تاریخ : 1395,یکشنبه 25 مهر15:25
کد خبر : 50042 - سرویس خبری : اخبار

نشست با انجمن «راست قامتان جانباز»؛

روزی با «راست قامتان»؛ انجمنی برای پیگیری مسائل بیش از ۴هزار جانباز قطع عضو


روزی با «راست قامتان»؛ انجمنی برای پیگیری مسائل بیش از ۴هزار جانباز قطع عضو

انجمن «راست قامتان جانباز» یکی از تشکل‌های مردم نهاد است که با تلاش اولیه ۱۷ جانباز برای جانبازان قطع دوپا تاسیس شد. بعد از مدتی جانبازان قطع عضو ۷۰ درصد هم به این انجمن پیوستند و حالا انجمن بیش از ۴ هزار عضو دارد.

فاش نیوز- انجمن «راست قامتان جانباز» یکی از تشکل‌های مردم نهاد است که با تلاش اولیه 17 جانباز برای جانبازان قطع دوپا تاسیس شد. بعد از مدتی جانبازان قطع عضو 70 درصد هم به این انجمن پیوستند و حالا انجمن بیش از 4 هزار عضو دارد. این انجمن مأمنی برای شنیدن و دیدن مشکلات جانبازان قطع عضو، از نزدیک بوده که این شهدای زنده، آنجا را گوشی برای شنیدن و محلی برای ارتباط با مسئولان می‌دانند. با گذشت سالیان سال از جنگ تحمیلی علاوه بر مشکلات و دردهای ناشی از قطع عضو جانبازان، که هر روز بر دردهای آنها و در نتیجه مشکلاتشان بیشتر می‌شود، هنوز بسیاری از مسائلی که می‌تواند تا حدودی زندگی این عزیزان را هموار کند، پابرجا مانده است.

شاید بتوان دلایل متعددی را برای تشکیل چنین محفلی که حالا به یک تشکل قدرتمند در حوزه جانبازان تبدیل شده است، نام برد. اما مهمترین آن خلأهای بزرگی است که در سایه کمکاری سایر نهادهای مرتبط با جانبازان و دستگاه‌های مسئول کشور ایجاد شده است. فعالیت‌های این انجمن و کارهای مختلفی که در حوزه جانبازان نخاعی کشور انجام داده‌اند، گواهی بر توانمندی و تاثیرگذاری آن‌ها در حوزه مدیریتی است. اعضای اصلی و هیئت مدیره انجمن مشکلات درمانی، بهداشتی، حقوقی، اشتغال فرزندان، تهیه ویلچر، عصا و پروتز جانبازان را بررسی و پیگیری می‌کنند. در حال حاضر پیگیری ماده 38 قانون جامع ایثارگری، بهسازی مبلمان شهری و حمل و نقل عمومی و خدمات درمانی و بیمارستانی از مهمترین دغدغه‌های اصلی این راست قامتان استوار است. «منصور نم نم» مدیر عامل انجمن راست قامتان جانباز، از جانبازان 70 درصد قطع دو پا و یک دست، است که در سن 18 سالگی به جانبازی رسیده است.

گفتگوی تفصیلی تسنیم با او به عنوان بخشی از نشست تسنیم با مدیران انجمن را در ادامه می‌خوانید:

 

* در ابتدا لطفا خودتان را معرفی کنید و از نحوه مجروحیتتان بگویید.

«منصور نم نم» جانباز 70 درصد قطع سه عضو، متولد بروجرد و ساکن تهران هستم. زمان حصر آبادان، به دستور حضرت امام راحل که فرمودند این حصر باید شکسته شود، فرماندهان نیروهای مسلح، عملیات حصر آبادان را برنامه ریزی کردند. این عملیات، اولین عملیات پیروزمندانه و موفقیت آمیز کشور بود. بنده نیز که جزء کادر نیروهای مسلح بودم، به عنوان نیروی تخریبچی از یگان مهندسی بروجرد به جبهه اعزام شدم. ما همه مین‌های دشمن را خنثی کرده بودیم و هنگام خنثی کردن آخرین مین، به اصطلاح، ایشان من را خنثی کرد و مین در دستم منفجر و باعث قطع شدن هردو پا از بالای زانو و قطع دست راستم شد. از ناحیه دست چپ نیز دو انگشت را از دست دادم.

 

مدتی سرمربی تیم ملی والیبال نشسته بودم

* بعد از مجروحیت به چه فعالیت‌هایی مشغول شدید؟

وقتی مجروح شدم سنم کم بود. 18 ساله بودم که باید زندگی جدیدی را شروع می‌کردم. قبل از آن خیلی فعالیت داشتم و ورزشکار خوبی بودم. وقتی دست و پایم را از دست دادم، روی روحیه‌ام اثر گذاشت. ولی به لطف و کمک خدا، روحیه خوبی جای قطعی عضو به من عطا شد. یک زندگی جدید قطع عضوی شروع کردم و با موفقیت هم ادامه دارد. ازهمان اوایل مجروحیت، وارد رشته والیبال نشسته شدم. خیلی از دوستان تعجب می‌کردند که من چگونه با یک دست و آن هم سه انگشت ورزش می کردم. روز اول که شروع کردم سخت بود، به خاطر این که یک دست نداشتم و دست چپ هم که دارم، انگشت شصت و سبابه که اصل والیبال را انجام می‌دهد را نداشتم. ولی به لطف خداوند توانستم خود را به تیم ملی برسانم و بعد از مدتی سرمربی شدم و تیم ما هم قهرمان جهان شد. کمک خانواده و اراده و روحیه خوبی که خدا داده بود موثر بود تا توانستم زندگی جدید را به نحو احسنت پیش ببرم. بعد از آن چون سنم بالا رفته بود و نمی‌توانستم مثل جوان‌ها ورزش کنم، فعالیت‌های اجتماعی را شروع کردم.

