تاریخ : 1395,چهارشنبه 18 اسفند22:30
کد خبر : 52286 - سرویس خبری : اخبار

پرداخت نجومی به نخبگان! و کمبود بودجه سهم ایثارگران


پرداخت نجومی به نخبگان! و کمبود بودجه سهم ایثارگران

آیا جانبازی با هشت سال اسارت و 55درصد جانبازی برای نیازها و مطالبات اولیه خود باید کارد به استخوانش برسد و امروز اعتراض را پیشه خود کند؟

فاش نیوز - قداست و بزرگی و عظمت ایران اسلامی درنتیجه جانبازی و جانفشانی های فرزندان این مرز و بوم است و خداوند شاهد این فداکاری و از جان گذشتگی آنها بوده است.

 اما چگونه است که دولتمردان برای دادن حق مسلم این عزیزان شرط و شروط و معسر بودن را بکار می برند در حالی که به نظر می رسد این واژه و نحوه رفتار اهالی بهارستان و پاستور مناسب نیست و سرباز و جانبازی که زمانی ایران اسلامی به آن افتخار می کرد امروز باید برای بیان نیازهای خود اینگونه فریاد بکشد.

  آیا جانبازی که ازنسل انقلاب و جنگ است و با هشت سال اسارت و 55 درصد جانبازی برای نیازها و مطالبات اولیه خود باید کارد به استخوانش برسد و امروز اعتراض را پیشه خود کند؟ آیا زمان جنگ بین سرباز و فرمانده ارتش و سپاه و بسیج فرقی وجود داشت؟ پس چگونه است که امروز برای تصویب پرداخت حقوق میلیونی به برخی افراد صحبت از نخبه بودن می شود اما حق و حقوق قشر ایثارگر به امان خدا رها شده است؟

 امروز بهانه پرداخت حقوق میلیونی به مدیران و برخی از افراد "نخبه بودن" آنهاست در حالی که در دوران جنگ تحمیلی اگر به فرمانده سپاه یا ارتش حقوق نجومی داده نمی شد آیا این عزیزان جنگ را رها می کرده و به دیگر کشورها می رفتتد؟ واقعا برای مصوبه شدن ماده 38 لایحه برنامه ششم توسعه جهت پرداخت های نجومی جای بسی تاسف و جود دارد.

 تصویب یکی از بندهای لایحه برنامه ششم توسعه درخصوص سقف دریافتی مدیران کشور طبق آیین نامه داخلی مجلس و دفاع رئیس مجلس از شان و منزلت  خانه ملت نه تنها باعث نشد که آتش انتقادات از مجلسیان فروکش نکند بلکه در خود مجلس هم از سوی نمایندگان با ایرادهای آئین نامه ای همراه شد.

 این موضوع هنگامی رسانه ای شد که نمایندگان مجلس در جریان بررسی یکی از بندهای لایحه برنامه ششم توسعه در مورد حقوق مدیران با افزایش 60 درصدی آن موافقت کرده بودند و برای رفع ایراد شورای نگهبان تلاش کردند.

 اما هنگامی که با انتقادات فراوان در بیرون از خانه ملت مواجه شدند پی به این موضوع بردند که تصویب این قانون با روح مبارزه با حقوق نجومی مغایرت دارد. از این رو در جلسه علنی روز شنبه 14 اسفند ماه انتقادها به این مصوبه شروع شد.

 نمایندگان مجلس در بهارستان، در مصوبه اول خود حقوق مدیران را تا ۲۴ میلیون تومان تعیین کردند، اما وقتی با انتقادات رسانه ها  و مخالفت افکار عمومی مواجه شدند پی به اشتباه خود بردند و آن را به نصف تقلیل دادند.

 امیرآبادی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در این باره گفت: با مصوبه مجلس مدیران می‌توانند ماهانه تا ۲۴ میلیون تومان دریافتی داشته باشند و این دریافتی در برابر حقوق کارگران نجومی محسوب می‌شود.

