تاریخ : 1395,دوشنبه 04 بهمن17:07
کد خبر : 51663 - سرویس خبری : اخبار

از جانباز دفاع مقدس به آتش نشانان پلاسکو!


از جانباز دفاع مقدس به آتش نشانان پلاسکو!

من وبقیه رزمنده ها در جبهه ها این لحظه ها را بارها تجربه کرده ایم. داداش مصطفی! وقتی گردان به خط می زد و چند نفر برمی گشت چه حالی داشت.

مهدی اسدزاده ج 70% -   سلام امروز ظهر با حاج مصطفی (که خود یک آتش نشان است) تماس تلفنی داشتم و یک لرزه و غم خاصی در صدایش بود. خواستم حس خودم را برای او و شما بنویسم؛

من وبقیه رزمنده ها در جبهه ها این لحظه ها را بارها تجربه کرده ایم. داداش مصطفی! وقتی گردان به خط می زد و چند نفر برمی گشت چه حالی داشت.

داداش مصطفی! وقتی عملیات می شد بعضی از دوستان اصلا" جسدهایشان پیدا نمی شد و فقط کلاه یا تکه لباس یا پلاکشان پیدا می شد.

داداش مصطفی! حالت را درک می کنم. وقتی عملیات تمام می شد و به عقب برمی گشتیم و داخل چادر جای خالی آنها را می دیدیم، زانوی غم بغل می کردیم و زار زار گریه می کردیم.

مصطفی جان! در بعضی عملیات ها دوستان به تله دشمن می افتادند و وقتی برمی گشتیم منتظر آمدن آنها بودیم و دعا می کردیم فرجی شود شاید برگردند.

داداش! وقتی می شنیدیم دوستانمان شهید شده اند نگران بودیم چطوری خبر به خانواده شان بدهیم و شاهد ناله های زن و بچه و پدرو مادرشان باشیم ....

ولی داداش مصطفی! مطمئن هستم مردم ایران قدر شما و دوستان آتش نشان و دوستان شما را خواهند دانست و همراه شما پا به پای اخبار مربوط به ساختمان پلاسکو نشسته اند و دعا می کنند فرجی شود و سایر همکاران شما سالم خارج شوند و برای تجلیل از آتش نشانان قهرمان همگی در تشیع پیکرهای این عزیزان شرکت خواهیم کرد و یاد این عزیزان را گرامی خواهیم داشت.

حاج مصطفی! خدا به شما و سایر همکاران و خانواده آتش نشانان صبر عنایت فرماید.


کد خبرنگار : 19