یوسف مجتهد - ماده۲۶ قانون مدیریت خدمات کشوری بیان میدارد: دستگاههای اجرایی مکلفند مردم را با حقوق و تکالیف خود در تعامل با دستگاههای اجرایی آشنا کرده و از طریق وسایل ارتباط جمعی، بهویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سطح آگاهی عمومی در این زمینه را ارتقا داده و اطلاعات لازم را به نحو مطلوب و مناسب در اختیار مردم قرار دهند.
علاوه بر ماده فوق، در ماده27 قانون مدیریت خدمات کشوری آمده است: مردم در استفاده از خدمات دستگاههای اجرایی در شرایط مساوی، از حقوق یکسان برخوردارند. دستگاههای اجرایی موظفند حداکثر ظرف مدت 3ماه مراحل، زمان و کیفیت و استاندارد ارائه خدمات و تغییرات آنها را مستند و شفاف کرده و از طرق مختلف به اطلاع مردم برسانند و در صورت بروز هرگونه تخلف، مسئولین دستگاههای اجرایی مسئولیت پاسخگویی به مردم و شکایت آنان را برعهده خواهند داشت. همین 2 ماده قانونی کافی است که ببینیم بنیاد شهید و امور ایثارگران در راستای تحقق این دو ماده قانونی چه کرده است؟
نکات مهمی که در این دو ماده قانونی وجود دارد عبارتند از:
1- تکلیف بنیاد به آشنایی ایثارگران با حقوق قانونی آنان و تکالیفی که برابر آنان برعهده دارد.
2- استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بهویژه صدا و سیما برای افزایش سطح آگاهی ایثارگران به نحو مطلوب.
3- فراهم آوردن شرایط استفاده از خدمات برای ایثارگرانی که دارای شرایط مساوی هستند، از حقوق یکسان و برابر.
4- مستندسازی و شفافیت در مراحل، زمان، کیفیت و استاندارد ارائه خدمات و تغییرات آن ظرف مدت حداکثر 3ماه و اطلاعرسانی آن به ایثارگران.
5- مسئولیت پاسخگویی به ایثارگران و رسیدگی به شکایت آنان.
با بررسی نکات مهمی که در قوانین به آن اشاره شد میتوان پی برد که در همه محورهای تعیینشده، بنیاد دارای نقص بوده و ناتوان از تحقق اهدافی است که در قانون ذکر شده است. بررسی علل ناتوانی بنیاد در تحقق این اهداف قانونی در این فرصت ممکن نیست و آن را به وقت دیگری میگذاریم، لکن براین نکته باید اذعان کرد که اگر قرار است دیوار بیاعتمادی بین ایثارگران و بنیاد فرو ریزد چارهای جز شفافسازی و رفع ابهامات موجود نیست.
اگر ریاست و سایر مدیران بنیاد که به کرات از اجرای 81/5 درصدی قانون جامع سخن میگویند، به شفافسازی در موارد محققشده قانون جامع میپرداختند یا هنگام ارائه پیشنهادهای اصلاحی قانون جامع، به ایثارگران و تشکلهای آنان اعتماد میکردند و از آنان کمک و مشاوره میگرفتند و یا نظام رسیدگی در کمیسیون پزشکی را به جای ابهامات فراوان و نگرانی و تشویش جانبازان، شفاف میکردند یا نظام پرداخت ایثارگران از قبیل حقوق و کمک معیشت را تبیین میکردند و یا در پاسخگویی به قطع سلیقهای حقوق ایثارگران، دلایل آن را شفاف بیان میکردند و از پیگیری و شکایت ایثارگران نمیهراسیدند، امروز این دیوار بیاعتمادی فراتر و بالاتر نمیرفت.
جانبازان فراوانی هستند که در شرایط مساوی از حقوق نابرابر و ناعادلانه بهره میگیرند و کسی حسب قانون به دنبال فراهم آوردن شرایط یکسان حقوقی برای آنان نیست؟
جانبازانی هستند با شرایط مساوی که از حقوق مختلفی با عناوین حقوق حالت اشتغال، حقوق وظیفه، مستمری و کمک معیشت برخوردارند و به بهانههای مختلف شرایط یکسانی را برای آنان فراهم نمیشود.
نظام برخورداری از همطرازی با حقوق کارکنان ثابت نیروهای مسلح همچنان با آشفتگی مواجه است و تهیه یک دستورالعمل هماهنگی آن، سالها طول کشیده است.
برخی دارای دو دریافتی و بیشتر هستند و عدهای از یک پرداختی هم محرومند. در حالی که مدیران و کارکنان بنیاد 2 حقوق خود را دریافت میکنند، برخی دیگر از آنان از این حقوق محرومند و ایثارگران غیرشاغل در بنیاد نیز از محرومیت مضاعف برخوردارند و در صورت تحقق شرایطی خارج از قواعد و مقررات قانونی، حقوق آنان قطع میشود و پیگیری آنان برای برقراری به سرابی میماند که دستنیافتنی است. کسی حاضر نیست قطع حقوق آنان را حسب قانون مارالذکر به آنان پاسخ دهد و حقوق پیگیری از طریق مراجع قانونی و قضایی را با پاسخ کتبی که به آنان میدهد، برایشان قائل باشد.