فاش نیوز - در جلسه نقد کتاب که با حضورجمعی از نویسندگان دفاع مقدسی در دفتر پیام فرهنگی آزادگان برگزارشد کتاب "مردی که پروانه شد" با محتوای دفاع مقدس مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش فاش نیوز، در این نشست که با حضوردکتراحمد شاکری و عباس نژاد از منتقدان داستان نویسی برگزار شد، مجید پورولی کلشتری نویسنده و خالق کتاب "مردی که پروانه شد" به بیان نقطه نظرات خود در مورد این اثر پرداخت.
وی که از نویسندگان ارزشی و دفاع مقدس کشورمان به حساب میآید تاکنون کتاب های متعددی همچون «آواز ابابیل» «اقیانوس مشرق» «پسران دوزخ» «گریههای مسیح» «فصل خواب خرگوشها» «نگار ماندگار» «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» را به رشته تحریر درآورده است.
این نویسنده خوش فکر برای نگارش کتاب «ما از دوکوهه ...» برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه جشنواره گام اول شد و همچنین برای کتاب «اقیانوس مشرق» برنده جایزه کتاب سال جشنواره پژوهشهای دین در حوزه داستان و برنده جایزه اول جشنواره رضوی به عنوان رمان برتر شده است
برآن شدیم تا گفت وگویی هرچند کوتاه با این نویسنده جوان و با ذوق و استعداد که خود را متعهد به مکتب اهل البیت علیهم السلام میداند داشته باشیم.
فاش نیوز: برای شروع ابتدا خودتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید؟
بنده مجید پورولی کلشتری و متولد سال 1354 هستم و تدریس میکنم. هر چند دغدغه اول و آخرم فعالیّت در حوزه «نشر معرف مکتب اهل البیت علیهم السلام» و «مکتب حقّه تشیّع» است اما ادبیات نمایشی خواندهام و شیفته سینما و ادبیات داستانی هستم.
چندین سال است که به صورت پراکنده در مراکز فرهنگی و دانشگاهی داستان نویسی، به عنوان «استاد پروازی» مشغول انتقال تجربیات داستانی خود به دانشجویان و هنرجویان هستم.
فاش نیوز: چگونه نوشته هایتان رنگ و بوی دفاع مقدس به خود گرفت؟
من در خانوادهای مذهبی و انقلابی بزرگ شدم و ناخودآگاه تحت تاثیر تفکرغالب در خانواده و اجتماع بودم وشاید هم مثل بیشتر همدورهای هایم عقیدهام را از تلویزیون و خانواده گرفتم. درآن سالها جنگ و بازتاب دفاع رزمندگان ما بازتابی ویژه در تلویزیون داشت و تلویزیون جزو اعضای اصلی خانواده بود. آنچه من را با جنگ و دفاع مقدس درگیر کرد، نقطه نظرات مادرم و اطرافیانم بود وعلاوه بر آن تاثیرات بی چون و چرای برنامههایی نظیر «روایت فتح» از سید مرتضی آوینی را نباید نادیده گرفت. من در خانوادهای بزرگ شدم که رزمنده و جانباز کم نداشت. نسل من با رزمندهها و آزادهها و بمبارانهای هوایی و پناهگاه و مسائل اجتماعی پس از جنگ اجین شده است و با آنها بیگانه نیست.
فاش نیوز: در هنگام نگارش کتاب های خود، چه حس و حالی دارید؟
من واقعا شیفته نوشتن هستم. خلق یک اثرادبی بی اندازه به من آرامش و حس مفید بودن میدهد. مخصوصا درسالهای اخیر قلم این حقیر با نوشتن در حیطه ولایت چهارده معصوم و نشر بصیرت مکتبی و شیعی شرافت تازهای پیدا کرده است.
