تاریخ : 1394,شنبه 17 بهمن15:03
کد خبر : 42304 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

انگار اومده بودند عروسی!



فرزند شهید - میخوام یک درد دل بکنم با شما ولی با اشک وچشم های گریون یک فرزند شهید که باباش ندیده دقیقا" یک روز بعد از تولدم، بابام شهید شده، امروز روز غبار روبی شهدا بود اما چیزی به اسم غباروبی یا یادواره شهدا نبود بلکه محلی برای تبلیغات پایگاه ها و نیروها و ارگان های نظامی بود برای نشون دادن پرسنل به فرماندهیشون و در مراسم همش خنده و شادی و توجهی به سخنان نداشتند و مدام در حال خنده، انگار اومده بودند عروسی، رییس بنیاد شهید هم بعد از چند ساعت اومده سخنرانی و بعد هم فرمایشات رییس بنیاد شهید کل رو بازگو کردند که کسی توجه نمیکرد هر کسی سمتی رفته بود و از یک طرف چای و شربت بهشون میدادن بعد هم یکی یک شاخه گل به خود مسئولین ادارات دادند و پرسنلشون برای گرفتن عکس بر سر قبر شهدا برای تبلیغات در رسانه و تابلوهایی نوشته اسم ادارت .............. و هیچ اعتنایی به خانواده شهدا نشد و حتی دریغ از یک شاخه گل و یا هیچی ................ دلم گرفت از این که شهدا این چنین غریبانه رفتند و این چنین غریبانه باهاشون رفتار میشه منم حسابی بر قبر یک شهید گمنام حسابی اشک ریختم و یاد رهبر افتادم که فرمودند ما مدعی صف اول بودیم شهدا رو از اخر چیدند


کد خبرنگار : 17