تاریخ : 1395,سه شنبه 23 شهريور12:57
کد خبر : 49462 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

فقط داریم تحمل می کنیم



م.ر.ک.جانباز-اهدای زمین با تخفیف بالا و اختلاس های نجومی ، از سوی دیگر زنی که برای مخارج درمان همسرش که در جنگ شیمیایی شده مجبور است در مترو دستفروشی کند... دستان شما را در کربلای چهار بستند، ما هم خیلی زود یادمان رفت و  چشمانمان را بستیم این به آن در، خوب بی حساب شدیم!

بیت المال را همانان که سنگ شما را به سینه می زدند غارت می کنند و ما همچنان مشغول چشم بستنیم.  درمانده ام با نگاهتان  در آن شب اسارات و مدفون شدن در کانال چه کنم؟! بچه ها من یکی تاابدشرمسار شما هستم. آه رفقا ..... بعد از شما چه بسیار انسان ها دیدم در وجودشان وجدان نبود ....... و چه بسیار وجدان هایی را دیدم که انسانی نبود . چه بسیار رزمندگانی را دیدم که بدنبال حق بودند . و چه حق هایی را دیدم که از رزمندگان ربودند . در دوران نامرادی و نامردی ضرب المثل بلوچ ها یادم آمد .مردبرای نام می میرد ، نامرد برای نان.

ما ﯾﺎﻭﺭان ﯾﻘﯿﻦ ﻭ ﻋﺪﺍﻟت بودیم. فداکاری ما زندگی های بسیاری ساخت . جانبازی ما سربلندی و شادمانی را برای ملت به ارمغان آورد.  ما ناممکنات  را به واقعیت محض تبدیل کردیم ، اما بعد بسیاری از سیاستمدران نام آن را شانس و یا  معجزه گذاشتند . همت ولایی ما که نشأت گرفته از هل من ناصر .... است باورها را در اذهان زنده نگه داشت.

حال باید از مسؤلان بالا دستی , سیاستمداران پشت میز نشین , اهریمن کشان جنگ بلد و مفسران قوانین پرسید کجای کار ایراد داشت که دوباره اشرافیت این چنین بی شرمانه ظهور کرد و چوب ناحق خود را  بر پیکره نحیف طبقه زحمتکش میزند . کجای کار ایراد داشت که این چنین فساد دیوانی ، اداری و اجتماعی بمانند موریانه بدنه کشور را هدف گرفته است . در کدامین قاموس دنیوی کیان داری و حریم دوستی را اینچنین فلاکت بار ذبح ناحق می کنند.

در کدامین سفره انصاف دنیوی  اشکمیان فربه بالا نشیند و فداییان ولایی روح اله در قعر تهیدستی وزنه بلاهت شما بر دوش خود می کشند . نباید همان می شد که بود ..... دلیل چیست که بعد از چهار دهه از انقلاب ,  ولی نعمتان و جان نثاران و ورارثان انقلاب هنوز در زمره کوخ نشینانند و کاخ نشینان فراری دهه پنجاه و شصت بدنبال اعاده حیثیت و اموال رها کرده خود .....

چه شد که کودکان آن ها بعد از دیدن کارتون می خوابد و کودکان پایین شهری در کارتون ..... چه کردید  که پیر مرد بیغوله نشین اسماعیل آبادی  هنگام صدقه انداختن در صندوق ,, جمله صدقه عمر را زیاد می کند ,,, را دید منصرف شد . بیاد داشته باشید ناجوانمردی شما در حق جامعه ایثار به معنای قطع کردن دست های آنها بود . ما شاید بتوانیم کارهای شما را نادیده بگیریم ولی دیگر نمی توانیم شما را در آغوش بگیریم . یا علی مدد .


کد خبرنگار : 20