خودم را در حوزه فرهنگی «سرباز ولایت» می دانم و وقتی که در حوزه تبیین ولایت چهارده معصوم علیهم السلام و معرفی چهرههای طاغوتی دست به قلم میبرم، بی اندازه خوشحال می شوم و در پوست خود نمیگنجم. برای من نوشتن نوعی جدا شدن از زمین و زمان و بال زدن در آسمان آرزوهاست، آرزوی من این است که تک تک نوجوانان و جوانان این مرز و بوم، نگاه و بصیرتی علوی و فاطمی پیدا کنند تا خدای ناکرده «معرفت به امام معصوم» مهجور و در انزوا باقی نماند.
فاش نیوز: اما انگار از زمانه گلایههایی هم دارید!؟
بله. چه کسی ندارد؟! بچههای جنگ و رزمندههای دیروز ما که امروز چهرههایی مورد احترام و «قهرمان ملّی» هستند، قربانی مناسبات و بازی های زمانه شدهاند. دور شدن از آرمانهای شیعی و عقیدتی همه را اذیت میکند و این برای بچههای رزمنده درد آورتر و سختتر و شکنندهتر است.
اگر من از فقدان یک ارزش اخلاقی و دینی دچار اندوه می شوم، این اندوه برای آن رزمندهای که جانش را فدا کرده است تا آن ارزش بر حای بماند و نهادینه شود سختتر است.
فاش نیوز: انگیزه شما از نوشتن رمان های دفاع مقدس چیست؟
من مینویسم تا حرف بزنم. حرفهای دلم را! نوشتن برای من تریبون و به نوعی بلندگو و رسانه ای مکتوب است. در این سالهای اخیر نگاه من به نویسندگی نگاهی «مکتبی» و «مذهبی» و «سربازی» است.
من خودم را سرباز مکتب امام عصرعلیه السلام می دانم اما نمی دانم سرباز خوبی هستم یا نه! نمیدانم تاکنون چقدر موفق بودهام و آیا رو به جلو رفتهام یا درجا زدهام. اما من سرباز مکتب معصوم هستم و تنها کارم تبلیغ همان پیام بزرگی است که رسول خدا در غدیر خم آن را شفاف و بسیار صریح بیان فرمودند.
دغدغه اول و آخر من در نویسندگی این است که از جانب خودم حرفی نزنم و اگر حرفی میزنم و مینویسم کلام معصوم باشد و یا به موازات کلام معصوم و در مسیر و همراه با کلام معصوم باشد. متاسفانه روحیه تمکین به مقام شامخ ولایت معصوم این روزها کمرنگ شده است و هر کسی به نوعی خود را صاحب نظر و عقیده میداند. اما من سعی کردهام این را بگویم که از دهان و زبان و قلم تنها برای نشر کلام معصوم استفاده میکنم و لاغیر.
فاش نیوز: آیا کتاب هایی که درخصوص زندگینامه امامان معصوم نوشتهاید مغایرتی با موضوعات دفاع مقدسی هم دارند؟!
این تنها یک چرخش حرفهای است، پیشتر دغدغهام «جنگ هشت ساله» و «دفاع جانانه رزمندگان از مرزهای وطن» بود. حالا اما بزرگتر شدهام. افقهای تازهتر و دورتری را میبینم، انگار جاهایی و چیزهایی بوده که قبلا ندیدهام و اگر روزی از یک کودک شش ماهه در حلبچه نوشتهام امروز درباره حضرت محسن علیه السلام خواهم نوشت.
به هر حال مصیبت بزرگ مصیبت معصوم است ما اندوهی بزرگتر از مظلومیّت آل الله نداریم. تکلیف امروز من ابتدا و در درجه اول آن است که سرباز مکتب حضرت محسن علیه السلام باشم. سرباز حضرت رقیه سلام الله علیها باشم. و صد البته رزمندههای ما هم خیلیهای شان برای عشق به اهل بیت و برای دفاع از اسلام و مکتب تشیّع به دفاع پرداختند و هر آن کسی که جانش را وقف دفاع از آرمانهای معصوم کند، از دستان رسول خدا صلی الله علیه و آله پاداشش را خواهد گرفت.
