تاریخ : 1395,شنبه 26 تير13:09
کد خبر : 47511 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

گرد و غبار بلای جانبازان سیستانی

خوابی که هرگز تعبیر نخواهدشد!


خوابی که هرگز تعبیر نخواهدشد!

شرایط در سیستان خیلی بحرانی است. طوفان خیلی شدید شده، همه ما در خانه ها محبوس شده ایم. تازه با این مشکلات، درست زمانی که نیاز به دستگاه های درمانی داشتم برق رفت. البته بعد از نیم ساعت آمد

علیرضا ضابطی

علیرضا ضابطی - سلام بر دوستان عزیز و جانبازان بهتر از جانم؛ شرایط در سیستان خیلی بحرانی است. طوفان خیلی شدید شده، همه ما در خانه ها محبوس شده ایم. تازه با این مشکلات، درست زمانی که نیاز به دستگاه های درمانی داشتم برق رفت. البته بعد از نیم ساعت آمد.

این هوا سال هاست که گریبانگیر سیستان است! اما برای جانبازان شیمیایی سخت تر است.

کجایند کسانی که دم از" ایثار دوستی" می زنند؟

کجایند آنانی که ما را به سهم خواهی متهم می کنند و انواع و اقسام تهمت ها را  نثارمان می کنند؟

آری! ما با خدای خود معامله کرده ایم و دهان آن یاوه گویانی را تخته می کنیم که اینقدر از نجابت و تواضع ما، آزادگان و ایثارگران سیستان سوء استفاده می کنند!

عزیزان من! توکل به خدا داشته باشید، که زمستان می رود و روسیاهی همیشه برای ذغال است و بس.

خدایا! تو خوب می دانی که فرزندان خمینی (ره) و خامنه ای (حفظه الله) دردها را بجان می خرند. فقط تویی شفا دهنده و فقط تویی که از نهان و آشکار ما آگاهی. بدخواهان و آنانی که رزم این بچه ها را نادیده می گیرند و از نامشان برای خود نان و بام ساخته اند و کرامت ایثارگران را مورد سوال قرار داده اند، اگر قابل هدایت نیستند،آنچنان که صلاح می دانی پاسخشان را خودت عطا بفرما! 

امروز دیگر کسی سرفه نادرها و دردِ موسی ها را نمی بیند. امروز خس خسِ نفس های حاج محب ها  را فقط می شنویم. امروز فقط درد است و درد است و درد!

بدخواهان هم از همین ،، درد ،، است که به ما طمع ورزیده اند تا خدایی ناکرده ما را ،، رو در روی نظام الهی اسلامی ،، قرار دهند! خوابی که هرگز تعبیر نخواهد شد. چون ما دردها را به جان خریداری و با مسببان دردهای مادی نیز قاطعانه مبارزه می کنیم و همواره در خدمت نظام خواهیم بود.
امروز در
اوج خشکسالی‌های سیستان، که اوج عشقبازی ماست، این قصه 18 سال است که با نوازش خاک همنوا شده ایم.

امروزه  دیگر برای ما افت دارد بگوییم، آلوده ترین منطقه جهان "سیستان".
چون کسانی در همین سیستان زندگی می کنند که آلوده ترین گازهای شیمیایی را استنشاق کرده اند و هنوز هم مصمم به تحمل این هوای طوفانی هستند، چرا؟
چون نه تنها تک تک مردمان سیستان، بلکه همه ما جانبازان، حکم داریم از ولایت، که تنگه اُحُدِ زمان را ترک نکنیم.
حالا بدخواهان هر چه می خواهند سنگ اندازی کنند، هر چه می خواهند اختلاس، دزدی و حق خوری کنند!

اما یک جایی باید پاسخ بدهند! حتماً به این جمله ام خنده ایی تلخ نثار می کنید، اما بدانید، اگر تا کنون ندانسته اید بدانیدکه این قبیله  رهبری دارد همچون علی که فقط چشم به اشارت او دارند. آن هنگام ما نیز فیش های حقوقی مان را منتشر می کنیم و همه را هم موظف می کنیم که حقوقشان باید هماهنگ با ما باشد!

البته ما به فرزندان خود متذکر شده ایم که هرگز اعتراض نکنند، که پدرانشان سهمی از سفره انقلاب دارند و این حقوق اندک، سهم آنان نبوده!

 یا اینکه چرا در فیش حقوقی بابا، بند اوقات فراغت فرزندان، درج نشده؟

 البته آنها هم می دانند که سهم فراغت فرزندان ما، همان لخته های خونی است که با خنده از سینه های پدرانشان بیرون می جهد تا بلکه، فرزند درد و آلام پدر را نبیند!

سهم فرزندان ما همان به که در اوقات فراغت که هیچ، در همه ی اوقات، شریک درد و آلام پدر و نیش و طعنه دیگران باشد.

عجیب اینکه بازهم ما را  متهم به سهم خواهی می کنند!

غافلند از اینکه سهم ما از انقلاب بدور از هرگونه ریا و ظاهر بینی، فقط عشقی است به ولایت و بس و اگر کسی بیشتر از آن را در زندگی ما دیده، بسم الله!
و اما در پایان سخنی با دلسوختگان؛
بیایید مرد و مردانه در رفع مشکلات مردم نجیب این دیار تلاش نمایید...
با قدم. حتی یک قدم.
با قلم. حتی یک کلمه.
با حضور. حتی یک لحظه.

و در آخر
با فریاد، حتی اگر شنونده ای نباشد درد مردمان دارالولایة را درمان نمایید.
یا حق
جانباز سیستانی


کد خبرنگار : 17