تاریخ : 1395,چهارشنبه 27 مرداد14:25
کد خبر : 48569 - سرویس خبری : اخبار

عاشقی و دیوانگی، هر دو جرم است!


عاشقی و دیوانگی، هر دو جرم است!

نمیدانم جنگ که تمام شد، ما عوض شدیم یا روسا و مدیران عوض شده اند که به ما به چشم دیگری می نگرند.

جانباز شیمیایی 1- دوران عاشقی و دیوانگی

 جنگ، هشت سال طول کشید؛ هر کدام در چند عملیات بودیم. شهید نشدیم ولی از آسیب های روحی و جسمی جنگ در امان نماندیم. بعضی شدیم جانباز و یا آزاده. بعضی رزمنده و عده ای مجروح احراز نشده از طرف بنیاد و عده ای مجروح جنگی که اصلا" به بنیاد مراجعه نکرده اند.

 اما تاسف آور خدمات درمانی و تجهیزات پزشکی بنیاد است که سال به سال دریغ از پارسال و جالب اینجاست، هیچ کس به مشکلات جانبازان توجهی ندارد. به هیچ مرجعی هم نمی شود شکایت کرد. رای دیوان عدالت اداری اگر به نفع جانباز باشد که اجرا نمی شود و کلا" جانباز فریاد رسی ندارد.

 مجلس آنها را فراموش کرده. دولت ندارم، ندارم می کند و قوه قضاییه که اصلا" جانباز نمی شناسد. تازه قاضی کشیک دستور می دهد، داروهای جانباز را در بازداشت ندهند و جانباز فوت می کند و پای رهبر مملکت برای پیگیری و عزل و توبیخ قاضی به میان کشیده می شود!

نمیدانم جنگ که تمام شد، ما عوض شدیم یا روسا و مدیران عوض شده اند که به ما به چشم دیگری می نگرند. نمیدانم در همه جای دنیا مجروحانشان را سربار جامعه می دانند؟! آیا همه دنیا امتیازات مجروحانشان را جار می زنند؟!! آدم ها زود فراموش می کنند. یادشان نیست ما زخمی دویاره به عقب برمی گشتیم. حالا از ما در کمیسیون سئوال می کنند مدرک همزمان شما کجاست؟

 آقاجان در بیمارستانی بوده که حالا وجود خارجی ندارد. همان بیمارستانی که انقدر مجروح زیاد بود، خیلی ها در کف زمین یا راهروهای بیمارستان شهید می شدند. راستی به خاطر موشک، خیلی ها از شهرها فرار می کردند و ما سه ساعت زیر آتش سنگین مبارزه می کردیم و تکه پاره های پیکر عزیزان همسنگر را جمع می کردیم.

 ما عاشق بودیم، حالا دیوانه ایم ولی هم عاشقی و دیوانگی عجب عالمی دارد! کاش ما را می دیدند. یه مادر شهید و یا جانباز 70 درصد زندانی می شوند. فرزند شهیدی بیگناه تا پای چوبه دار می رود! جانباز اعصاب و روان دیگر راه خانه اش یادش نیست! و سال هاست در آسایشگاه اقامت دارد و دیگری از فرط تنگدستی و درماندگی دست به ...

 جانباز قطع نخاع نابینا مورد جفا و بی عدالتی واقع می شود، حقوقش قطع می گردد و در طویله ای ساکن می شود! وجانباز 70 درصد دیگر از بهزیستی برایش ماهانه ای اندک می گیرد وپیگیر کارش می شود تا چند سال بعد معلوم می شود، او کاملا" حق داشته و ماموران خاطی فقط منتقل می شوند و فقط از او عذر خواهی می شود !!؟

 حالا اگر ما متولی درست حسابی داشتیم و فقط شعار نمی شنیدیم، این وضع ما بود؟ اکثر پشت میزنشین های مسئول انقدر عبادت کرده اند که پیشانیشان پینه زده. خدانکند کار جانباز یا رزمنده ای به دست آنها بیفتد. با هزار بهانه و تبصره کارش را انجام نمی دهند. البته فیش های آنچنانی هم می گیرند، حق ماموریت می گیرند حقشان است!!

فقط جانباز و رزمنده حقی ندارد. چون عاشق بوده و حالا دیوانه و این هر دو جرم است.


کد خبرنگار : 20