* ادامه تحصیل هم دادید؟

چون دیپلم داشتم، همزمان با این که ورزش می‌کردم دیپلم هم گرفتم و لیسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران را گرفتم.

 

خطبه عقدمان را امام خمینی(ره) خواندند

* چه سالی ازدواج کردید؟

سال 62 ازدواج کردم که خطبه عقدمان را امام راحل خواندند. همسرم خواهر دو شهید است و لیسانس ادبیات زبان انگلیسی دارد. ثمره آن دو دختر است که فرزند بزرگترم الان فوق لیسانس میکروبیولوژی و دختر کوچکم فوق لیسانس معماری دارد که ازدواج کرده‌اند.

 

17 جانباز به کمک هم این انجمن را تاسیس کردند/هدف از تاسیس انجمن پیگیری مشکلات جانبازان و رساندن صدای آن‌ها به دولتمردان

* از انجمن راست قامتان جانباز بگویید. چه شد که این انجمن شکل گرفت؟

یک مجمع عمومی از طرف بنیاد شهید برای پایش سلامت جانبازان و همسرانشان در مشهد تشکیل شد که در آنجا رای گیری شد و 6 نفر را در شورای مشورتی معرفی کردند. شورا همین کارهای انجمن را انجام می‌داد و زیر نظر بنیاد شهید بود، ولی به دلیل این که می‌خواستیم آزادتر باشیم و راحت‌تر بتوانیم حق و حقوق بچه‌ها را پیگیری و از آن دفاع کنیم، تصمیم بر تاسیس انجمن شد. شورای مشورتی از سال 85 شروع به کار کرده بود که از سال 91 تصمیم به تاسیس انجمن گرفته شد. با دوستان تصمیم گرفتیم که یک نشستی داشته باشیم و انجمنی را تشکیل دهیم تا مشکلات جانبازان که دسترسی به مسئولان ندارند را به مسئولان بنیاد و دولت مردان برسانیم. سال 91 موفق شدیم با موسسین که حدود 17 جانباز بودند، جلسه‌ای تشکیل داده و قرار شد تا انجمن را راه اندازی کنیم.

بعد از جلسه، اعضای هیئت مدیره به مدت 2 سال انتخاب شد و بعد از رای گیری بنده را به عنوان مدیر عامل انتخاب کردند. بعد از دو سال از تشکیل انجمن، مجمع عمومی تشکیل دادیم که جانبازان از سراسر کشور با تمام مشکلاتی که داشتند، آمده و به لطف خدا توانستیم این تشکیلات را هماهنگ و مدیریت کنیم.

 

انجمن در 8 استان، نمایندگی دارد

* انجمن در چه استان‌هایی فعال است؟

در همان مجمع عمومی توانستیم در 8 استان کشور، نمایندگی جانبازان قطع عضو ایجاد کنیم تا جانبازان مشکلات خود را از قبیل ویلچر، مشکلات بهداشتی و درمانی، حقوقی و اشتغال فرزندان را به نماینده استان گفته و از این طریق به ما اعلام کرده که پیگیری کنیم. انجمن در شهرهای شیراز، گیلان، اصفهان، مرکزی، خراسان رضوی، قزوین، همدان و زنجان نمایندگی دارد.

عضویت 750 نفر جانباز دو پا قطع و 3 هزار جانباز 70 درصد قطع عضو/بیش از 4 هزار جانباز عضو انجمن هستند

* شرایط عضویت در این انجمن چیست و چه تعداد جانباز عضو این انجمن شده‌اند؟

این انجمن، قبلا انجمن دو پا قطعی‌ها بود که در دوره دوم مصوب کردیم که بچه‌های جانباز 70 درصد قطع عضو هم، در این انجمن عضو شود. حدود چهار هزار و خورده ای از سراسر کشور در انجمن عضو بوده که 750 نفر جانباز دو پا قطع هستند و سه هزار و خورده‌ای از جانبازان 70 درصد قطع عضو مثل یک دست و یک پا، دو دست، یک پا و یک چشم، یک دست و یک چشم عضو هستند. اعضای هیئت مدیره هم به ترتیب «اکبر بهرامی» رئیس هیئت مدیره، «حسین حق شنو» نائب رئیس، بنده به عنوان مدیر عامل، «جعفر محمدی» خزانه دار، «جواد استوار» و «حبیب الله گودرزی» اعضای عادی هیئت مدیره، «خیرآبادی» مشاور انجمن، «صیادی» بازرس هیئت مدیره و «تابندگان» عضو علی‌البدل هستند.