درد من این است که امروزه جوان کشور من تعریفی و شناختی از امام معصوم و عصمت و امامت و ولایت آل الله ندارد، اگر هم تعریفی دارد تعریفش صحیح و منطبق بر آموزههای صحیح دینی نیست. این تفکر بود که مرا از آن موضوعات سالهای قبل به دریچه و موضوعات جدید سوق داد.
فاش نیوز: لطفا از موضوع کتاب برنده جایزه کتاب سال برایمان تعریف کنید ؟
شاید ده یا دوازده سال قبل بود، درست خاطرم نیست اولین کتابی که نوشتم «ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم» نام داشت که برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد و آن جایزه برای من خیلی مهم بود چرا که مرا واقعا به جلو برد و برای نوشتن تشویق شدم، آن هم نوشتن در دنیایی حرفهای تر.
البته الان که به آن کتاب نگاه میکنم شاید چندان مدافع ادبیات و اسلوب داستانی و فکری آن نباشم. اما هر چه بود آن کتاب نوشته شد و من خیلی عاشقانه و از روی احساس آن را نوشتم و آن جایزه مثل یک نردبان من را بالا برد. سیر طبیعی نوشتن اینطور است آدم چیزی مینویسد و سال بعد خودش بهترین منتقد نوشته خودش می شود البته قلم و توانایی نویسندگی هم روز به روز تکامل پیدا میکند.
الان خوب میدانم که جایزه اصلی و جشنواره اصلی آن طرف این دنیای خاکی است. چه کتابها که مورد تشویق انسانها قرار میگیرند و امام عصر علیه السلام از آن کتاب ناراضی است و چه کتابهایی که مورد کم لطفی و نادیده انگاشتن قرار میگیرند و امام عصر علیه السلام آن کتاب و نویسنده اش را دوست میدارد بنابر این ملاک اول و آخر من رضایت معصوم است.
فاش نیوز: به عنوان یک نویسنده ارزشی، چگونه می توان فرهنگ ایثار و شهادت را دربین جوانان امروزی رواج داد؟
باید به اصل وبه ریشه پرداخت ایثار و شهادت ریشه در مفاهم مذهبی و عقیدتی و دینی ما دارند، آنها را اگر برای نویسنده تبیین کنیم آن وقت خودش درباره این فرهنگ خواهد نوشت. اما کسی که اصلا دغدغه دین و مذهب و ایثار و شهادت ندارد، چگونه میخواهد در این حوزه بنویسد؟! باید نویسنده اول به عقیده صحیح متعهد و ثانیا اهل مطالعه و با سواد باشد.همچنین درد دین داشته وغم معصوم در دلش باشد، اینها حداقل های نویسندگی در این حوزه است.
فاش نیوز: بنظر شما راه حل کدام است؟
نهادینه کردن نگاه دینی و مذهبی و باید پا بگذاریم جای پای معصوم و ادامه دهنده همان خط سیر باشیم چرا که انشعابات دیگر همگی خطرناک و گمراه کننده هستند. اگر امام معصوم را بشناسیم میتوانیم سربازان امام معصوم را بشناسیم مقام معظم رهبری همیشه درباره «دشمن شناسی» و اهمیّت آن فرموده اند، "باید ببینیم دشمن مکتب اهل البیت علیهم السلام کیست باید معارف ولایت و برائت را نهادینه کنیم". بستر فکری هنوز مهیّا نیست و پله اول شناخت معصوم است، معصوم که شناخته شد باید بیاییم به عصر حاضر و درباره غیبت امام معصوم کار کنیم. امام معصوم از نظرها پنهان است اما راه و کلام امام که پیدا و شفاف و مهیّاست! امام ظاهر نیست اما راه امام آشکار است.
