جنایت کارانی که دست خود را به خون این جوان  باایمان و فداکار آلودند وابسته به هر گروه و سازمان جاسوسی که باشند با این جنایت خود ثابت کردند که اهریمنانی سنگدل و ضد دانش و روشنگری و ایمان اند

سال 1346 در جوار حرم حسین بن علی(ع) کودکی پا بر خاک نهاد و اولین تصویری که در چشمان زیبایش نقش بست، گنبد طلائی سید الشهداء بود. پدر نامش را محمدحسن گذارد و تحت تربیت اسلامی خود او را پرورش داد. پدرش :شیخ حسین: از اهالی دشتی :استان بوشهر : به شمار می رفت که به قصد مجاور شدن به کربلا مهاجرت کرده بود. محمد حسن بعد از طی دوران کودکی به مدرسه رفت و در زمان تحصیل در دبیرستان ذکر مصیبت اهل بیت (ع) را بر روی منبر آغاز کرد. با پایان دوره سطح در محضر آیات عظام تبریزی، علوی گرگانی و وحید خراسانی و اخذ مدرک دیپلم کلاسیک به مدت 5 سال درس خارج فقه را گذراند و توسط حضرت آیه الله خامنه ای معمم گشت و بعد از مدتی توانست مدرک کارشناسی خود را در حقوق بین الملل دریافت نماید. ابراهیمی به زبانهای انگلیسی و اسپانیولی و عربی تسلط کامل داشت و با زبانهای فرانسوی، آلمانی، و در حد رفع نیاز آشنا بود. به طوریکه در مدرسه حجتیه، مجتمع شهید بهشتی و مدارس حوزه علمیه نحوه مکامله عربی و انگلیسی را به طلاب آموزش می داد. او در سال 1369 جهت تبلیغ دین اسلام به بوشهر مهاجرت کرد و از سال 1375 به همکاری با سازمان مدارس خارج از کشور پرداخت. آنگاه برای مدتی مسئولیت امور حقوقی مرکز جهانی اهل بیت (ع) را پذیرفت. حضور او در کشورهای حوزه کارائیب (سورینام، ترینیدادوتوباگو و گویان) و کشورهای عربی باعث شد، جمع کثیری از مردم به حقیقت ولایت امیرمؤمنان آگاه شوند. در سال 1381 ابراهیمی برای مدت دو سال به کشور گویان در آمریکای جنوبی رفت و با وجود مشکلات و شرایط خاص این کشور فعالانه با سمت مدیریت کالج مطالعات اسلامی به خدمت پرداخت.

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد حسن ابراهیمی امام جمعه جرج تاون:پایتخت گویان: در روز چهاردهم فروردین ماه سال 1383 در سن 37 سالگی از مقابل کالج محل تدریس خود ربوده شد و 34 روز بعد :17 اردیبهشت ماه: پیکر خون آلودش را با دستانی بسته در حالی که مشخص بود شکنجه های بسیاری را متحمل شده در 46 کیلومتری جرج تاون در یک گودال یافتند. پیکر پاک او را در شهر قم به خاک سپردند. از او یک فرزند به نام فاطمه به یادگار مانده است. فکه و شلمچه و طلائیه تنها راه رسیدن به شهادت نیست. به قول حضرت آقا دل را باید صاف کرد. اگر دل صاف شد، شهادت هزاران کیلومتر آنسوتر، در آمریکای جنوبی انتظار انسان لایق را می کشد. آنچه می خوانید گفت و گوی ما با روح الله ابراهیمی - برادر شهید- پیرامون شخصیت و زندگی این بزرگوار است

بفرمائید مأموریت شهید محمد حسن ابراهیمی در کشور "گویان" از طرف کدام سازمان و به چه منظوری  بود؟

- شهید ابراهیمی سال 1381از طرف سازمان مدارس و حوزه های علمیه خارج از کشور مأمور شد اطلاعاتی از وشضعیت مسلمان کشورهای حوزه کارائیب (گویان فرانسه،گویان انگلیس و سورنیام) تهیه کند و به این منظور در یک سفر 3 ماهه به منطقه گزارشی تهیه و تقدیم سازمان کرد که بسیار مفصل و طولانی است و اجمالاً در این گزارش تأکید می کند که مسلمانان این منطقه به علت نداشتن مسجد از آموزه های اسلام خیلی دور هستند و سازماندهی شیعیان فقط با تأسیس مسجد و تبلیغ معارف اهل بیت(ع) امکان پذیر است. مسئولان سازمان مدارس و حوزه های علمیه خارج از کشور بعد از دیدن این گزارش به این نتیجه می رسند که مناسب ترین فرد برای اداره امور شیعیان منطقه خود ایشان است و لذا خود شهید ابراهیمی مأمور می شود که با عزیمت به گویان سرو سامانی به وضع شیعیان بدهد.