 

می‌بایست برای تعیین درصد جانبازان، جدولی تهیه شده و کار سامان داده شود

* در مسئله تعیین درصد و یا موارد مربوط به آن اقداماتی برای جانبازان قطع عضو داشته‌اید؟

مسئله تعیین درصد را در شورای عالی مخصوصا معاونت بهداشت و درمان بنیاد شهید بیان کرده‌ایم که یک جدول تهیه شود و مثلا مشخص شود که جانباز یک پا قطع از زیر زانو چند درصد است و به کمیسیون نیاز نداشته باشد. کمیسیون درمان بنیاد سالی دو مرتبه تشکیل می‌شود. اگر جدولی تهیه شود و مثلا من که دستم از این ناحیه قطع شده، 35 درصد یا هر دو پایم که از بالای زانو قطع شده، هر کدام 45 درصد است، مشخص باشد. مشکلات داخلی هم جانبازان دارند که نمی‌توان در جدول درصد، آورد که آن‌ها را باید در کمیسیون بیاورند و با یکسری آزمایش‌های مختلف، مشخص کنند جانبازی که روده‌اش قطع شده، مثلا 5،10 یا 25 درصد می‌شود. ولی این چه کاری است که کمیسیون برای همه انجام شود چون هزینه بیخود است و 10 میلیون برای هر جانباز در کمیسیون، هزینه می‌شود. اگر این موضوع سر و سامان داده و دقیق‌تر شود و به صورت یک جدول یا کتابچه تهیه و اطلاع رسانی کنند، هر جانباز با توجه به مشکل خود متوجه می‌شود که چند درصد است و اگر جزء کسانی باشد که درصد به او تعلق نمی‌گیرد دیگر دنبال کمیسیون نمی‌رود.

 

* انجمن راست قامتان جانباز چه خلأیی را پر کرده است؟از برنامه‌ها و اقدامات عمده خود بگویید.

37سال از انقلاب می‌گذرد، ولی تا به امروز هنوز هیچ قدم موثری برای این عزیزان جانباز قطع عضو هفتاد درصد برداشته نشده و اقداماتی که شده در شأن جانبازان نیست. در کشورهای اروپایی که فرد معلول بیمار و معلول جنگی دارند، مشکل ما را ندارند و متاسف هستم که چرا یک جانباز باید دنبال دکتر و نسخه‌های خود برود. سعی کردیم از طریق انجمن و با برنامه‌ریزی با نماینده‌های استان‌ها، برای جانباز و خانواده‌هایشان برنامه‌هایی داشته باشیم.

مشکلات جانبازان در ویلچر، تخت خواب، درمان و بحث حقوق‌ها را از طریق انجمن پیگیری می‌کنیم/اعزام 6 کاروان جانبازان در مدت سه سال به کربلا با حمایت سپاه

چندین بار برای جانبازان قطع عضو و خانواده‌هایشان، جشن‌های مختلفی می‌گیریم. مشکلات جانبازان از لحاظ ویلچر، تخت خواب، درمان و بحث حقوق‌ها را از طریق انجمن پیگیری می‌کنیم. انجمن، خانواده‌ها را گروه گروه به مشهد و شیراز می‌فرستند. سه سال است که کاروانی را به کربلا می‌فرستیم که این کار را توسط سپاه انجام داده‌ایم. این اقدام زیر نظر ایثارگری سپاه، سردار شریفی رئیس امور ایثارگران کل سپاه پاسداران و جناب سرهنگ مسگر که رئیس امور جانبازان است با همکاری انجمن جانبازان راست قامت، جانبازان قطع نخاعی و جانبازان بصیر انجام دادیم. خوشبختانه تا به امروز، حدود 6 کاروان فرستاده‌ایم که هزینه‌ها را سپاه پاسداران تقبل می‌کند.

سال گذشته که خدمت حضرت آقا رسیده بودیم، همان جا به خاطر این اقدام سپاه، از آقا و سردار جعفری تشکر کردیم که این محبت را به جانبازان داشته‌اند و سفرهای کربلا را برای ما مهیا کرده‌اند. سالی دو مرتبه و هر بار، حدود 70-80 نفر از جانبازان را به کربلا می‌فرستیم. این سفر برای جانباز و همسرش کاملا رایگان است. بهترین امکانات را در آنجا در اختیار این عزیزان قرار می‌دهیم. دو الی سه دستگاه اتوبوس که مجهز به بالابر بوده و چند دستگاه ون، که مخصوص افراد ویلچری است نیز در اختیار کاروان‌ها قرار می‌گیرد. سفر اول که نصیب بنده هم شد، رفتم و  مشکلات و امکانات را سنجیدیم تا اگر کمبودی باشد رفع شود که جانباز در این سفر، اذیت نشود.

