تاریخ : 1395,یکشنبه 14 آذر12:27
کد خبر : 50767 - سرویس خبری : مقاله و یادداشت

جنگ اینجوری بود بچه جان..!


جنگ اینجوری بود بچه جان..!

محمدرضا سابقی

محمدرضا سابقی - با صلوات بر محمد و آل محمد، و سلام بر ارواح پاک شهیدان و درود بر رزمندگان اسلام
ما که بچه بودیم گفتند: جنگ هست، بعد گفتند جنگ بود. جنگ این جوری بود" جنگ اون جوری بود" نه از هستش، نه از بودش، چیزی یادمان نیامد..!!.. آخر جنگ چه بود؟ مردان جنگ برایمان ناشناس بودند مردان دلاور جنگ برایمان شده بودند عکس هایی که بر روی در و دیوار می دیدیم و نام کوچه هایی....و یا احیانا" تصاویری معدود در رسانه ها و فضای مجازی...

عشق آنها برای بسیاری از ما که حالا عشق های دیگری پیدا کرده بودیم نامانوس بود ...نامانوس واز مد افتاده؟! ...  ما حالا شخصیت را پشت ویترینهای مغازه ها ودر خیابانها و در اخرین مد روز جستجو می کردیم، عشق مان شده بود فلان خواننده خارجی یا داخلی، فلان بازیگر وبازیکن،،  اینها را اگر نمیدانستیم که روزمان شب نمی شد..

سرگرمیمان  شده بود پرسه زدن در کوچه و پس کوچه های وب های اینترنتی و کانالها و گروه های کم اهمیت تلگرامی، دنبال آرامش می گشتیم.. اما دریغ از موتور جستجویی که بتواند آرامش را پیدا کند..و ما هم هرگز پیدا نکردیم..(چرا؟)

گشتیم و گشتیم تا یک روز چشم باز کردیم و دیدیم که گم شده ایم، و از این همه گشتن بی حاصل خسته شده ایم،  تا به خود آمدیم دیدیم گیج و منگ یکجا ایستاده ایم..  با خود گفتیم  اینجا کجاست؟

چه می کنیم؟ بد جوری حوصله امان  سر رفته بود، دوباره گفتند جنگ بود و مردانی عاشق و بی ادعا..-- این بار از سر بیحوصلگی و وقت گذرانی با تمسخر گفتیم: بگویید این مردان کی بودند و چه عاشقانه هایی داشتند؟ ...   ما که عشق! را در خیابانها و فیلمهای هالیوودی و یا فقط در تنفر و خیاتت یافته بودیم، گفتیم: از عشق پاک آنها برایمان بگویید، ببینیم آنها چگونه عاشق شدن را یاد گرفتند که هر گز پشیمان نشدند ...

 


کد خبرنگار : 17