- قبل از اعزام شهید ابراهیمی در منطقه کسی از ما حضور نداشت؟

- یک طلبه آفریقایی الاصل که مدتی در قم درس خوانده بود سال پیش از طرف سازمان مدارس در آنجا یک مرکزی تأسیس کرده بود که شهید ابراهیمی درآن گزارش می گوید این مرکز اهداف مورد نظر سازمان را محقق نکرده است و لذا درصدد بر م یآید که یک بازسازی اساسی در همه ابعاد به وجود بیاورد بعنی از ساختمان مرکز- که به یک محزو به مبدل شده بود- گرفته تا برنامه های مرکز را تغییر دهد.

الان عکس هایی داریم که خود ایشان به همراه کارگرانی که مشغول تعمیر ساختمان هستند دارد کار م یکند. هم زمان با بازسازی ساختمان، مجوزهای لازم را برای تبدیل این مرکز به "کالج" از دولت گویان می گیرد و " کالج مطالعات عالی اسلامی" را در گویان ثبت م یکند و در واقع آن مرکزی که آن طلبه افریقایی تأسیس کرده بود منحل و به جایش کالج مطالعات عالی اسلامی توسط ایشان تأسیس و مدیریت می شود.

جمعیت مسلمین در گویان چقدر است؟

- کل جمعیت زیر یک میلیون نفر است ولی تعداد مسلمانان در مجموعه کشورهای گویان، سورینام و ترینیداد و توباگو قابل توجه است و در حالی که مذاهب اهل تسنن حدودو یکصد مسجد در گویان دارند، شیعیان حتی یک مسجد هم نداشتند و این هم که از ایران رفته بود عملاً‌اقدام مؤثری نکرده بود و گویا خودش هم از پیروان یکی از فرقه های ضاله به نام "احمدیه"است که بیشتر به دنبال ترویج آن فرقه بود.

یعنی از جمهوری اسلامی پول می گرفت و یک فرقه ضاله را ترویج می کرد؟

- البته این اقا، بیشتر به جنبه های مادی و پولی که مرتب به حسابش حواله می شد نظر داشت و این کار به یک محلیبرای کسب درآمد ایشان تبدیل شده بود آن جا هم با افراد منتفد در دولت گویان از جمله یکی از نمایندگان مقتدر پارلمان که دارای یک مؤسسه پلیس شخصی هم هست، ارتباطاتی داشت و ظاهراً پول هایی که از ایران می رفت را این دو نفر بین خودشان تقسیم می کردند و عملاً کار مفیدی هم انجام نمی دادند

شهید ابراهیمی این وضع را تغییر داد؟

- بله؛ ایشان روابط عمومی خیلی قوی ای داشت، ضمن این که در ترویج معارف حقه اهل بیت(ع) همه جوانب احتیاط را رعایت می کرد.فوق العاده انسان زیرک و باهوشی بود و مراقب بود مسائل اختلافی بین فرق اسلامی  را که می تواند موجب کدورت و دوری مسلمان ها از یکدیگر بشود را مواخ نکند. حتی با غیر مسلمانان از جمله مسیحیان هم مرتبط بود و به مراکزشان می رفت و آنها را به کالج اسلامی دعوت م یکرد و با آنها مباحثات کلامی و اعتقادی داشت و همین مراودات و ایجاد ارتباطات عاطفی موجب گرایش تعدادی از غیر مسلمان ها به اسلام و شیعه شد.

