مرتضی خاکپور- اصلاً یادم رفته بود که مدتی جبهه بودم.
ترکش به سرم خورد و مجروح جنگی هستم.
و فکرش را نمی کردم که:
رزمنده و جانباز حق و حقوقی دارد.
تا اینکه تقریباً 10 سال پیش :
استانداری از طریق تلویزیون اعلام کرد که رزمندگان بالای یک سال حضور در جبهه
خودشان را معرفی کنند.
که می خواهیم حقوق بدهیم.
رفتم اداره و گفتم رزمنده ام و 75 ماه در جبهه بودم.
باور نمی کردند و چشمانشان داشت از حدقه بیرون می زد.
سرباز بودند 4 ماه رفته بودن جبهه ؛ حالا شده بودند رئیس جبهه.
کلی برو بیا داشتن و اولاف الوف.
یک مدرک پایانی اتمام ماموریت و مازاد از جبهه داشتم.
نشان دادم . شاید دلشان خواست پاره اش کنند ولی نکردند.
گفتند برو پرونده جبهه ات را بیاور.
نامه دادند که از تهران پرونده ام را بیاورم .
نامه را پست کردم تهران که پرونده ام را بفرستند استانم که تشکیل پرونده
بدهم به من حقوق بدهند.
مدتی بعد مسئول پرونده تهران به من زنگ و گفت:
شما حقته و اینها چی میگن . و پرونده ات را مهر و موم شده به استان می فرستیم .
استان از من تلفن تهران را گرفته بودند.
بعد از چند روز 110 برگ پرونده ام از تهران به استانم رسید.
و هر وقت به اداره می رفتم بعضی ها قورولند کنان و کرشمه کنان،
زیادی مدت جبهه ام را برای خودشان شاخ می دیدند.
و شدند دشمنم که چرا اینقدر زیاد بیشتر از آنان جبهه بوده ام.
و تا امروز منتظریم که به ما رزمندگان جانبازان 5 % حقوق نمی دهند.
و شروع کردم به وبلاگ نویسی
و در سایت ها نظر نوشتن که به بچه های جبهه حقوق و معیشت بدهید
که حقشان است و شما به رزمندگان و جانبازان بدهکارید.
بعد از مدتی که با فاش نیوز آشنا شدم .
سایت خوبی بود و مطالب بسیار مفید از بچه های جبهه داشت .
و عمده مطالب درخواستی :
بلیط اتوبوس رایگان .
ماشین اتوماتیک .
معوقات صد ساله .
ترفیع اداره .
کوپن مرغ و تخم و مرغ ( سبد کالای امروز )
بلیط استخر .
زیارت و سیاحت ( حتی یکی درخواست داشت خانه زواری مشهد را به نامشان کنند )
که راحت تر باشند .
و از این نوع درخواست ها که زیادند .
تا اینکه من نوشتم و نالیدم که :
آهای داد و فریاد که حقوق رزمندگان را بدهید .
و بعد از سالها دویدن که جانبازی ام را گرفتم و شدم 5 % .
نوشتم :
آهای ظالم ها 5 % چیه مگه فرق می کند به همه آسیب دیدگان و مجروحان جبهه
و جنگ از 1% و 99 % همه .باید حقوق و معیشت و مسکن و درمان بدهید .
...
و حقوق بگیران 4 تایی و سهامداران تازه فهمیدند که چه خبره و آنها کجایند .
( و البته خانواده شهدای عزیز و جانبازان عزیزی هم بودند که با محرومیت و دشواری
مواجه بودند و در حقشان تبعیض بسیار شده بود . )
و این شد که خط فکری سایت جامع تر شد و به طرف عدالت سوق پیدا کرد .
و تا آنجا پیش رفت که به عمق فاجعه پی بردند .
و فقر بچه های جبهه و جنگ را وحشتناک یافتند .
و هر چه بیشتر از مسئولین درخواست کمک و یاری می کردند .
مسئولین از اینان بیشتر دور و دورتر می شدند .
تا اینکه سایت به تشکیل صندوق همیاری رزمندگان دست زدند .
و مدتی نپایید که به سایت ؛ القاب رسانه برتر دادند .
و بچه های جبهه و جنگ
رزمندگان جانبازان بالاخص 5 % هم فقیر و فقیر تر شدند .
و القصه .