یک نویسنده و روزنامه نگار با به این مصوبه می گوید: 24 میلیون تومان، بله 24 میلیون تومان،من روزنامه نگار و نویسنده کتاب های دفاع مقدس و استاد دانشگاه امروز یک اتومبیل قراضه پیکان ندارم اما مدیران با این حقوق نجومی هر ماه می توانند یک ماشین شیک صفر کیلومتر بخرند.

 من پس از سال ها امروز متوجه شد که چرا فقط نور چشمی ها و از ما بهترون مدیران ارشد می شود. این وضعیت حقوق های کلان در حالتی است که یک زوج جوان برای ازدواج شان و دربافت وام 10 میلیون تومانی بله وام ماه ها پشت در بانک ها چشم انتظار می مانند. خدایا تفاوت ره از کجاست تا کجا؟ مدارک تحصیلات عالیه مان را بگذاریم در کوزه، فقط آبش را بخوریم. ما هنوز در باغیم ولی فکر می کردیم توی باغیم!

 دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی اما به انتقادات اینگونه پاسخ داده است: مجلس سقف حقوق مقامات را تعیین کرده و برای موارد استثنا با تقاضای رئیس قوه یا معاون رئیس جمهور یا وزیر برای کسانی که کار ویژه انجام می دهند؛حدود 60 درصد به حقوقشان اضافه شود.

 دکتر علی لاریجانی در ابتدای نشست علنی روز شنبه، 14 اسفندماه مجلس شورای اسلامی، در خصوص حقوق های غیرمتعارف گفت: بحث هایی برخی در جامعه درباره مصوبه مجلس در اصلاح قانون برنامه مطرح کرده اند که البته بعضی از مطالب خیلی نادرست و ناصحیح و با ادبیات ناصحیح تر بیان شده است.

 رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در ماده 38 قانون برنامه ششم که مجلس به تصویب رساند آمده است؛ مجموع پرداختی ماهیانه مقامات، مدیران و کارکنان دستگاه های موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8/7/86 ماده 35 این قانون حداکثر دو برابر حداکثر حقوق و مزایای مستمر قابل پرداخت به مدیران موضوع تبصره 76 قانون مدیریت خدمات کشوری می باشد.

 دکتر لاریجانی در توضیح ماده قانونی مذکور گفت: ماده مذکور بیانگر این است به خاطر بحث هایی که در مورد حقوق مقامات به عنوان حقوق نجومی در کشور روی داده بود؛ اعضای کمیسیون برنامه می خواستند یک سقفی برای این حقوق ها تعیین کنند،نه اینکه حتما باید این سقف را دریافت کنند.

 وی افزود: سقف تعیین شده حداکثر حدود 14 میلیون است که البته بستگی به میزان حداقل حقوق بین 10 تا  14 میلیون تغییر می کند، بنابراین مبنای ماده مذکور برای کنترل حقوق مدیران بود تا جلوی حقوق های نجومی گرفته شود و مجلس این موضوع را پیگیری می کرد.

  کدامیک ازمدیران ما نخبه هستند و کدام کشور دنیا منتظر مدیریت این نخبگان هستند؟ واقعاجای تاسف وجود دارد که برخی در پوشش نخبه و مدیرو کارآمد برای خود حقوق های میلیونی تدارک دیده اند؟ متاسفانه این مدیران نخبه فقط ازنخبگی حقوقش رامی گیرند، اگربرخی در دولت و مجلس ریگی به کفش ندارند چرا اجرای مصوبه افزایش 60 درصد حقوق مدیران را پیشنهاد می کنند و حداقل چند صباحی از اجرای آن جلوگیری کنند، آن وقت متوجه خروج نخبگان مدیران خواهیم شد.

 این موضوع ما را به یاد زد و بندهای موجود در برخی از رشته های ورزشی می اندازد و مثل داستان نقل و انتقال فوتبالیست ها است که ابتدا با رواج یک شایعه اعلام می شود که فلان بازیکن را فلان باشگاه خارجی می خواهد، مافیای فوتبال فورا دست به کار شده و مدیران باشگاه ها رامطلع می کنند و آن وقت در رسانه وجامعه بوق وکرنا می شود که چرا فلان بازیکن برود خارج و باید فلان باشگاه او را بخرد، برای جذب او هم که قیمت چند برابرشده با شرایط مطلوب خود را به وجود می آورند.