قبلا جانباز بعد از استفاده از پروتز و عصا مبتلا به دیسک یا انحراف کمر می‌شد/حالا این مسائل تخصصی برای بنیاد شهید جا افتاده است

تمام مسائل جانبازان را بنیاد شهید انجام می‌دهد و انجمن پیگیر کارها و اقدامات مختلف در بنیاد نیز هست، به عنوان مثال به دلیل قطع عضو و این که خون در پاهای ما گردش نمی‌کند، همیشه پایمان از جایی که قطع شده به شدت سرد است، انگار که در فریزر گذاشته‌ایم. به همین دلیل بچه‌ها نیاز به تشک برقی داشتند که گفتیم بچه‌های ما احتیاج دارند و خودمان مدل‌های مختلف تشک را دیدیم و نوع و مدل تشک مورد نظر را در نامه‌ای به بنیاد شهید اعلام کردیم و آن‌ها خریده و در اختیار بچه‌هایی که نیاز داشتند، قرار دادند. ما روی بچه‌ها و وسایلی که احتیاج دارند کار و تحقیق می‌کنیم. مثلا اگر عصا احتیاج داشته باشند، نوع آن را که مناسب بچه‌های ما باشد را به بنیاد گفته و خریداری می‌کنند.

از آنجایی که انجمن ما ترکیبی از کل جانبازهای قطع عضو کشور است از نزدیک با مشکلات آن‌ها روبرو هستیم. مثلا ویلچری که جانباز قطع نخاعی استفاده می‌کند با ویلچری که من استفاده می‌کنم، از زمین تا آسمان فرق دارد و اگر من روی ویلچر آن‌ها نیم ساعت بنشیم کمردرد، پادرد و سردرد می‌گیرم. این‌ها مسائل تخصصی است که من با آن‌ها دست و پنجه نرم کرده‌ام. قبلا بنیاد می‌گفت همینی که هست و بعد از استفاده جانباز از پروتز، عصا یا دیگر وسایل، مبتلا به دیسک یا انحراف کمر می‌شد. الان خوشبختانه این مسائل برای معاونت بهداشت و درمان بنیاد جا افتاده است. ما سال گذشته و سال قبل از آن، 2 نفر جانباز به خارج از کشور فرستادیم تا پروتز و چرخ‌های جدید را ببینند و تشخیص دهند که چه چیزی به درد جانباز می‌خورد.

 

شورای عالی انجمن‌ها متشکل از سه انجمن مهم بنیاد شهید

* با وجود تشکل‌ها و انجمن‌های مختلف برای جانبازان، چرا تصمیم به ایجاد شورای عالی انجمن‌های جانبازان گرفته شد؟

خوشبختانه در حال حاضر، انجمن ما برای مسئولین جا افتاده است. حدود 4 ماه است که شورای عالی انجمن‌ها را که متشکل از سه انجمن مهم بنیاد شهید که شامل انجمن جانبازان قطع عضو، جانبازان نخاعی و جانبازان بصیر است را ایجاد کردیم. کارهای اصلی را که مربوط به همه ایثارگران می‌شود در این شورا انجام می‌دهیم، ولی کارهای تخصصی هر کدام از جانبازان  را انجمن‌های هر کدام انجام می‌دهند. به عنوان مثال من نمی‌دانم جانباز قطع نخاع چه مشکلاتی و نیازهایی دارد، یا نمی‌توانم جانبازان بصیر را که نابینا هستند درک کنم، به همین دلیل کارهای تخصصی را انجمن‌ها پیگیری می‌کنند.

 

قول مساعد رئیس بنیاد شهید برای حضور نماینده شورای عالی جانبازان جهت نظارت در سازمان‌های اقتصادی بنیاد

* چه برنامه‌ها و اقداماتی در این شورای عالی انجمن‌های جانبازان تصمیم‌گیری یا انجام شده؟

خدا را شکر این شورا خیلی موفق بوده و جلسات موفقی با مسئولین کشور داشته‌ایم. اولین جلسه را با آقای دکتر انصاری قائم مقام بنیاد داشتیم. سپس با معاونت بهداشت و درمان جلسه داشتیم، جلسه بعدی با آقای دکتر محمدی رئیس کمیسیون اصل 90 بود. یک جلسه هم با حجت الاسلام والمسلمین شهیدی رئیس بنیاد شهید و نماینده ولی فقیه داشته‌ایم. در لیست برنامه بعدی، قرار است با مسئلولین نیروهای مسلح، بازرسی کل کشور، معاونت حقوقی ریاست جمهور و برخی از رؤسای کمیسیون‌های مجلس مثل اجتماعی و امنیت ملی جلسه داشته باشیم. از این عزیزان دعوت خواهیم کرد که در جلسه‌های ما شرکت کنند تا دغدغه‌ها و مشکلات جانبازان را برطرف کنیم. در جلسه خوبی که با آقای شهیدی داشتیم، قول داد که در معاونت‌ها و سازمان‌هایی که زیر نظر بنیاد شهید است، مثل اقتصاد کوثر، بانک دی، صندوق ایثار و برخی ارگان‌های دیگر، یکی از اعضای شورا به عنوان ناظر یا هیئت مدیره در آن سازمان‌ها قرار گیرند.

* این تصمیم چه مزیتی می‌تواند برای جانبازان داشته باشد؟‌

وقتی خودمان در آن سازمان مثل اقتصاد کوثر عضو باشیم، بهتر می‌توانیم مشکلات بچه‌ها را به مسئولین برسانیم.

