فروشگاهی به نام شهدای مدافع حرم |
شهیدخبر(شهیدنیوز): بو رقیه از جوانان دهه هفتادی است و سن و سال زیادی ندارد. |
صغری خیل فرهنگ
ابو رقیه از جوانان دهه هفتادی است و سن و سال زیادی ندارد. اما ارادت و علقهاش به شهدا و جبهه مقاومت اسلامی او را نیز راهی میدان جهاد میکند. ابورقیه بعد از مدتی حضور در جمع مدافعان حرم به افتخار جانبازی نائل میشود و در بازگشت فروشگاهی را به نام «شهدای مدافع حرم» راه اندای میکند. در اصل دیدن تابلوی خاص این فروشگاه باعث آشنایی ما با ابورقیه و انجام گفتوگویی کوتاه با او شد.
عصر یک روز اردیبهشت ماهی است که وارد فروشگاه «شهدای مدافع حرم» در شهر قم میشوم. از داخل این فروشگاه، فرقی با دیگر سوپر مارکتها ندارد. چون از قبل با ابورقیه هماهنگ کردهام، وقتی سرش خلوتتر میشود، سراغ مجهولات ذهنیام میروم. اولین سؤالم از او در خصوص چگونگی حضورش در جبهه مقاومت اسلامی است.
پاسخ میدهد: من یک بسیجی ساده هستم اما از وقتی با بچههای ستاد تکریم شهدای مدافع حرم قم در روند برگزاری مراسم، تدفین و خاکسپاری شهدای مدافع حرم همکاری داشته و همراه شدهام خود این فعالیتها مقدمهای شد تا من هم به عنوان رزمنده مدافع حرم در جبهه مقاومت اسلامی حضور پیدا کنم و بعد از گذراندن دورههای لازم و سپری کردن آموزشهای نظامی راهی میدان نبرد شدم. حضور من هم در بحث فرهنگی مدافعان حرم بود و هم در بحث نظامی. بعد از دو دوره حضور در جبهه مقاومت اسلامی طی سالهای 1395- 1394 به افتخار جانبازی نائل آمدم.
از این جانباز مدافع حرم از حقوقهای نجومی میپرسم که برخی ادعا میکنند مدافعان حرم دریافت میکنند، در جواب لبخند میزند و میگوید: همه بچههای نظامی ما در مناطق عملیاتی در جبهه سوریه و عراق، دقیقاً به همان اندازهای حقوق دریافت میکنند که یک پاسدار در داخل کشور و در شرایط امن و عادی دریافت میکند. این بدان معناست که هیچ آدم عاقلی جان شیرینش را به خاطر شرایط مساوی حقوق و مزایای مساوی به خطر نخواهد انداخت. حالا شما فکر کنید راهی دمشق میشوید و یکی از پشههای آنجا جان شما را نیش میزند، پشههایی که مملو از آلودگی هستند و امروز حدود چند صد نفر از رزمندگان مدافع حرم با نیش همین پشهها دچار مشکلات زیادی شدهاند. بچههای ما شش ماه رفتند و بدون دریافت حتی ریالی مجاهدت کردند. تنها به این نیت که اذن دیدار رهبری را بگیرند. یا همین سال گذشته سه روز در حرم خوابیدند تا در روز رحلت امام خمینی (ره) در صف اول باشند و بتوانند رهبرشان را از نزدیک زیارت کنند. اینها عشق به ولایت دارند و همه این حضور و اخلاصشان هم به ولایتمداری شان باز میگردد.
ابو رقیه از شهدا و شهادت هم برایم صحبت میکند. به نظر او رزمندگان مجاهد مدافع حرم تنها برای شهادت راهی نمیشوند. این تصور نسبت به آنها اصلاً درست نیست: ما میرویم برای احقاق حق خونهایی که به ناحق ریخته شد و همین طور برای تقویت جبهه مقاومت اسلامی. اگر در این مسیر کشته شویم پس خدا ما را خیلی دوست دارد. نیت، شهادت نیست، نیت، جهاد در راه خداست که شهادت نیز مزد مجاهدان راه خداست. اگر قرار باشد همه ما برویم و شهید شویم، پس چه کسی قرار است از حرم دفاع کند، پس چه کسی قرار است از ناموس شیعه که درکنار حریم آل الله زندگی میکنند دفاع کند؟! پاسخ میدهد: من وقتی این فروشگاه را راهاندازی کردم به یاد دلاوران جبهه مقاومت اسلامی نام مدافعان حرم را برگزیدم اما کمی بعد با خودم فکر کردم که چرا نام شهدا غریب بماند برای همین فروشگاه را به نام شهدای مدافع حرم نامگذاری کردم تا به نوبه خودم یاد آنها را گرامی بدارم. بسیار هم انتقاد شنیدم و متأسفانه بسیار هم اذیت شدم. ابتدا که دستور پلمب فروشگاه داده شد آن هم به خاطر نامش. به من گفته بودند اصلاً شهدای مدافع حرم به شما چه ارتباطی دارد. نمیدانم چرا اینجا به هزاران اسم خارجی گیر نمیدهند اما این نام برای آنها جای سؤال داشت. این نشان میدهد که مدافعان حرم غریبند اما در نهایت با توافق و دستور دادستان اسم شهدای مدافع حرم بر سر در آن جای گرفت تا هر کسی که وارد این فروشگاه میشود یا هر کسی نگاهش به این نام میافتد یاد این شهدا را در دل زنده کند. مهمترین انتظار شهدا از ما این است که راه را گم نکنیم. شهدا مسیر حق را روشن کردند تا ما راه را گم نکنیم. امیدوارم قدردان مادران شهدا باشیم و قدر خانوادههای معظم شهدا را بدانیم و در هر موقعیت زمانی و مکانی که هستیم، بدانیم هرچه داریم از برکت خون شهداست. |