تاریخ : 1395,سه شنبه 04 خرداد14:15
کد خبر : 45819 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

معنویت انقلابی



محمدرضا سابقی- یکی از آفت هایی که همیشه سراغ دین می آید و دین را از خاصیت می اندازد مسأله معنویت غیر انقلابی است. در واقع چند نوع فرهنگ وجود دارد:

یکی فرهنگ جاهلیت محض است. یعنی فرهنگی که در آن جهل در مقابل علم قرار می گیرد. فرهنگ جهل محض یعنی آن فرهنگی که آدم ها در آنجا فقط دنیا می بینند و شهرت و شهوت و لذت و... و هر چه مزاحم این امیال باشد آن را از جلوی خود بر می دارند.

انقلابی بودن اینجا هم یعنی برای رسیدن به این ها حاضر است مبارزه کند و موانع را از جلوی خود بردارد.مثل هیتلر و آدم هایی از این دست.

فرهنگ دیگری داریم به نام جاهلیت آلوده به شرک.یعنی خدا هست ولی دیگری هم هست. در فرهنگ قبلی اصلا خدا نبود هیچ معرفت و عرفانی وتعلقی وجود نداشت، دیوانه وار زده بود به اینکه من باید دنیا را بدست آورم.اینجا خدا هست اما نقش ندارد.بت ها نقش دارند.خدا فقط خلق کرده است. اما تدبیر امور را به این بت ها داده است. لذا برای بدست آوردن دنیای خودش دست به دامن بت ها می زند و می خواهد از طریق بت ها تدبیر معیشت و امور انجام دهد. اینجا هم انقلابی و میانه رو وترسو وجود دارد.

اما در جامعه انبیا که فرهنگ را انبیاء شکل داده اند در این محیط همه چیز نفی می شود.لا اله یعنی تمام اله ها خط می خورد الا الله. در این فرهنگ است که اصلا امکان ندارد که معنویت باشد و در این معنویت حماسه و انقلاب نباشد. روحیه انقلابی برای آن قسم از کار و اثبات نظام فرهنگ دینی است که شما غیر را نفی کنید. برای نفی اله ها انقلابی بودن لازم است. تا انقلابی نباشیم نمی توانیم با الهه ها بجنگیم.مگر می شود انسان با الهه ها بجنگد ولی انقلابی نباشد.پس هیچ وقت نمی شود عرفان از حماسه جدا باشد. در دین عرفان و حماسه هر دو باید با هم باشد.

 لذا خوب است از همین الان برای ما روشن شود معنویتی که شیطان های زمان از آن متضرر نیستند،معنویتی که شیطان از او نگران نیست؛این معنویت، معنویت دینی نیست؛بلکه یک معنویت دست ساز انحرافی است. دین یعنی موضع داشتن. دیندار بودن یعنی دشمن داشتن. کسی دین داشته باشد اما دشمن نداشته باشد معلوم می شود که یک جای دینش ناقص است.


کد خبرنگار : 20