کسی که بصیرت داشته باشد و بفهمد و بداند که شیعه از آن حیث که امام معصوم و صاحب دارد تنها نیست، این آدم راه و قلم را گم نمیکند. شما میخواهید رزمنده و قهرمانان دیروز را به نوجوان معرفی کنید. خب! این جا یک مشکل بزرگ داریم. دانش آموزی که هنوز امام معصوم را آنگونه که باید نمی شناسد، چگونه می خواهد آن رزمنده ای را بشناسد که بنا به قول شما برای دفاع از دین خدا به جنگ رفته است؟! دانش آموز نمی داند امام معصوم کیست و حالا ما میخواهیم مدافع امام معصوم را به او بشناسانیم؟! این شدنی و کارآمد نیست.
فاش نیوز: نظر شما درباره کتاب «مردی که پروانه شد» چیست؟
این کتاب درباره زندگی یک آزاده به نام «عباد» است و محتوای کتاب تحلیل دنیای فکری اوست اما این کتاب محدود به فضای اسارت و بازداشتگاههای عراق نیست و بیشتر نفوذ به درون و تفکرات و ایده آل های این آزاده است.
در مورد این کتاب باید بگویم که دلم میخواست چیزی بنویسم که در آن نگاه مذهبی و دینی و شیعی حاکم باشد و فکر کنم کارم را به اندازه توانم در آن زمان که دست به قلم بردم انجام دادهام.
فاش نیوز: آیا به این فکر کردهاید که کتابی هم در خصوص جانبازان بنویسید؟!
دنیای جانبازان دنیای غریبی است، من علاقمندم که از نزدیک با دغدغه های آنها آشنا شوم. ممکن است جملهای که میخواهم بگویم آنان را ناراحت کند اما من به واقع دلم برای آنان میسوزد.
آنها باختند اما این واژه باخت به معنی شکست خوردن نیست، جامعه در حوزه تبلیغات شاید مدافع آنان باشد اما در عمل آنها مهجور و تنها هستند. البته این ذات ماجراست و تمام مظلومان عالم تنها هستند. حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز جانباز ولایت هستند و حضرت محسن علیه السلام را در راه دین خدا و دفاع از امام معصوم فدا کردهاند.
مگر درباره ایشان تاکنون آنگونه که باید و شاید کار شده است؟! مظلومیّت از این بیشتر که برخی حتی زورشان میآید دست بالا ببرند و در فرق آن شش ماهه ای که به دنیا نیامد و به شهادت رسید بر سر و سینه بزنند.
جانبازها برای من مورد احترام هستند در روایات هم داریم که هر کسی که در راه رضایت اهل البیت علیهم السلام یک قدم بردارد حتما مزدش را خواهد گرفت. تمام آن عزیزان و قهرمانانی که برای احیای امر معصوم در این جنگ هشت ساله و دفاع مقدس شرکت داشتند مزد و پاداش خود را خواهند گرفت.
فاش نیوز: آیا در زمینه انتشار کتابهای خود با مشکل خاصی هم مواجه شده اید؟
خیر! خوشبختانه به علت بازخورد خوب کتابها در جشنوارهها و اخذ جوایز متعدد، ناشران به حقیر لطف دارند، کتابهایم قبل از تمام شدن نگارش، معمولا پیشنهادهایی برای چاپ دارند. البته این هم از توفیقاتی است که خداوند به بنده مرحمت کرده است وگرنه هر قلم و هر نویسندهای ضعفها و کمبودهایی دارد و بی تردید من هم در قلم و نگارش و نوشتن دچار ضعفهایی هستم وان شاء الله این ضعفها عقیدتی و فکری نباشد.
فاش نیوز: سخن پایانی شما چیست؟
برای معصوم کار کنیم، امام زمان علیه السلام غریب است و ادبیات شیعی غریب و تنها مانده است.
فاش نیوز: باتشکر از شما که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. برایتان آرزوی موفقیت داریم.
گزارش از صنوبر محمدی