تاریخ : 1394,پنجشنبه 24 دي19:06
کد خبر : 41496 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

این هم تکریم تهران از جانبازان!



رضا امیری فارسانی- بخدا قسم ما بیمارانی هستیم که باافکاری بیمارومنحصربه خودمان دیروزششصدکیلومترراه اومدیم تهران. رفتیم لویزان ارتش. اولا یک تعداد از رزمنده ها رادیدم توحیاط با یک سرهنگی که بوی عشق وایثارمیداد. جناب سرهنگ باقرزاده آنقدرباحوصله سنگ صبور رزمندگان بودکه عین فرماندهان جنگ داشت سرویس میداد.

 خلاصه ماراهم راهنمائی کرد. رفتم مدیریت طرح وتقسیم. به سرهنگ لباف نامه رابدم. اول صبح بودسلام وعرض ادب کردم. اصلاکسی محلمان نذاشت. گفتیم سرکارکرمقصودی من ازشهرستان اومدم کارم را راه بنداز. فرمود قانون قانون است.

 بروآقا شنبه بیا. هرچه التماس کردیم فایده نداشت. بادلی شکسته خسته وکوفته نشستم پشت ماشینی که امانت گرفته بودم. نشستم رفتم پرندک سراغ بچه ام. اونم روحیه اش خسته.

 خلاصه باناامیدی راه افتادم، اصفهان خوابم برد. ماشین رازدم توگاردریل. عقبش نابودشد.حالاموندم چه کارکنم! شنبه چطور برم تهران؟ اگر آقایان یه کم لطف داشتن وبوی اسلام وانقلاب می آمدمن اینطوربااکسیژن ومصرف داروهای خطرناک توخطرنمی افتادم!

این هم تکریم تهران ازجانباز و فرزندشهید


کد خبرنگار : 20