا به حضور میرسانم.
در زمانی که اهلِ جمل، صفین و نهروان دست در دستِ صهیونیسم جهانی و بنگاههای ماسونی، عرصه را بر فرزندانِ زهرای اطهر (س) و شیرمردانِ بیادعای امروز تنگ کردهاند و در شرایطی که دفاع به نقطه تعیینکنندهای رسیده و امر برای جهاد صادر شده و سکوت و بیتفاوتی را بر هر غیرتمند باشرف امکانناپذیر مینماید، به ندای هل مِن ناصِر مظلومان و مستضعفان لبیک میگوییم و آمادگیِ خود و جمعی از همقطارانِ خود را برای حضور در صفوفِ مجاهدانِ راهِ خدا اعلام میدارم تا شانه به شانه و قدم به قدم و نفس به نفس در سنگر جهاد و زیرِ بیرقِ اقتدارِ ایرانِ اسلامی حضور یابیم.
همانند همرزمان پدرانمان که امروز شوری بهسان سالهای حماسه و خون درسر دارند، ما یادگاران شهدا نیز جانانه بیتاب حضور در جبهه مقاومتیم و در این رهگذر به تأسی از آیه شریفه، مال و جانمان را دفاع از حرم عمهجانمان زینب کبری (س) فدا خواهیم کرد.
خالصانه تمنّا دارم، راه را برای تحققِ خواستههای ایمانی و عملیِمان هموار سازید.
فاِن حِزبالله هُمُالغالِبون
اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک
سوم دی ماه 94