تاریخ : 1395,شنبه 23 مرداد15:28
کد خبر : 48446 - سرویس خبری : شعر

توی خلوت کوپه آخر


توی خلوت کوپه آخر

شبنم فرضی زاده

فرستنده دختر جانباز-  تورو خواب دیدم ,تورو یادمه
همون شب که لالاییِ مادرم...
داره بوی عطرت بهم میرسه
توی خلوت کوپه ی آخرم

تورو خواب دیدم, تورویادمه
دلم کفتراتو بغل کرده بود
یه گوشه توی دفتر حاجتش
یه شاعر نگاتو غزل کرده بود

دارم میرسم ,میرسه گنبدت
هوای چشام باز بارونیه
چرا حال اینجا یه جور دیگه ست؟
چرا عشق کم نیست؟ ارزونیه
...
ضریح تو نزدیکه, راهش کمه
غریبی که از راه دور اومده
نوشتن: (به خورشید هشتم سلام)
به پابوسیِ ماه دور اومده
...

مگه دست من میرسه دست تو؟
صف عاشقاتو ببین پرشده
خود آسمونم نشسته زمین
نگا کن نگا کن زمین پرشده

میشینم همینجا نگات می کنم
کنار زنی که شبیه منه
داره غرق تو میشه حس می کنم
تورو توی اشکاش صدا میزنه

یه گوشه یکی زل زده سوی تو
میدونم میدونی دلش خونه نه؟
داره عاشقت میشه باهر نگاش
مث عشق لیلی به مجنونه, نه؟

یکی توی سجده ست چن ساعته
همه عاشق صحن وسجاده ان
مث کفترات توی هفت آسمون
به گلدسته های تو دل داده ان

یه بچه کنارغم مادرش
نشسته  به دستای تو زل زده
چه معصومِ ,انگاری از چشم هاش
 به چشمای معصوم تو پل زده

...
چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
آخه عاشق عاشقاتم شدم
فدای امام رضا(ع) شون بشم
.....

سفر...روز آخر...یه بغض عجیب
نگات میکنم بانگاهِ ترم
داری دور میشی ..دارم میرسم
توی خلوت کوپه ی آخرم

 

شعر شبنم فرضی زاده برای امام رضا(ع)