9 دی ماه از حماسیترین نقاط تاریخ معاصر ایران است که در پی نزدیک به 9 ماه فتنه انگیزی کانونهای سلطه گر و اذناب داخلی شان، سرانجامی درخور و شایسته برای ملت مسلمان رقم زد. سرانجامی که به حول و قوه الهی ، با هدایت رهبری معظم انقلاب و با اراده همین ملت به بار نشست.
اما طی سالهای بعد از سوی همان کانونها و عوامل داخلی شان که به سختی مغلوب مردم همیشه در صحنه ایران شده بودند، به انحاء مختلف تلاشهای متعدد و بسیاری صورت گرفت که جریانات خائنانه و وطن فروشانه فتنه گران به فراموشی سپرده شود تا بازهم راه نفوذشان باز بماند تا آنجا که حتی کاربرد کلمه فتنه را هم نوعی تابو به حساب آورده و کوشش کردند این کلمه حتی از ادبیات سیاسی ایران حذف شده و یا با معانی واژگونه و تحریف شده استفاده شود.
اما در مقابل، مقام معظم رهبری در طی این سالها، همواره بر بازگویی و شفاف سازی وقایع فتنه سال 1388 تاکید داشتند و آن را محک و معیاری برای یاران وفادار انقلاب محسوب نمودند.
اگرچه تاکنون بسیار درباره اتفاقات و حوادث فتنه 88 و یا وقایع پیش از آن، گفته و نوشته و منتشر شده اما هنوز بسیار از ابعاد آن ناشناخته ، مکتوم و مغفول باقی مانده است. آنچه در این سلسله مطالب به نظر شما خواهد رسید، بخشی از اسناد انکار ناپذیر طراحی و حضور فعال کانونهای سلطه گر خارجی به خصوص سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب در جریان آن فتنه خائنانه است که از رسانهها و مراکز و موسسات خود غربیها بدست آمده و میتواند محور کیفرخواست دیگری از سوی ملت ایران علیه سلطه گران غرب و عوامل داخلیشان باشد.
دفتر پژوهشهای موسسه کیهان
زمینه چینیهای فتنه 88
اولین قدم:
«کمیته خطر جاری» The committee on the present danger که اعضای آن را برجستهترین عناصر سیاسی و نظامی آمریکا تشکیل میدهند، در مهمترین تصمیم خود در مهرماه 1384 بعد از شکستهای پیاپی سالهای گذشته، جنگ سخت و مستقیم را بیفایده دانسته و خواستار توجه بیشتر دولت ایالات متحده به پروژه نرم افزاری «براندازی از درون» شد.
«مارک پالمر»، از اعضای برجسته این کمیته و چهره بانفوذ دستگاه سیاست خارجی آمریکا، در گفتگویی با «دبوراسالومود»، خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، صراحتاً با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نمود:
«...ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیّت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بینالملل به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد...»
در گزارش «کمیته خطر جاری» که توسط مارک پالمر جمع بندی و تدوین شد، براندازی نظام جمهوری اسلامی در سه محور توصیه شده بود : مهار انقلاب، نبرد رسانهای و ساماندهی نافرمانی مدنی .
در این گزارش تحت عنوان «ایران و آمریکا، رهیافت جدید» ، 15 محور کلی وجود داشت که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
استفاده از ضعف سیاستهای اقتصادی و اختلافات درونی ، دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی به عنوان ابزار فشار، افزایش فشار سیاسی /اقتصادی در پرونده هستهای و کشاندن آن به شورای امنیت، دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک و از میان بردن قدرت بسیج و سپاه و ایجاد تغییرات اساسی در وزارت اطلاعات .
براساس همین 15 محوری که گفته شد ، دومین گام برداشته شد و آن، تربیت نیروهای کارآمد برای روز موعود بود:
تربیت عاملان و واسطههای نفوذ
وب سایت رادیو زمانه از پایگاههای رسانهای غرب در تاریخ 3 آذرماه 1385 و در مقالهای تحت عنوان «انقلاب مخملی در ایران» ، از تلاشهای یکی از عوامل شناخته شده کانونهای استعماری علیه ایران نام برد و درباره اش نوشت :
«...رامین احمدی سرپرست سازمان آموزشِ مبارزة غیر خشونت آمیز استراتژیک، برای نخستین بار تلاش کرده است مجموعة به هم پیوسته ای از ادبیات سیاسی را که نام آن «تئوری مبارزة غیرخشونت آمیز» است به فعالان سیاسی ایرانی معرفی کند. نام غیر رسمی این نوع تئوری و پراتیک «انقلاب مخملی» است...»
مقاله رادیو زمانه این گونه ادامه پیدا میکند :
«...این هفته روزنامة «نیویورک تایمز» برای نخستین بار فاش کرد که سازمانی غیردولتی به نام «سازمان آموزش مبارزة غیر خشونت آمیز استراتژیک» هر سه ماه یکبار با برگزاری کارگاههای آموزشی در شیخ نشین دوبی ، به ایرانیانِ علاقهمند اصول مقاومت و مبارزة صلح آمیز را می آموزد...»