 

معرفی یک مشاور به کمیسیون اصل 90 جهت پیگیری مشکلات

* چه تصمیمات دیگری در این شورا گرفته شده؟

با رئیس کمیسیون اصل 90 هم که صحبت کردیم، ایشان خیلی به ما محبت داشت و حدود 2 ساعت و نیم به درد و دل ما گوش کرد و گفت:« طرح خود را بدهید تا در کمیسیون مطرح کنم و یک خواهشی دارم از شما که یک نفر را به عنوان مشاور بنده در کمیسون اصل 90 به بنده معرفی کنید که ان شالله مشکلات جانبازان رفع شود.» ما هم طرح و پیشنهاد را در چند برگ دادیم و رزومه فرد مشاور که حقوقدان است و توانایی بالا دارد را ارائه دادیم.

 

در حال حاضر دغدغه اصلی ما ماده 38 قانون جامع ایثارگری است

* آقای نم نم! انجمن راست قامتان جانباز، چه برنامه‌هایی را برای آینده برنامه ریزی کرده است؟

انجمن هیچ درآمد مالی ندارد و از نظر قانونی نمی‌تواند هیچ کار اقتصادی انجام دهد. با رایزنی‌هایی که با مسئولین وزرا و شهرداری داریم، از آن‌ها در این باره کمک می‌گیریم. به عنوان مثال ما سال گذشته جشن بزرگ تجلیل از همسران جانباز در باغ موزه دفاع مقدس را گرفتیم که همه خیلی راضی بودند و برنامه‌های مختلفی اجرا شد. وقتی بودجه نداشته باشیم، خودمان نمی‌توانیم کاری کنیم. برنامه‌های آینده بستگی به برنامه کاری ما دارد. در حال حاضر دغدغه اصلی ما ماده 38 قانون جامع ایثارگری است که در رابطه با بحث حقوق جانبازهای بسیجی است. جانبازهای هر سازمان و ارگانی مثل سپاه، ارتش، نیروی انتظامی و جهاد تحت نظر آن‌ها بوده وحقوق دریافت می‌کنند و طبق قانون خود، حکم بازنشستگی برای آن‌ها صادر می‌شود. در این بین جانبازهای بسیجی زیر نظر سپاه هستند که باید برای آن‌ها حکم صادر کند و بنیاد هم پیگیری کرده و حقوق آن‌ها را بدهد.

بسیجی‌ها برای بازنشستگی قانون نداشتند که آقا فرمودند باید حقوق بسیجی با بقیه برابر باشد که در سال 92  این قانون در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب و به دولت ابلاغ شد ولی هنوز اجرا نشده است. الان باید حقوق جانباز بسیجی که حکمش صادر می‌شود با جانباز سپاهی و ارتشی یکسان باشد که تا به حال اینطور نبوده و این افراد، یک سوم حقوق جانبازهای سپاهی و ارتشی را دریافت می‌کنند. سال 92 و 93 ، سپاه حکم‌های جانبازان بسیجی را صادر کرد و به بنیاد داد تا حقوق یکسان با جانبازهای دیگر دهد ولی به دلیل بار مالی زیاد، هنوز اجرا نشده که این ماده قانونی به کمیسیون اصل 90 مجلس فرستاده شده تا علل اجرایی نشدن آن توسط بنیاد شهید بررسی شود.

 

بیشترین حمایت از جانب شهرداری بوده است

* چه سازمان‌ها و نهادهایی شما را بیشتر حمایت می‌کنند؟

شهرداری به خصوص شهرداری منطقه 4 حمایت زیاید کرده. بنده الان به عنوان مشاور شهردار منطقه 4 هستم. به دلیل این که تعداد ایثارگران زیادی در منطقه 4 زندگی می‌کنند، ما جلسات مختلفی با شهردار داشتیم که همیشه به ما لطف داشته‌اند.

 

* اگر در بحث مناسب سازی شهری هم درخواستی داشته باشید، کمک می‌کنند؟

بله کمک می‌کنند. شهردار منطقه 4 به نواحی 9 گانه این منطقه گفته که: «هر وقت بنده در رابطه با مناسب سازی تماس گرفتم، اقدام شود.» به عنوان مثال ورودی ساختمان انجمن، جدید آسفالت و پشت ساختمان نیز مناسب سازی شده است. رمپ همین ساختمان را شهرداری انجام داده است و کارهای دیگر هم انجام داده‌اند، ولی در این زمینه ضعف‌هایی وجود دارد. خیلی از عزیزان شهرداری‌ها کمک می‌کنند. شهرداری بیشتر از ارگان‌های دیگر به ما کمک می‌کند، به خصوص خانم الهه راستگو که رئیس سمن‌های استان تهران در شهرداری است، فعالیت خوبی دارد و کمک شایانی می‌کند.