 این حال و روزگار ما است که عده ای که خود را صاحب نظر و کارشناس می دانند از درآمد فلان ورزشکار و رفتن او به تیم های خارجی می گویند اما از هزینه و زندگی جانبازان، ایثارگران و... حرفی زده نمی شود، آیا لیاقت ایثارگران این است که عده ای سوار برگرده آنها شوند و اهداف خود را پیش ببرند؟

 آیا بی تدبیری در مقابله با ریزگردها که فقط در یک روز خاموشی برق که موجب می شود 700 هزار بشکه نفت هدر رود و یا اینکه میلیاردها تومان در پروژه موسوم به چشم تهران حیف و میل شود را چه کسانی باید پاسخگو باشند؟ آیا نمی شد پول آنها را به زخم های مالی ایثارگران زد؟!

 یک ایثارگر دراین باره  می گوید: اگر فامیلی یا رفیقی در بین مقامات بنیاد شهید و امور ایثارگران داشته باشی فبها والا حتی به عنوان یک انسان هم احترامت را نداری تاچه رسد به حق وحقوق. جانبازی که 25 درصد است و بخاطر بیکاری و فقر هنوز در یک خانه  فرسوده زندگی می کند که دیوار آن از هرطرف ترک خورده وبا یک زلزله  3 ریشتری فرو خواهد ریخت. در حالی که برخی از مسئولان، نبود اعتبارات را مطرح کرده و دائما می گویند نداریم.

 نکته جالب اینکه در اجتماع مسالمت آمیز جانبازان در بنیاد شهید در واکنش به مصوبه ماده 38 لایحه برنامه ششم درخصوص حقوق های میلیونی یک جانباز گفت: من جانباز 55درصد با60 سال سن هستم و با این وضعیت نه قادر به کاری هستم و نه درآمد آنچنانی دارم، دوتا از فرزندانم هم تاکنون ازدواج نکرده اند در حالی که برخی از دولتمردان با اعتراض مسالمت آمیز مخالف هستند. به نظر من اینها نفس شان ازجای گرم بلند می شود و با جیب پر از پول حرف می زنند.

 این جانباز می گوید:مجلس در مصوبه اخیرخود تصویب کرد که حقوق مدیران 24میلیون تومان شود که در طی یک سال 3میلیارد تومان می شود در حالی که من جانباز با دریافت ماهیانه دومیلیون تومان کل دریافتی ام می شود 24میلیون تومان.  پس عدالت کجاست و منی که نه خانه  و نه ماشین برای جابجا شدن دارم چه باید بکنم؟ اگر چه رهبرمعظم انقلاب هر روزبر توجه و رسیدگی به دلسوزان نظام تاکید می کنند اما متاسفانه مسولان اجرایی ما گوش شنوایی ندارند.

 این جانباز سرافراز دوران هشت سال دفاع مقدس ضمن انتقاد از بی توجهی مسئولان و به خصوص بنیاد شهید و امور ایثارگران می گوید: آقایان مسئول تا دیر نشده به داد ما برسید، عمل جراحی کرده ام و اکنون یک سال است که خانه نشین هستم و افسردگی شدید گرفته ام هرروز با کوچک ترین بهانه به همسرم که 30سال است مرا تر و خشک می کند و زحمتم را می کشد پرخاش می کنم و خرج خانواده ام را با این حقوق نمی توانم جوابگو باشم. دخترهایم را شوهرداده ام. از چند بانک هم بنام خودم و همسرم وام گرفته ام و در آخر برج، حقوقی برایم باقی نمی ماند.

 متاسفانه هیچ مسئولی هم جوابگوی ما نیست وقتی هم حرف حق را می زنیم ما را دیوانه خطاب می کنند در حالی که بنده و امثال بنده در برهه ای از زمان کار و زندگی خود را به خاطرحفظ انقلاب و نظام رها کرده و به جبهه رفتیم تا ازدین ودیانت خود ومملکتمان دفاع کنیم اما حالا کسی نیست که حتی پاسخ سوال ما را بدهد .

