تاریخ : 1395,چهارشنبه 31 شهريور13:55
کد خبر : 49645 - سرویس خبری : ادبیات ایثار و شهادت

ما را ز گِل بلا سرشتند، دیوانۀِ کربلا نوشتند


ما را ز گِل بلا سرشتند، دیوانۀِ کربلا نوشتند

تقدیم به شهید سرافراز مدافع حرم علمدار حضرت زینب (س) شهید مرتضی عطایی با نام فاطمی " ابوعلی" که در لاذقیه سوریه و در محاصره تکفیری‌ها به شهادت رسید.

منصور نظری

منصور نظری - تقدیم به شهید سرافراز مدافع حرم علمدار حضرت زینب (س) شهید مرتضی عطایی با نام فاطمی " ابوعلی" که در لاذقیه سوریه و در محاصره تکفیری‌ها به شهادت رسید.


بر تارک شب نشسته مَه مست – مشک و علم عاشقانه در دست
 رگ کرده قمر به نذر نِشتر – لب کرده ز بادۀِ عطش تر


پوشیده به تن ردایِ خون را – نوشیده به جان میِ جنون را
بی‌دست و سر و هزار پاره – تصویر خدا به استعاره


 از شرم نگاه او دل آب – در وادی گریه گشته بی‌تاب
از بادۀِ سرخ کربلا مست – بی‌پا و سر و قلم شده دست


ساقیِ شراب و بادۀِ دوست - این بزم به خون نشستۀِ اوست
بر نیزه به شب قمر روان است – خون جاریِ چشم ارغوان است


این کرب و بلایِ عشقِ یار است – این اول راه انتظار است
در مُلکِ دل قبیلۀِ یاس- سلطان وفا و عشق، عباس


عباس شکوه نام مرد است – ساقیِ شراب نابِ دَرد است
آیینۀِ روی حضرت دوست – شاهنشه ملک عاشقی اوست


سر داده به دار عشق، عباس – خونین‌جگر دمشق، عباس
عشق است و جنون علم به دوشی - از جام بلا شراب‌نوشی


در شهر دمشق و وادیِ آه – خون می‌چکد از رُخِ سحرگاه
تنها و غریب و بی‌کَس و یار – زینب شده در بلا علمدار


در شام بلا دوباره جنگ است- در ساغر زینبی شرنگ است
در جنگ دمشق و فتنۀِ شام – کفر آمده کینه‌جوی اسلام


یک‌بار دگر حسین تنهاست – لب‌تشنۀِ جرعه یاریِ ماست
یک‌بار دگر عقیلۀِ عشق – آواره و خون‌جگر پیِ عشق


 بر شیعه بلا خلاص، هرگز – پایان سرشکِ یاس، هرگز
ما شیعۀِ آل مرتضاییم – سرمست ز بادۀِ رضاییم


عباس علم به دوش ماییم – دریای پر از خروش ماییم
ما مست ز بادۀِ الستیم - در بزم بلا به خون نشستیم


از نسل ابوذریم و عمار – جان کرده فدای حضرت یار
با فاطمه عهد عشق بستیم – ما پهلوی خود چو او شکستیم


در مسلخ عشقِ حضرت دوست – بی‌پاوسر آمدن چه نیکوست
پرپر شده لالۀِ به دشتیم - ما کشتۀِ عشق یار گشتیم


ما عهد بلا به خون ‌نگاریم- مردان همیشه سر به داریم
ما تا ره کربلا گرفتیم - از سوز عطش جلا گرفتیم


در مقتل عشق ما قتیلیم - در باب حماسه بی‌بدیلیم
 ما فاطمه را علی پرستیم – عباس علم گرفته دستیم


ما را ز گِل بلا سرشتند – دیوانۀِ کربلا نوشتند
سرمست شراب ناب عشقیم – عباس عقیلۀِ دمشقیم


به امید ظهور حضرت یار
31 شهریور 1395 – منصور نظری


کد خبرنگار : 17