چند نفر در دوره فعالیت ایشان در گویان مسلمان شدند؟

- آمار دقیق ندارم.ولی در یکی از گزارش های دوره ای که ایشان برای سازمان فرستاده است، حدودو 10 نفر را نام برد،که یا کلاً غیر مسلمان بودند و مسلمان شیعه شده اند  یا از دیگر مذاهب اسلامی بودند و به تشیع گرویده اند. از ویژگی ها و امتیازات شهید ابراهیمی انس با ادعیه مأثوره،‌ دعای کمیل زیارت جامعه، ادعیه صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق ، دعای کمیل، حدیث کسا، و امثال این ادعیه زاکیه بود و د رآن گزارش آخر که راجع  به تشرف افراد به مکتب حیات بخش شیعه است، ایشان می نویسند این افراد تحت تأثیر آموزه های عمیق و معارف بلند این ادعیه و مناجات ها به اهل بیت(ع) و شیعه گرایش پیدا کرده اند و اغلب نام "علی" را برای خودشان و القاب حضرت زهرا(س) رابرای خودشان و القاب حضرت زهرا(س) را برای دختران شان انتخاب کرده اند. بعد می نویسند بحمد الله گرایش به شیعه خوب شده است و این صدقه ها جاریه ای برای همه ما خواهد بود و مکتب اهل بیت(ع) را از انزداد مظلومیت بیرون خواهد کرد.

خاطراتی هم برای شما نقل کرده بود که جالب باشد و شما بخواهید برای ما بگویید؟

- آن چه داریم مکتوبات ایشان است به اضافه خاطراتی که همسرشان نقل کرده اند. یکی از خاطرات شنیدنی مربوط است به یک پزشک مسیحی  اهل کلمبیا که از دوستان ایشان بوده که تحت تأثیر معارف اهل بیت(ع) و کراماتی که می بیند مسلمان می شود. گویا مشکلی برای اشتغال داشته که به شهید ابراهیمی می گوید. شهید ابراهیمی به او می گوید ما درمکتب مان چیزی به نام "توسل" داریم. بعد مطلب را توضیح می دهد و حدیث کسار را می خواند و معنا می کند. ظاهراً مشکل این پزشک مسیحی ظرف مدت کوتاهی حل می شود و علاوه بر خودش همسرش نیز استخدام م یشود. بعد از این واقعه به همراه همسرش به نزد شهید می آیند و از ایشان م یخواهند که طریقه تشریف به اسلام را به آنها بیاموزد.شهادتین را می گویند و مسلمان و شیعه می شوند واین آقا که اسمش "آنتونی وارگاس " بوده نام "علی" را انتخاب م یکند،همسر شهید ابراهیمی هم یک پوشش اسلامی برای خانم این پزشک تهیه م یکند و این زوج کلمبیایی جزو کسانی بودند که انس و الفت زیادی با شهید ابراهیمی داشنتد.

ماجرای شهادت ایشان چگونه زخ داد؟

- روز 13 فروردین سال 83 از کالج تماس می گیرند و می گویند سیستم آب رسانی کالج دچار نشستی شده و لازم است که ایشان خودشان را به کالج برسانند ناگفته بماند که همسر ایشان باردار بوده و بعد از 7 سال که از ازدواج شان می گذشت خداوند بشارت فرزندی را به آنها داده بود. ایشان به خانمش می گوید من می روم کالج و زود بر می گردم . به فاصله کوتاهی از کالج با همسرش تماس م یگیرد و م یگوید بی جهت تماس گرفته بودند، هیچ مشکلی وجود ندارد و او همین الان به خانه بر می گردد، اما بر نمی گردد و چون تأخیر خیلی زیاد می شود خانمش نگران می شود و شروع م یکند به گرفتن تماس با دوستان که معلوم می شود افراد مسلح ایشان را بیرون کالج ربوده اند. با خانواده ما در ایران تماس می گیرند که ما هم بلافاصله رایزنی با مسئولان را شروع کردیم.

یعنی هیچ کسی آنجا نبود که موضوع  را پی گیری کند؟

- شهید ابراهیمی و همسرش تنها ایرانی های مقیم گویان بودند. ما در گویان نه سفارتخانه و نه رایزنی فرهنگی و نه هیچ مرکز دیگری غیر از همین کالجی که ایشان دایر کرده است نداریم.

