فاش نیوز - پایش اوضاع و احوال کنونی جامعه و نیز یک حساب کاملا سر انگشتی! نکات ذیل مستفاد می گردد:

۱- جدی شدن دوقطبی رئیسی _ روحانی در روزهای اخیر

دلیل: نظرسنجی های معتبر، گویای این مسئله می باشد.

۲- عدم انصراف جناب قالیباف از گردونه انتخابات به نفع جناب رئیسی

دلیل: در صورت انصراف جناب قالیباف، حدود ۳۰ درصد آرای ایشان؛ یعنی قریب به ۲ میلیون رای، به سبد رای جناب رئیسی تعلق نخواهد گرفت!

۳- انصراف جنابان پوششی و کوششی؛ یعنی جهانگیری و هاشمی طباء از گردونه انتخابات به نفع جناب روحانی

دلیل: آفتاب آمد دلیل آفتاب...!

۴- عدم انصراف پدیده این دوره انتخابات؛ یعنی جناب میرسلیم محبوب

دلیل: مشهود است که هدف غایی جناب میرسلیم از شرکت در این دوره از انتخابات، ایفای نقش پوششی نبوده است، بلکه تذکّر اوّلیّات سیاست ورزی و مبانی اخلاق سیاسی به عموم مردم بالاخص رقبای خویش بوده است!

۵- تنفر شدید آحاد مردم بالاخص قشر مستضعف و محروم از اوضاع کنونی کشور بالاخص وضع نابسامان اشتغال

دلیل: اعتراض  کارگران در حرم مطهر امام(ره) و  معدنچیان در گلستان

۶- سردرگمی، ناامیدی و اعتراف به شکست کاملا مشهود اعضای ستاد و نزدیکان جناب روحانی

دلیل: ورود کاندیدای پوششی به جریان انتخابات

۷- بلاتکلیفی قریب به ۳ میلیون رای سرنوشت ساز باصطلاح خاکستری و رقابت اصلی رئیسی و روحانی بر سر آن

دلیل: به زعم قلم حاضر، مشارکت قریب به ۵۳ درصدی در انتخابات ۹۶ رقم خواهد خورد!

به دیگر معنا، با احتساب قریب به ۵۲ میلیون جمعیت دارای حق رای، قریب به ۲۷ میلیون نفر در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شرکت خواهند نمود.

از جانبی طبق قانون انتخابات ریاست جمهوری، نامزدی در ساختمان پاستور نزول اجلال خواهد فرمود! که اکثریت مطلق آراء؛ یعنی ۵۰ درصد آراء ماخوذه (خواه باطل و خواه صحیح) + یک رای را از آن خود نماید؛ یعنی حداقل ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار و ۱ رای!

شایان ذکر است در انتخابات سال ۱۳۹۲، در فضایی مبهم و کاملا مثبت نسبت به برنامه ها و وعده های جناب روحانی، ایشان با کسب ۵۰/۷ درصد آرا؛ یعنی ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار رای، به صورت کاملا ناپلئونی، پیروز انتخابات گردید.

البته این پیروزی در حالی رقم خورد که مجموع آرای مکتسبه رقبای اصلی ایشان یعنی آقایان جلیلی و قالیباف، ۲۸ درصد؛ یعنی قریب به ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار رای بود.

اینک؛ در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، ملت فهیم و بصیر ایران در جایگاهی کاملا متفاوت و متمایز از سال ۱۳۹۲ قرار دارد؛ جایگاهی مشحون از ۴ سال تجربه تلخ مبتنی بر وعده های سر خرمن شیخ حسن روحانی

به زعم حقیر، با احتساب اوضاع کنونی کشور و نیز نارضایتی عمومی آحاد جامعه از عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع دولت یازدهم، کاملاً مبرهن است که در خوش بینانه ترین و رویایی ترین حالت، حداکثر رای جناب روحانی در انتخابات پیش رو، قریب به ۱۲ میلیون رای خواهد شد! (تکرار می کنم: در خوشبینانه ترین حالت)

اما در آن سوی میدان سیاست، زوجی ممزوج از عقلانیت و مطالبه گری؛ یعنی جنابان رئیسی و قالیباف، در فضایی بسیار مثبت تر و امیدوارانه تر از انتخابات ۹۲، پا به میدان رقابت گذاشته اند.

در بدبینانه ترین حالت، مجموع رای ایشان یقینا بیش از مجموع آراء مکتسبه توسط جنابان جلیلی و قالیباف در سال ۹۲ یعنی قریب به ۱۲ میلیون رای خواهد شد! (تکرار می کنم: در بدبینانه ترین حالت)

با این تفاسیر، تنها رای کارآمد باقیمانده که متعلق به طیف موسوم به خاکستری جامعه می باشد، در حدود ۳ میلیون خواهد بود.

نکته شایان ذکر این است که این ۳ میلیون رای بلاتکلیف، از بام جناب روحانی رمیده اند و یقینا این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند!

از سویی، جای بسی تاثر و تعجب است که بنا به غفلت جنابان رئیسی و قالیباف و نیز عدم تخصص کافی تیم رسانه ای و تبلیغاتی ایشان در جذب آرای تاثیرگذار طیف خاکستری، همچنان این جمعیت در حالت تعلیق و تردید به سر می برند!

لذا بسیار شایسته و بایسته است که در این مدت باقیمانده تا انتخابات، تمامی قوای فکری و عملیاتی این دو کاندیدای جبهه انقلاب، معطوف به اقدام کاملاً ایجابی در راستای شناخت صحیح و دقیق قابلیت و ظرفیت فراوان این دو نامزد از طریق بهره گیری مناسب از شیوه های به روز و مخاطب پسند در سطح فضای حقیقی و فضای مجازی، بالاخص شبکه های اجتماعی باشد.

و این امر خطیر، محقق نخواهد شد، مگر از طریق رعایت اصول ذیل:

۱- پذیرش انتقادات سازنده هم کیشان

۲- گسستن حلقه محدود کنونی و بهره گیری از ظرفیت جوانانانقلابی کشور

۳- تغییر استراتژی رسانه ای و زدودن زنگار روزمرگی