تاریخ : 1396,یکشنبه 27 فروردين16:34
کد خبر : 52736 - سرویس خبری : اخبار

یک شهید،یک خاطره

تا کربلا راهی نیست



نزدیک عملیات مهران بود و دو ، سه تیم عملیاتی برای شناسایی جمع بودیم. علی رو به رزمنده‌ها گفت:
- «هر کدام شهید شدید، برای شفاعت دست بقیه رو بگیرید.»
 صلوات رزمنده‌ها بلند شد که او ادامه داد:
- «از مهران تا کربلا راهی نیست. کاش توی این عملیات راه کربلا باز بشه و من یک ساک به آن جا ببرم. با پای برهنه، قبر امام علیه‌السلام را زیارت کنم و ساک را هم پر از مُهر کنم و برای بچه‌ها هدیه بیاورم.»
***
راه کربلا که باز شد، علی دیگر نبود تا هدیه‌ای بیاورد، اما دلخوش به شفاعتش تا آخرین لحظه مانده‌ام.


خاطره‌ای از شهید علی اسفندیاری
راوی: غلامرضا دسترس، همرزم شهید


منبع : کیهان