فوری ترین اقدامی که از طرف دولت در آن زمان انجام شد چه بود؟

- با تأکید رهبر معظم انقلاب یک تیم امنیتی – سیاسی با اختیارات کامل عازم گویان شد. این تیم مرکب از پلیس بین الملل، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و وزارت خارجه بود که 30 روز طول کشید تا توانستند وارد گویان بشوند و پس از مذاکره با مسئولان گویان به این نتیجه می رسند که ایشان به احتمال زیاد به شهادت رسیده است.

- ناگفته نماند چون همسرایشان باردار بود بلافاصله بعد از خبر ربوده شدن شان، مادر و عمومی همسرشان به گویان می روندتا سرپرستی همسرو فرزندش را عهده دار شوند.

چه جوری موضوع شهادت ایشان کشف شد؟

- 35 روز بعد از حادثه ربایش، پلیس اعلام م یکند در 46 کیلومتری پایتخت (شهر جرج تاون) در یک مکان دورافتاده، جنازه ای پیداشده که عموی خانم شهید ابراهیمی می روند و جنازه را شناسایی م یکند دو گلوله به صورت و جمجمه ایشان زده بودند،آثار شکنجه روی بدن بوده و ناخن های شان را کشیده بودند. عموی همسر ایشان از روی لباس و دندان،‌جنازه را شناسایی م یکنند.

یعنی اول شکنجه کرده اند و بعد هم با گلوله زده اند؟

- بله، گزارش پزشک قانونی گویان این بود که 15 روز پیش شکنجه شده و گزارش پزشکی قانونی خودمان هم تأیید کرد من خودم هم جنازه را دیدم 20 روز تحت شکنجه بوده و بعد به ضرب گلوله به شهادت رسیده است. جمجمه ایشان متلاشی شده بود.

نتیجه تحقیقات آن تیم اعزامی از ایران چه بود؟

- گزاری به وزرات خارجه و مراجع ذی ربط ارایه کردند ولی م از محتوای آن اطلاع دقیقی نداریم.

اطلاعات خود شما چه می گوید؟

- اطلاعات ما بیشت رازهمسر شهید و ازمجموعه مکاتبات باقی مانده ازخود شهید است و این اطلاعات نشان می دهد که عوامل موساد ایشان راه ربوده و به شهادت رسانده اند.

چرا ؟ علائمی که شما دارید چیست؟

در اصر فعالیت همان طلبه افریقایی الاصل و آن آقای عبدالقادر به تدریج مجموعه ای از اتهامات علی ایشان درست می شود از جمله این که ایشان دلال اسلحه است، در حادثه 11 سپتامبر دخالت داشته، عضو گروه القاعده است و در حادثه انفجار مقر یهودیان در بونیوس آیرس آرژانتین دست داشته است و امثال این اتهامات علت اصلی ربایش ایشان هم همین نسبت هایی بود که به ایشان دادند. از طرفی آن آقای عبدالقادر که نقش مهمی درپرونده سازی علیشهید ابراهیمی داشت همان طور که عرض کردم یک مؤسسه پلیس شخصی دارد و این نشان می دهد که سیستم امنیتی گویان هم دخالت داشته است، چون پیکر ایشان کیلومترها دورتر از شهر و در یک منطقه ای پیدا شد که به طور طبیعی باید ماه ها می گشتند تا پیدا کنند ولی پلیس به سرعت پیدا کردو معلوم است که اطلاعات داشته اند ، مضافاً این که "کالج" چسبیده به دفتر سازمان ملل است که یک منطقه کاملاً حفاظت شده است که هر کسی به راحتی نمی تواند وارد منطقه شود این علائم نشان می دهد که سیستم امنیتی و اطلاعاتی گویان د راین ماجرا دخیلبوده است. بهعلاوه مأموران امنیتی گویان به آن تیم اعزامی از ایران اجازه نداند با مستخدم کالج – که به شهید ابراهیمی زنگ زده و ایشان را به کالج کشانده بود- به صورت خصوصی صحبت کنند.