ضعف در مناسب سازی معابر و مبلمان شهری و مشکلات جانبازان ویلچری

* از مشکلات روزمره جانبازان قطع دوپا و ویلچری در سطح کشور بگویید. چه موانعی می‌بایست رفع شود؟

مناسب سازی یکی از دغدغه‌های بزرگ کشور ما است. 37 سال از انقلاب گذشته ولی مشکلات مناسب سازی وجود دارد. من همیشه گفته‌ام که شهرداری تهران در بعضی جاها خیلی خوب کار کرده ولی به عنوان مثال دستشویی فرنگی که برای معلول و سالمند تعبیه شده، انباری کارگر نظافتچی آنجا شده است و دیگر این که درب سرویس بهداشتی آنجا به داخل باز می‌شود. به عبارتی وقتی من که ویلچری هستم، وارد می شوم، درب دستشویی، دیگر بسته نمی‌شود. این‌ها نکاتی است که متاسفانه از ما کمک و نظرخواهی نشده است که مثلا وقتی وارد می‌شوید، راحت هستیم یا خیر و چه مشکلی وجود دارد؟ چون کارشناسان تا دوره عملی نبینند متوجه مشکل نمی‌شوند و فقط تئوری خوانده و طراحی می‌کنند. یا مثلا در همان سرویس بهداشتی، من معلول یا جانباز دستم را به چه چیزی گرفته و بلند شوم. این‌ها نکات ظریفی بوده که برای فرد معلول مهم است. وقتی بنده این مسائل را به شهردار گفتم، گفت: «من توجه نکرده بودم.»

بحث و مشکل بعدی مبلمان شهری است. وقتی من معلول می‌خواهم به پارک بروم، می‌بینم دو تا میله برای جلوگیری از ورود موتور قرار داده شده که من نمی‌توانم رد شوم. یا مثلا رمپ ایجاد کرده‌اند که شیب زیاد دارد و فرد سالم هم به سختی رد می‌شود که باید استاندارد باشد. در مبلمان شهری ضعف وجود دارد که افراد ناتوان، سالمند، معلول و جانباز دچار مشکل می‌شوند.

 

* حمل و نقل عمومی چطور؟

حمل و نقل عمومی صفر است. خود بنده تا به حال سوار مترو نشده‌ام. اتوبوسرانی هم مشکل دارد که جدیدا اقداماتی شده یا سرویس‌های مخصوص معلولین درست کرده‌اند که کفاف نمی‌دهد. مثلا باید یک ماه در نوبت باشید. وقتی من امروز کار دارم که باید از این سرویس‌ها استفاده کنم، می‌گویند:« امکانات ما کم بوده و در این حد داریم.» مبلمان شهری در تهران خیلی پیشرفت کرده است، ولی در سراسر کشور ضعف و مشکلات زیادی دارد و معلولان و جانبازان سختی زیادی در این باره تحمل می‌کنند.

 

حقوق شهروندی یک جانباز و معلول در کشورما رعایت نشده است/شهادت 180 جانباز طی سه سال گذشته

* شما برای حل این مشکلات، تا به حال چه پیشنهاداتی داده‌اید؟

پیشنهادات زیادی به مناطق مختلف تهران و سایر شهرهای کشور داده‌ایم و حتی به مجلس هم اعلام کرده‌ایم که اگر ساختمانی قرار است ساخته شود، اول شرایط یک معلول در نظر گرفته شود. به عنوان مثال اکثر محضرهای ثبت اسناد طبقه دوم هستند که اکثرا آسانسور ندارد. خود بنده وقتی می‌خواستم چند وقت پیش سند ماشین را ثبت کنم، سه طبقه را روی پله‌ها نشسته و بالا رفتم، چون راه پله، طوری بود که حتی ویلچر هم رد نمی‌شد و بنده هم مجبور بودم آنجا بروم که الان جلوی شماره گذاری‌ها، محضر قرار داده‌اند که مخصوص معاملات ماشین است.

متاسفانه حقوق شهروندی یک جانباز و معلول در کشورما رعایت نشده است. زمانی که آقای مسجد جامعی رئیس شورای شهر بود و بعدا هم به آقای چمران، به آن‌ها گله کردم و گفتم: «به من بگویید که حقوق شهروندی من کجا قرار گرفته است؟ اتوبوس، مترو و سایر وسایل حمل ونقل برای مردم عادی است ولی حقوق من در اینجا کجا است؟» مسئولین باید بیشتر توجه کنند. عمر ما که تمام شد، در این سه سال گذشته حدود 180 جانباز ما به شهادت رسیده‌اند که آمار بالایی است و هیچ کس نمی‌تواند این آمار را تحمل کند.

پایش سلامت جانبازان، مداوم باشد/پیگیری بحث بهداشت و درمان جانبازان، از کارهای مهم انجمن

* دلیل خاصی دارد که انقدر آمار شهادت جانبازان در این سه سال زیاد شده است؟

جانبازان، مشکلات درونی و داخلی دارند. به عنوان مثال خود من دیابتی هستم یا این که دوستم کلیه ندارد و یک روز در میان دیالیز می‌شود. جانبازان قطع نخاع مشکلات کلیوی و عفونت پیدا می‌کنند که باعث شهادت می‌شود. چرا رسیدگی نمی‌کنند؟ چرا نباید پیگیری شود؟ باید یک بررسی کامل وجود داشته باشد که علت‌یابی کنیم. همچنین  باید پایش سلامت مداوم انجام شود که این موضوع چند سال یک مرتبه انجام می‌شود. الان هم که متاسفانه می‌گویند بودجه نداریم و هزینه‌بر است.

