اینجانب بیژن نجفی شکایتی داشتم که مبنی بر بازداشت به ناحق پدرم. پدرم سعدالله نجفی که 40 سال در نیروی انتظامی خدمت کرده و آزاده 10 سرافراز و جانباز 50 درصد می باشد ساکن کرمانشاه می باشد.

 در روز شنبه مورخ 7/ 9/ 1395 پدرم دارای مشکلات فراوان جسمی و روحی می باشد و یکی از آنها مشکل تکرر ادرار می باشد برای کاری به فروشگاه اتکا شهرستان مراجعه نمود و بعد از بازگشت به سوی خانه به دستشویی نیاز پیدا می کند و به داخل بانک شعبه رفاه کارگران میدان آزادی کرمانشاه می رود.

 وقتی که به دم دستشویی می رود و یکی از کارمندان بانک با بی احترامی دستش را می کشد و با فحاشی ایشان را بیرون می کند پدرم می خواهد صحبت کند ولی بی احترامی می کند و ایشان را هول می دهد و بعد پدرم دستی به صورتش می اندازد و با نیروی انتظامی تماس می گیرند و کلانتری 12 کرمانشاه میبرند و رئیس کلانتر میگه دستبند بزنید و بازداشت کنید، حتی اجازه صحبت به پدرم نمی دهد و 24 ساعت در بازداشتگاه نگه می دارند و الان حال مساعدی ندارد.

 از شما می خواهش میکنم مشکل ما را بررسی کنید ما 6 نفر هستیم که که مادری مریض داریم و آنقدر فقیرم که حتی پول ایزوگام خانه مان را نداریم و سقف خانه ترک برداشته است.