رادیو زمانه به نقل از نیویورک تایمز افزود:
«...به گزارش یکی از نشریات معتبر به نام «آسیا تایمز آن لاین» گروههای به اصطلاح «حقوق بشری» وابسته به سازمان سیا در دوبی پایتخت امارات متحده عربی، چندین سال است به شکار خبرنگاران و ژورنالیستهای ایرانی برای تدارک یک انقلاب مخملی اقدام ورزیدهاند.»
در مقاله نیویورک تایمز همچنین آمده بود:
«...یکی از گروههای غیردولتی مستقر در دوبی، «مرکز ایرانی (برخورد) غیرخشونتآمیز کاربردی» است . این مرکز از ایرانیها دعوت میکند تا در کارگاههای آموزشی خود، به آنها نشان دهد که چگونه اعتراضهای مسالمتآمیز در گرجستان، فیلیپین و دیگرمناطق دنیا شکل گرفته است.این مرکز امیدوار است با برگزاری کلاسهایی درباره نافرمانی مدنی، به شورشهای مسالمتآمیز در ایران دامن بزند..».
همچنین «سباستین ابت»و»کاترینا کراتوراک»، نویسندگان وخبرنگاران»آسوشیتدپرس» در ابتدای گزارشی که در این خبرگزاری منتشر شد به این واقعیت و همچنین دخالت مستقیم آمریکا در آموزش برخی فعالین سیاسی ایرانی جهت سازماندهی برای کودتای مخملی علیه نظام جمهوری اسلامی اشاره کرده و نوشتند:
« پیتر آکرمن بنیانگذار « مرکز بینالمللی مبارزات بدون خشونت « در واشنگتن کسی است که سال 2005 دو کارگاه فوق محرمانه را با همین کاربرد در دبی برای فعالین ایرانی برگزار کرد ... «
همچنین در تابستان سال 1387 اعلام شد، بنیاد ملی برای دموکراسی(NED) برای تعدادی از روزنامه نگاران و خبرنگاران ایرانی دوره آموزشى برگزار مینماید. در واقع بنیاد ملی برای دموکراسی NED ( که رئیسش یعنی کارل گرشمن از سال 1380 پروژه سقوط نظام ایران توسط روشنفکران را کلید زده بود) طرح پروژههاى براندازى مخملین را با همکارى برخى کشورهاى اتحادیه اروپا از 10 سپتامبر سال 2008 ( حدود 9 ماه قبل از انتخابات 88) با برگزارى کلاس هاى خبرنگارى و روزنامه نگارى در جمهورى مولداوى به مرحله اجرا درآورد. اهداف این کلاسها آشنایى با به اصطلاح دموکراسى و روزنامه نگارى به شیوه آمریکایى عنوان شده بود و به نوشته سایت رسمى این سازمان 150 نفر از کشورهاى مختلف دنیا براى حضور در این کلاسها ثبت نام کردند که 22 نفر از این تعداد، روزنامه نگاران ایرانى بودند.
یک گزارش تکان دهنده
گزارش تکان دهندهای در سپتامبر 2006 در یکی از پایگاههای اینترنتی مستقل منتشر شد که طرح مشترک آمریکایی/ اسراییلی/ هلندی فوق را افشاء میکرد و حکایت از تلاش سازمان یافته برای ایجاد کودتای مخملی در ایران داشت. این گزارش را دو خبرنگار مستقل به اسامی :Thomas Erdbrink و Thalia Verkade منتشر کردند. متن گزارش فوق به شرح زیر است:
«...روتردام/ تهران، 16 سپتامبر 2006
وزارت امور خارجۀ هلند به یک سازمانِ نو محافظه کار آمریکایی یارانه داده است تا از طریق برنامه ای، جابجایی ِ صلح آمیز قدرت را در ایران عملی سازد. سازمان خانۀ آزادی (Freedom House) که در سال 2003 از حملۀ آمریکا به عراق جانبداری میکرد، امسال حدود 630 هزار یورو از دولت هلند دریافت داشت روزنامۀ انگلیسی فایننشال تایمز میگوید که خانۀ آزادی یکی از سازمانهایی است که از وزارت امور خارجۀ آمریکا برای عملیات پنهانی و غیرقانونی در ایران، پول دریافت میکند. ایالات متحده 75 میلیون دلار برای به اصطلاح» آوردن دموکراسی و آزادی در ایران» اختصاص داده است. خانۀ آزادی یکی از نیروهای مؤثر در پشتیبانی از «انقلاب نارنجی» طی سالهای 2004 و 2005 در اوکراین و نیز در جنبش دانشجویی Otpor در صربستان بود...»
گزارش توماس اردبرینک و تالیا ورکاد ادامه میداد:
«...زمانی که این سازمان آمریکایی درخواست کرد از هلند یارانه دریافت کند، مدیریت آن را جیمز وولزی رئیسسابق سیا (CIA) بر عهده داشت که از حامیان فراخوانهای ِ تغییر رژیم در ایران بوده است. پیتر اکرمن رئیسفعلی خانۀ آزادی، مدیریت مرکز اسناد حقوق بشر ایران را نیز بر عهده دارد. این گروه در مجاورت ایران در دبی همایشهایی را برگزار کرد که تأکید آنها بر درسهایی بود که از قیام مردم در صربستان و اوکراین میتوان گرفت...»