 آیا مگر حضرت امام راحل نفرمودند "هرکس برای این جنگ جهاد رفتگان مشکل تراشی کند ضد انقلاب محسوب می شود و باید با آنان برخورد نمایید و مگر نه اینکه در جای دیگرفرمود: نگذارید این پیشکسوتان جهاد و شهادت درزندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند آیااین است وصایای حضرت امام؟

  متاسفانه در کمیسیون پزشکی بنیاد جریانی روال دارد که باعث وارد شدن لطمات فراوانی به جانبازان شده است و گویا راه حل آن یک حلقه مفقوده است. جریان از این قرار است که عده ای معدود با سند و مدرک تراشی در نهایت عافیت وارد کمیسیون شده و درصدهای جانبازی نا بحق گرفته اند.
حال با همین مسئله بنیاد به خاطر جلوگیری از این اتفاق از آن سوی بام افتاده و جانبازانی که واقعا" مشکل داشته و حتی مشکلاتشان حاد است، به خاطر نداشتن مدرک کافی درصدهای واقعی آنان احراز نمی شود و به نا حق چوب عده ای را می خورند.

 واقعا" چاره کار چیست؟

 در مقابل جانبازی که درد جسمی و معلولیت شدید دارد و خانواده اش در فقر مطلق به سر می برند به این جانباز ناتوان 15 درصد که هیچ تسهیلاتی به او تعلق نمی گیرد و محتاج نان شب است چکار باید بکند.

 در این میان عده ای وجود دارند که اعتقاد دارند اصلا" موضوع در صدها تبعیض آمیز است و کلیه جانبازان به یک میزان مساوی باید حمایت شوند، هر چند چنین اعتقادی در میان جانبازان است ولی در واقع نمی توان برای مثال یک جانباز 25 درصد را با جانباز 70 درصد را به یک میزان خدمات رسانی کرد چون اصلا" برای بنیاد چنین بودجه سنگینی فراهم نیست .

  اما در شرایط فعلی جانبازان درصد پائین عملا" هیچ تسهیلاتی از بنیاد دریافت نمی کنند و جانبازان زیر 25 درصد که اصلا" به شمار نمی آیند و فقط یک دفترچه بیمه درمانی دریافت کرده و از چرخه حمایت بنیاد خارج شده اند.
اما سئوال اینجاست گروه راضی با این شرایط کدام است؟
جوابی برای این سئوال نیست، چون هیچ گروهی از جانبازان از خدمات رسانی بنیاد و مسئولان رضایت کافی ندارند و هزاران مشکل ریز و درشت آنان را احاطه کرده است.

  متاسفانه در مقابل، دولت و بنیاد توان رفع مطالبات را ندارد و سعی می کنند با حرکات تبلیغاتی این مسائل را کتمان کنند و آنچه در این میان به وجود آمده به دو جریان منتهی شده است، جریان اول جریان جانبازان ناراضی است و جریان دوم، جریان جامعه است که فکر می کنند تمام امکانات، تسهیلات و رانت ها متعلق به این قشر است.

 این در حالی است که پس از 30 سال که از پایان جنگ می گذرد، جانبازان تصمیم به یک تجمع مسالمت آمیز در بنیاد شهید گرفتند و بارها تاکید کردند که این حرکتی علیه نظام و حاکمیت نیست.
بلکه این حلقه مفقوده باشد و فرجی حاصل شود و مسئولان اجرایی کشور بپذیرند که برخی از کاستی ها در نتیجه مدیریت و روش های غلط است و شرایط فعلی قابل تحمل نیست و باید مسئولیت پذیر و جوابگو در قبال انتظارات ایثارگران، به دور از هر نوع شائبه سیاسی باشند.

 در پایان ذکر این مطلب ضروری به نظر می رسد که جامعه هدف همیشه به آینده خوش بین بوده و مدافع نظام است چرا که به لحاظ طرز تفکر خود، هرگز اجازه نداده است دستمایه بدخواهان شود اما دولتمردان هم باید با پذیرش نقاط ضعف خود در رفع اشکال و کوتاهی ها با اتخاذ تدابیر هوشمندانه توانمندتر از گذشته ظاهر شوند.


کد خبرنگار : 18