تاریخ : 1394,شنبه 22 اسفند17:30
کد خبر : 43064 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

تفاهمنامه بنیاد با حج و زیارت خیانت به شهداست


تفاهمنامه بنیاد با حج و زیارت خیانت به شهداست

این شهید سازی ها با فشار بقیه جاها شروع می شود و اگر کسی ریشه در بنیاد نداشته باشد به راحتی می پذیرد به دلیل تبلیغات و فشارها و به خاطر اینکه یک تصمیمی گرفته باشد..

یاور مقدم -  این بحثی که  در خصوص منا و مسجد الحرام مطرح شده است  از زمان آقای دکتردهقان هم بود، وی انصافا" در این قضیه مخالف بود حتی وقتی متنی نوشته شده بود گفت بدهید رسانه ها،  فضا درست کنید، نگذارید حادثه هواپیما و خبرنگاران ... . تکرار شود.

با این فضا مخالف بودیم یک زمانی نوشتیم ولی رسانه ای نشد و فشار هم آوردند و بعد هم دهقان تسلیم شد و این شهید سازی تقریبا" از آن زمان شروع شد. تبلیغاتی هم درست کردند که یک عده سکوت کردند. الان این بحث را در خصوص منا نیز باز دارند علم می کنند تا قبح این قضیه شکسته شود. ما تا آنجا که توانستم نوشتیم ولی کفایت نمی کند. رسانه ها یک اشتباهی می کنند سایت های مربوط به ایثارگری که مسائل مهم را سریع فراموش می کنند. مانند یک خبر تلقی می شود و می گذرند و می روند یعنی ادامه نمی دهند. 

این شهید سازی ها با فشار بقیه جاها شروع می شود و اگر کسی ریشه در بنیاد نداشته باشد به راحتی می پذیرد به دلیل تبلیغات و فشارها و به خاطر اینکه یک تصمیمی گرفته باشد و فکر می کند که یک محبوبیتی پیدا می کند. مثلا" آقای اوحدی خودش با اینکه آزاده است بالاخره به دنبال این بوده است که مقداری آثار تألم فاجعه ی منا را کاهش دهد ولی نمی دانند که چه  می کنند با این کار .

اگر همه به دیوان شکایت کنند نسبت به تفاهمنامه، این تفاهمنامه زیر سوال می رود.  می گوییم قبلی هایی هم که دچار حادثه شده اند چه می شوند؟ چه فرقی می کند و کسانی که در آینده دچار حادثه می شوند چه می شوند؟ اگر قرار است حالا حج نه کربلا نه سوریه، فردا زیارت آن را می گوییم. در حالی که ما می بینیم در بقیه مواقع چقدر کند جلو می روند. حتی شهدای مدافع حرم را با تأخیر جلو می روند. هیچ کس پاسخ نمی دهد و راحت از کنار آن می گذرند در صورتیکه اگر جواب داشتند آنچنان حمله می کردند که تصورش را نمی توانید بکنید. در جریان صندوق ایثار اول چقدر حمله کردند ولی بعد عقب نشستند و دیدند که اگر بخواهند ادامه بدهند خیلی بد می شود. اول که قصد شکایت هم داشتند.

باید به طریقی وادار به پاسخ گویی شوند. چرا باید این اتفاق بی افتد؟ چرا در این مسائل نباید پاسخگویی باشند؟ این افکار عمومی و ایثارگران را چگونه می خواهند پاسخ دهند و حل کنند؟ خیلی از جانبازان سووالات خوبی کرده اند. جانبازی می گوید من زیر 25 درصد هستم و هنوز سهمیه ام حل نشده است  بعد می خواهید به فرزندانشان سهمیه بدهید و از سربازی معاف کنید؟ خدمات فرهنگی حوزه اش خیلی وسیع است. آخر آن هم می رسند به اینکه این ها مشکل معیشتی هم دارند و کافی است یکی از آن ها یک دستور بگیرد بعد می شود همه چیز دیگر موردی باقی نمی ماند. وقتی شما می خواهید سهمیه استخدام و دانشگاه بدهید بعد تقسیم کرده اند. اگر این ها شهید هستند که شهیداند، دیگر این بازی ها چیست؟

تازه اگر صحبت های آقای شهیدی را گوش کنید می گوید باید شهدای منا و مسجدالحرام را هم به این ها ملحق کرد عین صحبت های ایشان است و در سایت بنیاد هست.

قطعا" فشار از طرف سازمان حج و اوقاف بوده و اول آنها دنبال این قضیه بودند برای اینکه قضیه را فیصله دهند آنها پیگیری کردند.

