تاریخ : 1395,سه شنبه 04 خرداد18:28
کد خبر : 45838 - سرویس خبری : اخبار

می دانم حتی آهت را بلند نمی کشی تا...!


می دانم حتی آهت را بلند نمی کشی تا...!

آری خرمشهر آزاد شد ولی در ازای خون دل عزیزان رزمنده وجانباز و آزاده وشهید داده. می نویسم برای آن جانبازی که پایش را در میدان مین جا گذاشت و...

جانباز شیمیایی 1 -  آری خرمشهر آزاد شد ولی در ازای خون دل عزیزان رزمنده وجانباز و آزاده وشهید داده. می نویسم برای آن جانبازی که پایش را در میدان مین جا گذاشت وآن که قظع نخاع شد ویا دیگری که با ریه های لانه زنبوری وسرفه های خونی وبدن پر از تاول ویا گرفتار موج انفجار برگشت ویا رزمنده ای که مجروح شده ومدرک همزمان ندارد وبا انواع بیماری سروکله می زند.

همه اینها در سن پایین رفتند وحالا دیده نمی شوند وبه دلیل مشکلات فراوان نمی توانند زندگی عادی داشته باشند وحالا بعضی ها که روزی شعارهای آسمانی می دادند، از افسانه های عدالت می گفتند، در نهایت بی عدالتی با فرزندان قهرمان جنگ برخورد کردند، طوری که امروز حتی درمان وبیمه وتهیه تجهیزات پزشکی برایشان به کابوس تبدیل شده است.

آری بلافاصله بعد از جنگ ما، ما را به وادی دروغ و دزدی واختلاس بردند و نسل های بعد از ما را از پیش بدهکار دزدی ها و بی لیاقتی هایشان کردند. با این همه درد، تو امروز می سوزی ومی سازی در خلوت خویش با این ناسپاسی ها.

رزمنده! گرچه می دانم کسی تورا درک نمی کند، می دانم حتی آهت را بلند نمی کشی تا بگوش دشمن نرسد؛ چون ایثار تو نظام را تثبیت کرده ولی از دوستی که در حقت جفا می کند به که باید شکایت ببری؟ چه می دانند دیگر دارو ومسکن بر دردهایت اثر ندارد. این دارو کلیه را به هم می ریزد، آن یکی روده ها ومعده جراحی شده را مرهم که نیست، زهر است. از ریه ها که نگو، مادر دردهاست. از سرفه های همیشگی که هر کدامش جاهایی که عمل شده را همزمان به درد می آورد، ازستون فقراتت که همه اش شده پیچ ومهره وقدرت ایستادن ونوشتن را از تودریغ کرده، از سردردها نگو که امانم را بریده.

آری من اگر پیدایم نیست از زور درد است. چه کسی می داند جمع این دردها چیست؟ آن که درد کشیده. آقایان با ناسپاسی هایتان بر زخم هایمان نمک نپاشید. م رک عزیز سلام!