نشانه ای که حاکی از دخالت آن طلبه افریقایی الاصل و عبدالقادر در این ماجراست را هم بگوئید؟

- این ها با حضور شهید ابراهیمی در منطقه منافع شان را از دست داده بودند بالاخره از این جا برای آنها پول حواله م یشد 5-4 سال قبل از شهید ابراهیمی ، یک فرد دیگری از ایران رفته بود آن جا و به خاطر تحریک و اذیت و آزار همین دو نفر یک ماه بیشتر دوام نیاورده بود.خود شهید ابراهیمی هم یک سال قبل از شهادتش در بازار پایتخت مورد حمله و ضرب وشتم قرار م یگیرد که خود ایشان ضاربین راشناسایی کرده بود که از عوامل همین دو نفر بوده اند.

شما از این ماجرا خبر داشتید؟

- نه ما خبر نداشتیم. بعد ازشهادت ایشان، همسر شان این قضیه را گفتید واقعیتش این است که اگر ما م یدانستیم چنین اتفاقی افتاده ، هرگز اجازه نمی دادیم ایشان آنجا بمانند.

آیا ایشان بعد از این حادثه ضرب و شتم به مقامات محلی موضوع را اطلاع داده بودند؟

- بله ولی اقدامی نشده بود. ایشان هم با این که جانش در خطر بود علاقمند بود کالج را به سر و سامانی برساند بعد به ایران مراجعت کند.

بعنی ایشان قصد مراجعت داشتند که ربوده می شوند؟

- ایشان بعد از جریان ضرب وشتم، جریان را به سازمان مدارس گزارش و تقاضا م یکند جانشین معرفی کنند سازمان مدارس در معرفی جانشین کوتاهی می کند و به ایشان  می گوید اگر م یخواهد برگردد ایران منتظر جانشین نماند اما مشهید ابراهیمی نگران از بین رفتن زحمات و دستاوردهای بود و نمی خواست آنچه رشته کرده بود پنبه شود. می گفت اینجا با پول بیت المال هزینه شده است و باید اینجا را حفظ کرد ناگفته نماند که آن طلبه افریقایی با پول هایی که از ایران برایش رفته بود به نام خودش زمین و ملک خریده بود و البته شهید ابراهیمی با تلاش بسیار بخشی از این اموال  را برگردانده بود و با این که مأموریتش تمام شده بود اصرار داشت بقیه اموال را هم برگرداند و تحویل نفر اعزامی بعدی قرار بدهد که این اتفاق افتاد.

معنی اش این است که تروریست ها با اطلاع از اتمام مأموریت و بازگشت قریب الوقوع شهید، اقدام به ربودن و به شهادت رساندن ایشان کرده اند؟

- ما اطلاعاتی کسب کردیم که چند روز قبل از ربوده شهید ابراهیمی، تیمی از امریکا وارد گویانشده اند این تیم اطلاعاتی به این مضمون داشته اند که گروهی از مسلمانان گویان به رهبری یک سفید پوست دارند اسلام را درگویان گسترش می دهند که این امر منافع دولت امریکا را به خطر انداخته است آن فرد سفید پوست همین شهید ابراهیمی بود به علاوه آن اتهاماتی که عرض کردم بعنی عضویت گروه القاعده ،دلالی اسلحه ،دخالت در واقعه 11 سپتامبر و انفجار مقر یهودیان دربوینوس آیرس. این ها مجموعه عواملی است که می تواند موجب تحت فشار قرار گرفتن دولت گویان برای رقم زدن این حادثه باشد.

بالاخره مسئولان وزارت خارجه و سازمان مدارس چه اقدامی برای پی گیری مسئله کردند؟

- آن اوایل می گفتند دنبال این هستیم که وکیل بگیریم تا مووضع را از داخل کشور گویان پی گیری قضایی کند کم کم معلوم شد وزارت خارجه و سازمان مدارس بر سر این که هزینه وکیل را کدام سازمان باید بدهد با هم اختلاف دارند!! این مطلب را به هم منتقل کردند که خیلی توهین آمیز بود اصلاض شما به شأن والا و شخصیت بزرگ شهید ابراهیمی کاری نداشته باشید؛ تصور کنید یک شهروند ایرانی در حال انجام مأ«وریت در خارج از کشور با یان وضع فجیع ربوده شده و به شهادت رسیده است آن وقت وزارت خارجه با آن سازمان عریض و طویلی که برای دفاع از حقوق ایرانیان خارج از کشور دارد،لنگ هزینه وکیل است!