 

* انجمن چقدر پیگیر بحث درمان جانبازان هست؟

یکی از کارهای مهم و اصلی ما، بهداشت و درمان جانبازان است. مورد بعدی بحث رسیدگی به بیمارستان‌ها است و این که وقتی بچه‌ها مراجعه می‌کنند چه کارهایی انجام شود. بیش از 90 درصد از جانبازان، بیمه تکمیلی هستند و مشکلی از این لحاظ ندارند. جانبازان 70 درصد چون جانبازان خاص هستند هزینه‌های بیشتری دارند. هزینه درمانی تمام جانبازان در سراسر کشور در بیمارستان‌هایی که تحت پوشش بنیاد شهید یا  قرارداد بیمه بنیاد باشد، رایگان است.

 

با  بالا رفتن سن جانبازان، عوارض مجروحیت‌ها بیشتر می‌شود

* در بخش بهداشت و درمان عموما با چه مشکلاتی درگیر هستید؟

میانگین سنی بچه‌های ما در حال حاضر بین 50 الی 55 سالگی است و وقتی سن بالا می‌رود با مسائلی که جانبازان دارند به مرور این مشکلات بیشتر می‌شود. البته بنیاد شهید تلاش خود را می‌کند، ولی به عنوان مثال من نوعی نمی‌توانم بنشینم و ببینم که قرارداد بنیاد با فلان بیمه درست می‌شود یا نه؟ این مشکل وجود دارد که باید بنیاد سریع اقدام کند. مشکل دکتر و داروی جانباز باید سریع برطرف شود. جانباز نباید منتظر بماند تا ببیند که بنیاد با کدام بیمارستان یا بیمه قرارداد می‌بندد، یا اصلا می‌بندد یا نه؟

 

پیشنهاد صدور کارت هوشمند جهت مراجعه به همه بیمارستان‌ها/بسیاری از بیماری‌های جانبازان، نشات گرفته از مجروحیت آن‌هاست

* منظور شما این است که امکان آن وجود داشته باشد تا به هر بیمارستانی بتوانید مراجعه کنید؟

بله پیشنهاد من به بنیاد این است که یک کارت هوشمند صادر کنند تا وقتی جانباز به بیمارستان مراجعه می‌کند، شأن او و خانواده‌اش، حفظ شود. چرا باید یک جانباز دفترچه دستش بگیرد و برای تهیه دارو به داروخانه‌های مختلف مراجعه کند؟ یا این که ببیند آیا این بیمارستان او را پذیرش می‌کند یا خیر؟ این‌ها مشکلات و درد بوده، ولی گوش شنوا کم است. این درخواست زیادی نیست.

مشکل دیگری که وجود دارد این است که می‌گویند ما فقط خرج درمان مجروحیت را می‌دهیم، یعنی چه؟ منِ جانباز این بیماری‌ای را که الان گرفته‌ام، در اثر مجروحیت است. مثلا بنده دیابتی شدم و کلیه‌ام را از دست داده‌ام در اثر چه بوده؟ در اثر این بوده که نتوانستم راه بروم یا نتوانستم خوب ورزش کنم یا مسائل دیگر بوده که علت این بیماری‌ها، به خاطر نقص عضو بوده است.

مثلا تمام دندان‌های ردیف بالای من شکسته‌اند که وقتی مراجعه می‌کنم، می‌گویند: «چه ربطی به مجروحیتت دارد؟» من گفته‌ام:«من یک دست ندارم، مثلا وقتی می‌خواهم درب شیشه نوشابه را باز کنم، مجبور هستم آن را با دندان باز کنم که باعث خراب شدن دندان‌هایم می‌شود. یک نمونه کوچک است که این هزینه‌ها را پرداخت نمی‌کنند، ما خیلی در این موارد مشکل داریم.

ویلچر، پروتز، پزشک متخصص و داروهای گران قیمت بخشی از دغدغه جانبازان

* رسیدگی بیمارستان‌ها چگونه است؟

بحث اصلی ما همین بیمارستان‌ها است، من نباید در نوبت دکتر و دوا قرار بگیرم. می‌بایست برای جانبازان قطع دوپا که عموما مشکلات ویژه تری نسبت به بسیاری دیگر از مرجوحان جنگی دارند، پزشکان ویژه یا خصوصی بفرستند که البته بخشی را انجام داده‌اند ولی کار هنوز ناقص است. به عنوان مثال پزشک عمومی برای من می‌فرستند که در کار من تخصص ندارد و خیلی در درمان موثر نیست. دغدعه بزرگ ما بحث ویلچر، پروتز، دست و پای مصنوعی، دکتر و دارو است. خیلی از جانبازان ما مشکلات دارویی دارند که یکی از آن‌ها هزینه است، چون گران قیمت هستند. مثلا جانبازی داریم که هزینه هر مرتبه از داروهایش، 3 الی 4 میلیون تومان می‌شود که می‌گویند: «خودتان پرداخت کنید، بعد برای ما فاکتور بیاورید،» که آنقدر می‌روند و می‌آیند تا طرف خسته می‌شود. این مسائل نباید وجود داشته باشد. با درست کردن کارت هوشمند و ثبت اطلاعات پزشکی، سالانه برای جانباز، پایش سلامت انجام دهند. برخی از بیمارستان‌های نیروهای مسلح کاملا رایگان هستند ولی باید وقت زیاد بگذاریم و از آنجایی که به مدت زیاد نمی‌توانند روی ویلچر بنشینند، عصبی و خسته می‌شوند.