بالاخره یک عده مظلوم بودند و بی گناه بودند در آن شدت گرما و بی آبی این ها همه درست است. یک فاجعه بود برای کشور که باید پیگیری شود. حالا آنان می خواهند از آن طرف پیگیری نکنند، با شهید شناختن اینها مانند خبرنگاران، بدون تعارف یعنی با شهید شناختن، خیلی از تبعات آن را کنترل کردند. حالا هم می خواهند بگویند شهید که خانواده ها کاری نداشته باشند. در صورتیکه باید پیگیری های بین المللی را انجام بدهند. این که نمی شود رها بکنید. یک فاجعه ای بوده که اگر توطئه بوده که حالا داستانش فرق می کند و اگر هم توطئه نبوده  از بی عرضگیشان بوده باید همین ها را مانور داد. ولی الان ببینید بعد از این جریان ها هیچ کسی دیگر پیگیری نمی کند و رها شده است. خانواده ها را هم با این اقدام ساکت می کنند. چطور یک آتش سوزی در سفارتخانه عربستان را دیدید چه می کردند؟ بعد چطور می شود که 500 کشته ایرانی یا بیشتر را ما از کنارش بگذریم بعد معضل را با توافقات داخلی خودمان حل کنیم یعنی بگوییم این ها شهید هستند که مردم هم خیلی فشار نیاورند از سازمان حج یا وزارت خارجه نخواهند.

 درباره جزئیات تفاهمنامه گفتند فقط در ابعاد فرهنگی و درمانی(بیمه) حالا ابعاد فرهنگی در بنیاد تعریف شده نیست یعنی شما می توانید سهمیه دانشگاه را داشته باشید تا بقیه چیزها که دائم بگویید فرهنگی است.   

بعد هم می گویند آقا مثلا" والدین نیستند وقتی ایراد گرفتند، همسر و فرزندان، خب اگر این است چه فرقی دارد پس؟ اصلا" این نسبت ها را چه کسی قطع و وصل می کند؟ به حساب کدام قانون؟ به حساب کدام مقررات؟ اگر یک چهارچوب دارد، قانون و مقررات دارد، شما چرا از آن عدول می کنید؟ مگر قرار است ما خدمات و تسهیلات یک کشور را با توافقات ... حق توافق را چه کسی به شما داده است؟ خب اگر اینگونه باشد آتش نشانی چند سال است که دنبال توافق است؟ هلال احمر و محیط بانها هم همینطور.

آتش نشانی که آگاهانه برای نجات هم نوعش می رود در دل آتش بعد دچار حادثه می شود، می رود در دل حادثه بعد انفجار صورت می گیرد. این ها که ارجج ترند.

بعدهم تازه یک عده کارمند شهید بودند. اگر خاطرتان باشد البته تمام کارمندهای دولت را در بحث حوادث مد نظر داشتند.

 باید آقایان جواب بدهند. چرا جواب نمی دهند؟ چرا سکوت می کنند؟ فکر می کنید با سکوتتان همه چیز تمام می شود؟! این ها می بینند بعد مدتی حساسیتش فروکش می کند، می گویند خب تمام شد و رفت دیگر. حالا چرا باید بیاییم که جواب بدهیم که دامنه اش وسعت پیدا بکند.

حالا این نکاتی است که رسانه ای ها زود از کنارش می گذرند. این جزء مسائل مهم است. بحث خبرنگاران که گذشت ولی واقعیت مطلب ظلم است به شهادت و فرهنگ ایثار و شهادت. درباره خبرنگاران صنفی برخورد کردند و با فشار رسانه ای ها تحمیلش کردند درحالی که شهادت مرگ آگاهانه است. یک بنده خدایی برای دفاع از نوامیس، دین، مملکت، از روستاهای کشور برای مقاتله وجهاد می رود. می بینیند هرروز شهید می آورند احتمال کشته شدنش هست. جانباز و مجروح می آورند. هرروز احتمال ویلچری شدنش هست. همه‌ی این ها را می بیند ولی آگاهانه می رود و می جنگد. با این که یک حادث ای اتفاق بیفتد زمین تا آسمان فرق دارد. حادثه که از روی آگاهی نیست. کسی اگر بداند به جایی برود حادثه ای ممکن است برایش اتفاق بیفتد نمی رود. آدم عاقل نمی کند این کار را.

ولی می دانی آنجا دشمن با تیربار نشسته باز هم می روی و از وطنت ، اعتقاداتت ، ناموست دفاع می کنی. چون اینجا آگاهانه است، ما شهادت را مرگ آگاهانه می دانیم.

اینطور که پیش می رویم مزار شهدا را بی ارزش می کنیم. یعنی قداستش از میان می رود و لوث می شود.

برای کشته های فتنه چقدر پیگیر بودند و مقاموت کردند؟ البته انصافا" آقای دهقان هم ایستادگی کرد. ولی در مجموع فشار می آوردند.

البته بعضی ها را به خاطر دلجویی و این ها ... تشکیل پرونده دادند مثل فرزند آقای روح الامینی؛ وقتی سعید حجاریان را می پذیرندو کلی هم برایش خرج می کنند. معادل ده ها جانباز ویلچری و قطع نخاعی هزینه می کنند برایش. کلی امکانات می برند در خانه اش هزینه می کنند. رسیدگی های خاص انجام می دهند. یک عده انگار باید ویژه و خاص رسیدگی شوند و شهروند درجه یک باشند. علیه نظام اسلامی شوریده اند و به روی ولی زمان چنگ انداخته اند، مثل یک شهروند درجه یک هم به آنان رسیدگی می کنند.


کد خبرنگار : 22