«محمد بلباسی» چهارمین فرزندیکی از اهالی «ساری» بود که تولدش مصادف شد با اربعین شهادت «دایی» اش «علی» به دست مزدوران «رژیم پهلوی» در سال 1357 شمسی. هفت ساله بود که عمویش در «عملیات والفجر8» به شهادت رسید. پس از پایان مقطع متوسطه، تحصیلات عالی اش را رشته «ریخته گری» ادامه داد و پس از پایان این مرحله و اتمام خدمت سربازی، علی رغم اصرار خانواده و تمکن مالی پدرش برای راه اندازی کارگاهی مستقل، برای پیوستن به «سپاه پاسداران» وارد عمل شد و سرانجام توانست در سال 1382 شمسی لباس سبزِ پاسداری از «نهضت روح الله» را بر تن کند. وی چندین سال از مسئولین برگزاری «اردوهای جهادی» و اردوهای «راهیان نور» بود و مدالِ «خادم الشهدا» را بر افتخار بر سینه داشت.
با آغاز نبرد علیه «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در «سوریه»، پاسدارِ مازندرانی که حالا خود صاحب سه فرزند شده بود، به تکاپوی ملحق شدن به صفوف مدافعان حرمِ بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) افتاد. پس از تقلای بسیار سرانجام در فروردین 1395 شمسی، سودایش محقق و عازم سوریه شد و چند هفته بعد، در 16 اردیبهشت 1395 شمسی، به دنبال هجوم سنگین «تروریست های تکفیری» به منطقه‌ی عملیاتی «خان طومان» پس از دفاعی مردانه، به همراه ده ها تن از دیگر مدافعان حرم، بال در بال ملائک گشود مزد سال ها خدمات خالصانه خود به آستانِ شهدا را دریافت کرد.
آن چه پیش رو دارید، چهل تصویر از آن مجاهد پاکباخته است.
هدیه به روح بلندپروازش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