هزینه‌های زندگی جانبازان چندین برابر افراد معمولی

* هزینه‌های یک فرد جانباز که بر روی ویلچر نشسته چقدر با افراد عادی جامعه فرق دارد؟

متاسفانه هزینه ما از افراد معمولی دو برابر بیشتر است، به عبارتی اگر به طور مثال اگر هزینه‌های یک خانواده متوسط دو میلیون باشد، برای ما هزینه‌ها 4 یا 6 میلیون می‌شود، به دلیل این که هزینه‌های امثال ما بالاتر است. به عنوان مثال وسیله نقلیه من به اندازه یک خانواده خرج دارد، چون بدون وسیله نمی‌توانم جایی بروم و هر ماشینی من را سوار نمی‌کند. با آژانس هم بخواهم جایی بروم، چون ویلچر دارم سخت است و  مثلا اگر راننده از یک فرد عادی 15 هزار تومان می‌گیرد، از من 30 هزارتومان دریافت می‌کند. یا مثلا برای خرید میوه یا مواد غذایی بخواهیم برویم، به دلیل این که سخت است از ماشین پیاده شویم و به مغازه‌ای برویم که از لحاظ کیفیت و قیمت مناسب باشد، مجبور هستیم از هر مغازه‌ای که شد خرید کنیم که ممکن است جنس خوب هم ندهند.

اگر بخواهیم از ماشین برای خرید پیاده شویم، 5 الی 10 دقیقه باید صبر کنیم تا یک نفر چرخ ما را زمین بگذارد، بعد سوار ویلچر شویم و به خرید برویم و دوباره همه این مراحل را طی کنیم تا سوار شویم که خیلی سخت است. بنابراین طبیعی است که خرج ما از نظر مسائل زندگی و درمانی دو برابر یا حتی بیشتر باشد. ما همیشه در معرض میکروب و عفونت هستیم، چون بدنمان با همه چیز برخورد دارد. مبتلا به زخم می‌شویم که زخم بستر از همه حادتر است. به خصوص بچه‌های قطع نخاع خیلی اذیت می‌شوند، البته بچه‌های ما هم مبتلا می‌شوند چون دائم روی ویلچر نشسته‌اند.

گاهی دردهای ما دیوانه کننده است/ انداممان قطع شده اما اعصاب زنده است/ ما با خدا معامله کرده‌ایم

* حرف آخر...

جانبازان ما خیلی اذیت می‌شوند، مردم فقط ظاهر و خنده‌های ما را می‌بینند ولی کسی نمی‌داند که همین نشستن روی ویلچر چه سختی‌هایی دارد. به عنوان مثال خود بنده که ساعت 7 صبح از منزل بیرون آمده‌ام، حدود ساعت 10 یا گاهی 11  به خانه برمی‌گردم و طی این مدت، بدنم به همان حالتی که روی صندلی نشسته‌ام خشک شده و پایم به صورت تا شده در می‌آید. شب حدود دو ساعت طول می‌کشد تا صاف شود و دچار کمردرد، پادرد و سردرد می‌شوم. بچه‌ها دردهای سختی را تحمل می‌کنند، به دلیل این که عصب‌های نواحی‌ای که قطع شده، زنده هستند، دردها خیلی شدید می‌شوند و گاهی تا مغز سر می‌رسد. ما به دلیل همان زنده بودن عصب، حتی می‌توانیم اندامی را که قطع شده حس کنیم، مثلا من پاشنه یا پنجه‌های پایم را حس می‌کنم. این دردها حالت گرفتن و رها کردن دارند که مثل شکنجه می‌ماند.

الان در بخش زیرین بیمارستان خاتم الانبیاء کلینیک درد وجود دارد و بچه‌ها بستری می‌شوند، چون گاهی این دردها دیوانه کننده می‌شوند. برخی‌ها که ما را می‌بینند، می‌گویند:«طرف کیف می‌کند، ماشین و خانه و ویلچر دارد.» ما ناشکر نیستیم چرا که برای خدا رفته، با او معامله کرده و به ائمه اطهار عشق و علاقه داریم و با همین کار کردن برای خدا و ائمه، روحیه می‌گیریم. درد را درد دار می‌فهمد، من الان هر چقدر برای شما توضیح دهم نمی‌توانید درک کنید، حتی همسرم که 32 سال است با من زندگی می‌کند نمی‌تواند دردهای من را درک کند. ولی رفقایم که مثل من درد دارند و سینه سوخته‌اند، متوجه می‌شوند.

 

گفت‌وگو از : زهرا ظهروند


منبع : تسنیم