سازمان مدارس خارج از کشور چه می گفت؟

- آنها هم به ما رساندند که پی گیر مسئله نباشیم و موضوع  را تمام شده تلقی کنیم .

-  رئیس جمهور گویان چندی پیش به دعوت رئیس جمهور کشورمان به ایران آمدند ظاهراً شما د ررابطه با این سفر صحبتی داشتید؟

- شهید ابراهیمی برا ی افتتاح کالج مطالعات اسلامی د رگویان از رئیس جمهور کشور – که در آن زمان هم همین آقا بود- دعوت کرد و کالج به دست رئیس جمهور افتتاح شد توقع از ایشان این بود که جدی تر مسئله ترور شهید ابراهیمی را پی گیری می کردند وقتی قضیه شهادت شهید ابراهیمی پیش آمد آقای سبحانی که سفیر وقت ما در ونزوئلا بود می گفت این مسئله برای دولت گویان گران تمام شد چون ما در روابط مان با دولت گویان تجدید نظر کردیم. خب حالا ما به خاطر منافع ملی امان به این نتیجه رسیدیم که باید روابط را با این کشور توسعه بدهیم و از رئیس جمهور شان دعوت م یکنیم به ایران بیاید، آیا وقتی قرار می شود مناسبات دو کشور گسترش پیدا کند نباید حداقل از این ها سئوال کنیم شما با مسببین ترور شهروند ما چه بر خوردی کردید؟ فرض کنیم اصلاً دولت گویان هیچ تقصیری در اصل ماجرا نداشت، آیا نباید مسئولیت این اقدام را که در حوزه حکومت شان رخ داده بپذیرند و با عوامل مسئله برخورد قضایی بکنند؟

قاعدتاً گسترش مناسبات فرهنگی یکی از وجوه توسعه روابط ما با این کشور می خواهند باشد، واقعاً چه تضمینی هست که دوباره برای شهروندان و مأوران ما چنین حوادثی تکرار نشود؟

- برای ما که موضوع تمام شد و این شهید عزیز به جوار حق تعالی پر کشید و چیزی هم جای خالی او را پر نمی کند ولی امثال شهید ابراهیمی در گوشه گوشه این کره خاکی فراوان اند که مشغول تبلیغ هستند و کسی هم آنها را نمی شناسد و ما باید برا یحفظ جان و امنیت آنها حساس باشیم

به طور مشخص مطالبه شما از رئیس جمهور گویان چه بود که م یخواستید مقامات ما با ایشان مطرح کنند؟

- اولاً این که دستگاه قضایی گویان با عوامل این قضیه برخورد جدی بکند چون از نظر ما مطلب برای مقامات قضایی این کشور پنهان نیست و ثانیاً دادن، تضمین های کافی برای امثال شهید ابراهیمی ها که قرار است بعد از این در آنجا حضور داشته باشند پرورش شخصیت هایی مثل شهید ابراهیمی سال ها طول می شکد و ما نباید اجازه بدهیم به این سادگی از دست بروند

اگر مطلب دیگری دارید بفرمائید؟

- من لازم می دانم از رهبر معظم انقلاب به خاطر لطفی که به خانواده ما داشتند تشکر کنم ایشان بلافاصله بعد از شهادت شهید ابراهیمی پیامی صادر فرمودند و – من اینجا متن پیام را می خوانم چون این متن به قدر کافی گویاست و جایگاه رفیع شهید ابراهیمی را نشان می دهد:

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر از حادثه درگذشت دلخراش مجاهد جبهه تعلیم و تبلیغ حجت الاسلام آقای محمد حسن ابراهیمی اطلاع یافتم. جنایت کارانی که دست خود را به خون این جوان  باایمان و فداکار آلودند وابسته به هر گروه و سازمان جاسوسی که باشند با این جنایت خود ثابت کردند که اهریمنانی سنگدل و ضد دانش و روشنگری و ایمان اند. این مصیبت را به والدین و همسر و داغدیدگان آن عزیز تسلیت می  گویم و مقام و پاداش شهیدان را به روح او تهنیت عرض می کنم

و السلام علیکم و رحمه الله- سید علی خامنه ای