تاریخ : 1395,یکشنبه 11 مهر14:22
کد خبر : 49837 - سرویس خبری : بدون ویرایش از شما

ماندم که سختی بکشم!



علی رضا-  بنده 16 ساله بودم، در عملیات کربلای 5 در 4 مرحله در گردان پیاده و خط شکن سعادت حضور داشتم و در همان زمان مورد اصابت ترکش بمب خوشه ای از ناحیه بالای ابروی چپ قرار گرفتم و همینطور موج انفجار ولی وقتی به بیمارستان صحرایی منتقل شدم و مجروحین را با اوضاع خیلی بدتر از خودم را دیدم، ترجیح دادم با همان پانسمان به یگان خودم برگردم.

  بعد از گذشت چند سال بواسطه صحنه هایی که دیدم و اتفاقاتی که در جنگ دیده بودم، دچار بیماری P-T-S-D شدم که در همین خصوص مدتی در بیمارستان اعصاب و روان بستری بودم.

  زمانی که برای گواهی مجروحیت به لشکر مراجعه نمودم به من گفتند که نمی توانیم گواهی بدهیم زیرا به ما گفتند که به هیچ وجه گواهی صادر نکنید! زیرا بار مالی در بر دارد و این در حالی بود که نامه مجروحیت من را از همان سال ها از بایگانی پیدا کرده بود و یقین  داشت که من مجروح شده بودم. آیا این عدالت است؟

  بواسطه بیماری اعصاب، خانواده ام سالها رنج کشیده اند ولی حتی کارت استخر که بسیار ناچیز است را به خانواده ام ندادند چون زیر 25 درصد هستم. بیکارم و هرگز استخدام نشدم و هرگز نتوانستم مثل افراد عادی درس بخوانم و زندگی کنم زیرا هنوز بعد از گذشت سال ها خواب روزهای جنگ را می بینم و هر لحظه آن روزها را به یاد میاورم.

از خدا خواستار رفتن خودم هستم چرا که لایق شهادت نبودم و فقط شاهد اینهمه بی عدالتی هستم.


کد خبرنگار : 20